چهارشنبه, ۲۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 15 May, 2024
مجله ویستا


شرکتهای چندملیتی؛ فرزندان جهانی سازی


شرکتهای چندملیتی؛ فرزندان جهانی سازی
می گویند سابقه شرکتهای چندملیتی در جهان به سال ۱۱۳۵ میلادی برمی گردد و از آن همان زمان هم دائماً این شرکتها با مخالفتهای زیادی مواجه بوده اند. در زمانهای قدیم می گفتند چنین شرکتهایی نشأت گرفته از "دیو ثروتمند" کشورهای توسعه یافته اند و "حرص و ولع" غیرقابل کنترلی برای گسترش نفوذ خود دارند.
اما امروز دیگر برخلاف گذشته، این حرفها به گوش هیچ کس نمی رود؛ و آن را ادعایی بیش نمی توان خواند. همزمان با اینکه جهانی سازی باعث باز شدن بازارهای جدید به روی شرکتهای کشورهای ثروتمند دنیا شده است، می توان شرکتهای زرنگ و رو به رشدی را نیز در سطح جهان مشاهده کرد که به صورت چندملیتی کار می کنند اما بنیان خود را از کشورهای نه چندان ثروتمند گرفته اند.
در حال حاضر، شرکتهای چینی و هندی راه رقابت با شرکتهای بزرگی از کشورهای ثروتمند دنیا را در پیش گرفته اند. همین امسال، شرکتهای هندی به رهبری "هیندالکو" و "تاتا استیل" موفق شده اند ۳۴ شرکت خارجی را به ارزش ۷/۱۰ میلیارد دلار خریداری کنند. حتی شرکتهای هندی ارائه دهنده خدمات فن آوری اطلاعات، مثل "اینفوسیس"، "مشاوران خدماتی تاتا"، و "ویپرو" کار را به جایی رسانده اند که غولهای بزرگی مثل "اکسنچر" و "آی بی ام" هم به هراس افتاده اند. شرکت "بیگ بلو" هم بخش خدمات کامپیوترهای شخصی خود را به یک شرکت چینی چندملیتی به نام "لوونو" واگذار کرده است؛ و شرکت "پترو چاینا" هم به یک غول بزرگ در آفریقا و حتی سودان تبدیل شده است. شرکتهای چندملیتی برزیلی و روسی هم در تلاش هستند که جایگاه خوبی برای خود در سطح بین المللی دست و پا کنند. روسها در این راه حتی از هندیها هم جلو زده اند و قصد دارند شرکت هواپیمایی ایتالیا (آلیتالیا) را هم بخرند.
البته هنوز راه زیادی برای رسیدن این شرکتهای چندملیتی به مقصد باقی مانده است. مثلاً شرکت "ران باکسی" هند هنوز با شرکتی مثل "فیزر" قابل مقایسه نیست و "حایر" چین هم در مقابل شرکتی مثل "ویرپول" به یک ماهی کوچک در برابر یک وال شباهت دارد! اما این شرکتهای چند ملیتی همان راهی را در پیش گرفته اند که در دهه ۱۹۸۰ میلادی توسط شرکتهای ژاپنی و در دهه ۱۹۹۰ میلادی توسط شرکتهای کره جنوبی طی شد. همان طوری که شرکتهایی مانند تویوتا و سامسونگ، رقبای غربی خود را وادار به تجدید نظر در طرحها و برنامه هایشان کردند، امروز نیز شرکتهای جوان چندملیتی، آن جنگجویان فرتوت سابق را به چالش طلبیده اند.
این تازه واردها البته مزیتی هم نسبت به شرکتهای قدیمی دارند: آنها در سایه رقبای قدیمی شان قرار نگرفته اند و از این سایه هراسی هم ندارند. مثلاً شرکت "اینفوسیس" خودش را در موقعیتی بهتر نسبت به "آی بی ام" می بیند، زیرا برای هر تصمیم گیری کوچکی مجبور نیست از هزاران نفر از مقامات و کارشناسانش نظر بپرسد. به همین جهت است که راه برای ایده یابی و استعداد یابی در "اینفوسیس" بازتر است تا در "آی بی ام". از سوی دیگر، شرکتهای چند ملیتی غربی دریافته اند که کارشناسان و کارکنانی که در این شرکتها مشغول هستند ترجیح می دهند با آغاز فعالیت شرکتهای چند ملیتی جدید از کشورهای متبوع خود، به کادر این شرکتها بپیوندند.
اما مزیتهایی که این شرکتهای چندملیتی دارند چندان زیاد نیست. از یک سو، واقعیت آن است که عدم تأثیر پذیری زیاد شرکتهای چند ملیتی جدید از سهامداران نمی تواند همیشه به عنوان یک مزیت تلقی شود؛ زیرا اختلاف میان شرکتهای چندملیتی جدید و قدیم آنگاه که به سطح جهانی برسد کمرنگ می شود. از سوی دیگر، شرکتهای چندملیتی جدید هم برای "ولخرجی" در سطح بین المللی موقعیت چندان آسانی ندارند؛ مثلاً اگر به خاطر مهارت فوق العاده شرکت "کوروس" نبود، شرکتی مثل "تاتا استیل" هند هیچ گاه چنان پول کلانی را برای دراختیار گرفتن آن خرج نمی کرد.
این شرایط می تواند شرکتهای ثروتمند را از زیر بار انتقادات خارج کند؛ زیرا این شرکتها به خاطر داشتن مهارت، مناسبات گسترده با مشتریان، و حمایت از ابتکار و نوآوری، در موقعیت بهتری نسبت به شرکتهای چندملیتی جدید قرار دارند.
"سام پالمیناسو" رییس شرکت "آی بی ام" معتقد است که ساختار شرکتهای چند ملیتی در حال تغییر است. به نظر او، شرکتهای چند ملیتی در قرن نوزدهم میلادی فعالیت خود را آغاز کردند؛ یعنی زمانی که کالاها باید از کشتی های خارجی به داخل کشور منتقل می شد. اما به تدریج این فعالیتها شکل گسترده تری به خود گرفت. به اعتقاد پالمیسانو، باید فعالیتهای برتر در سطح جهانی در کنار یکدیگر قرار گیرند و در این میان، توجهی به محدودیتهای جغرافیایی مبذول نشود. در همین راستا نیز هست که "آی بی ام" در حال حاضر پنجاه هزار کارمند در هند دارد و می خواهد در آینده فعالیتهای خود را در این کشور گسترش دهد. از سوی دیگر، به رغم آنکه هند دومین مرکز بزرگ فعالیت هند در خارج از آمریکا به شمار می آید، اما دفتر اصلی تهیه و تدارک این شرکت از نیویورک به شهر شنزن در چین منتقل شده است.
همانطور که "پالمیسانو" می گوید، رسیدن به شرایط ایده آل در خصوص فعالیتهای شرکتهای چند ملیتی به یک نسل فرصت احتیاج دارد. بی دلیل نیست که شرکت جنرال الکتریک هم تلاش کرده که کارمندانش را در درجه اول به کارمندان "جنرال موتورز" و در درجه دوم به اتباع هندی، چینی و آمریکایی تبدیل کند. در راستای همین سیاست، شرکت چینی "لوونو" هم یک آمریکایی به نام "ویلیام آملیو" را به عنوان رییس اجرایی شرکت در سنگاپور معرفی کرده است. آملیو باید تحت نظر یک رییس چینی کار کند اما همین انتخاب هم حاکی نکات قابل توجهی است.
رویکردی مثل رویکرد "آی بی ام" هم تنها در شرایط فعلی امکان پذیر شده است. بسیاری از موانعی که در گذشته بر سر راه تجارت میان مرزی وجود داشت، امروزه از میان رفته است اما هنوز هم این راه هموار نیست. شرکتهای چند ملیتی جدید باید به درستی تشخیص دهند که چه کشورهایی مناسب فعالیت آنها هستند. اگر تشخیص آنها اشتباه باشد، این موانع به مشکلات بزرگی تبدیل می شوند.
هیچ کس ادعا نمی کند که کنار آمدن با رقبای جدید، کار آسانی است. شرکتهای چندملیتی هم راه آسانی در پیش ندارند؛ اما مصرف کنندگان به هر صورت از این رقابت بهره خواهند برد.
منبع:اکونومیست
مترجم:فرزانه سالمی
منبع : رستاک