شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا


چالش آینده در وبلاگ های معماری


چالش آینده در وبلاگ های معماری
این مجموعه نگاهی است به وبلاگستان فارسی معماری و نیز برترین وبلاگ های موجود حوزه معماری و هنر. وبلاگ فضای رویداد که به ابتکار دو دانشجوی دانشگاه تبریز راه اندازی شد و اینک یک سال از فعالیت مداوم آن می گذرد، هر ماه به صورت منظم با یادداشت های پی در پی بروز رسانی شده و با طرح مسائل تازه، هنر معماری را مورد نقد و بررسی قرار می دهد.
وبلاگ فضای رویداد در مسابقات برترین وبلاگ های معماری رتبه سوم را کسب نمود. به بخش هایی از مطالب و دیدگاه های شهرسازی الدوز فضلعلی و آرش پوراسماعیل می پردازیم:
دعوت از معماران خارجی; آری یا نه
حدود ۹ سال از اتمام ساخت برج های پتروناس مالزی می گذرد. این پروژه با چهره آشنای خود در واقع ماحصل یک مسابقه معماری است که توسط دولت مالزی در سال ۱۹۹۱ برگزار گردید و "سزار پلی" معمار بلند آوازه آمریکایی با ارائه طرحی مبتکرانه، مقام نخست مسابقه را کسب کرد. اما اکنون آن چه که مهم است نقش نمادین این پروژه معماری در ذهنیت جهانیان است به گونه ای که برج های پتروناس را به نماد تکنولوژیک و اقتصادی کشور مالزی مبدل کرده است.
چندان عجیب نیست که هر روزه شاهد نمایش نمایی از این برج ها در تصاویر شبکه های مختلف تلویزیونی، مجلات، روزنامه ها و غیره هستیم و حتی از آن به عنوان شاخص توسعه اقتصادی و اجتماعی جنوب شرق آسیا یاد می شود.
اما این موفقیت برای کشور کوچکی همچون مالزی میسر نمی شد مگر با برنامه ریزی دقیق و استفاده از تمام پتانسیل های جهانی برای یک توسعه همه جانبه که این نیز با تدبیر و فراست دولتمردان این کشور حاصل شده است.
شاید بتوان گفت، امروزه معماری به رسانه ای قدرتمند برای ابراز وجود و معرفی فرهنگ های بومی و منطقه ای به جهانیان بدل شده است که این نیز به نوبه خود تغییر بینش جهانی، کسب قدرت، جذب سرمایه و توسعه را به همراه می آورد. اگر به معماری به عنوان صنعتی تابع تکنولوژی بنگریم قطعا یک کشور به تنهایی و با تکیه بر نیروی انسانی و قدرت تکنولوژیکی خود قادر نیست پروژه های بزرگ معماری را مدیریت کند و باید از تمام پتانسیل های جهانی برای پیشبرد اهداف خود استفاده کند که این نیز شامل استفاده از توانمندی معماران بزرگ و تکنولوژی ساخت کشورهای صنعتی است. در سالهای اخیر کشورهای آسیایی و اقتصادهای نوین جنوب شرق آسیا بیشترین بهره را از توانمندی سایرین برای رشد و توسعه خود برده اند.
در حیطه معماری مثال های زیادی از این دست وجود دارد همانند دفتر مرکزی بانک هنگ کنگ، برج های پتروناس مالزی، ساختمان تلویزیون مرکزی چین CCTV، استادیوم المپیک پکن، پایانه یوکوهاما و... که تماما از معماران بزرگ جهان در طراحی و ساخت آنها استفاده شده است.
شاید بتوان گفت اکنون ستارگان بزرگ معماری به مولفه هایی معتبر برای کسب توجه و جلب سرمایه تبدیل شده اند. مولفه هایی که نه تنها اعتبار جهانی برای کشور هدف ایجاد می کنند بلکه باعث ورود تکنولوژیهای جدید در حیطه ساخت و ساز به آن کشور می گردند.
با چنین پیش فرضی سئوال این است که چرا تاکنون از چنین پتانسیلی در طراحی و ساخت پروژه های معماری معاصر کشور ما استفاده نشده است؟ واقعیت این است که مهمترین شاخص در پروژه های معماری ما نه کیفیت بلکه به حداقل رساندن هزینه ها بوده است اما آیا نمی توان با برخی از پروژه های ملی به گونه ای متفاوت برخورد کرد؟
به نظر نگارنده در کشوری که چنین حجم انبوهی از ساخت و ساز وجود دارد و تکنولوژی ساختمانی آن هنوز در بسیاری از موارد در حد مبتدی است می توان با دعوت از معماران معروف جهانی و ارائه برخی از پروژه های ملی به آنان نه تنها به گسترش و رشد معماری سرعت بخشید بلکه تصویر نوینی از جامعه ایرانی در مجلات، مطبوعات و سایر رسانه های جهانی ایجاد کرد.
بطور مثال اکنون ورزشگاه های هر کشور، آینه تمام عیار توانمندی آن کشور نه تنها در عرصه ورزش بلکه در عرصه معماری، اقتصاد و تکنولوژی است و یا موزه ها که اولین مکان مراجعه هر توریست خارجی برای آشنایی با فرهنگ یک جامعه است و یا پایانه های حمل و نقل نظیر فرودگاه ها که نقطه آغاز درک توانمندی یک کشور است و مثال های بسیار دیگر که در کشور ما هیچ کدام از آنها به صورت جدی مورد توجه قرار نگرفته است.
ورزشگاه های ما که بیشترین تصاویر از جامعه ایرانی را با بازیهای ورزشی به جهانیان مخابره می کند، همچنان نماد چهره مخدوش و توسعه نیافته جامعه ایرانی است، موزه ها و هتل ها بسیار محدود و مربوط به سالهای پیش از انقلاب هستند.
فرودگاه ها حتی از ترمینال های حمل و نقل زمینی کشورهای دیگر هم عقب مانده تر هستند و...نکته اینجاست که به واقع ما حتی اگر بخواهیم از توانمندی کافی برای طراحی و ساخت چنین پروژه هایی با استانداردهای جهانی برخوردار نیستیم و این خود لزوم دعوت از معماران و پیمانکاران بزرگ جهانی است.
قطعا چنین کاری نیازمند یک عزم ملی در تمامی نهادهای حکومتی است.
بطور مثال مرکز پژوهش های مجلس شورای اسلامی، وزارت کشور و وزارت مسکن و شهرسازی می توانند با بررسی جدی چنین امکانی، کشور را از مواهب آن بهره مند سازند.
شاید وقت آن رسیده باشد که درک کنیم برای حضور و بقا» در جامعه جهانی باید قواعد بازی جهانی را بیاموزیم و با مهره های موثر وارد میدان مبارزه شویم.
منبع : روزنامه ابتکار