یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

سه‌گانه منطق، فلسفه، تاریخ علم و انتخابات ریاست‌جمهوری!


سه‌گانه منطق، فلسفه، تاریخ علم و انتخابات ریاست‌جمهوری!
یکی از مهم‌ترین دغدغه‌هایی که در هر کشوری مطرح است، مسائل و گروه‌های فکری و فرهنگی است. سطح فرهنگی هر ملتی را می‌توان با متر و معیارهای گوناگونی سنجید که این متر و معیارها از سینما رفتن و انتخاب نوع فیلم تا میزان مطالعه کتاب و خرید آن و حساسیت افراد به امری مانند آموزش است. یکی از سنجه‌هایی که در انتخابات می‌تواند مورد توجه قرار گیرد و با آن عیار جامعه و کاندیداها را سنجید،‌ مساله آموزش است. اگر بحث آموزش را به عنوان یکی از محوری‌ترین فاکتورهای اثربخش در زندگی مردم مورد توجه قرار دهیم، جای خالی آن تقریبا در تمام بحث‌های کاندیداهای محترم ریاست‌جمهوری خالی است.
توجه به سطح آموزش و فرهنگ کشور با ارائه راهکارها و سازوکارهایی جدی می‌تواند در درازمدت تاثیری عمیق در سطح نگرش اجتماعی داشته باشد و سطح مطالبات مردم از حکومتگران را به سطوح بالاتری ارتقا بخشد. ارتقای سطح مطالبات فکری مردم به طور حتم در حل انواع و اقسام مشکلات اقتصادی، اجتماعی و سیاسی موثر خواهد بود. از دید نگارنده این مقاله، اگر در سطوح مختلف تحصیلی از پیش دبستانی تا تحصیلات تکمیلی دانشگاه‌ها تحول بنیادین در سر فصل دروس پدید آید و برخی از دروس مانند تاریخ علم، منطق و فلسفه به صورت درس مدرسه و دانشگاه در همه سطوح تدریس شود، آنگاه در دوره‌های مختلف و بزنگاه‌های تاریخی مثل انتخابات شاهد عرضه و تقاضای عمیق‌تری از طرف حکومت شوندگان و حکومت‌کنندگان خواهیم بود. در سطور زیر به طور بسیار موجز و اجمالی سعی در تبیین و واکاوی بین سه حوزه مهم و بیان نقش و اهمیت آنها در شکل‌گیری ذهن خواهیم داشت.
● منطق
مـنطق همانند دفترچه راهنمایی است که روش صحیح اندیشیدن را به ما نشان می‌دهد و قوانین آن، موارد خطای در فکر را مشخص می‌سازد. بنابراین سر پیدایش منطق وقوع خطا در تفکر و احساس نیاز انسان به جلوگیری از این خطا بوده است. از همین‌روست که در تعریف منطق آورده‌‌اند: <منطق ابزاری از جنس قانون است که رعایت کردن آن موجب می‌شود ذهن از خطا در اندیشه مصون بماند. منطق علمی است که فراگیری قوانین آن و به کار بردن و رعایت آنها موجب جلوگیری از خطا در تفکر می‌شود. طرح بحث جدی مساله مغالطه یا سفسطه در طول تاریخ با نام و شخصیت سوفسطاییان یا سوفیست‌ها آغاز می‌شود. آنها دانشمندانی بودند که در نیمه دوم قرن پنجم پیش از میلاد نهضت شکاکیت را به وجود آوردند. توانایی و مهارت سـوفـیـست‌ها در ایراد خطابه و اقناع مخاطب و نیز یافتن لغزشگاه‌های اندیشه و سوء‌استفاده از مکالمات و سخنرانی‌ها به حدی رسید که این تصور برای خود آنها پیدا شد که اصلا حق و حقیقتی مستقل از آنچه انسان اراده می‌کند وجود ندارد و به عبارت دیگر، انسان می‌تواند هر آنچه را بخواهد حق یا باطل جلوه دهد. رابطه مغالطات و منطق از جهت دیگری نیز قابل توجه است و آن مبارزه با مغالطه و به طور کلی مبارزه با لغزش‌های اندیشه به عنوان هدف منطق است. هر اندازه منطق توسعه یابد، جای بر مغالطات و انواع آنها بسته می‌شود و عقلانیت جای خود را بیشتر باز می‌کند. رشد و گسترش منطق در برنامه‌های درسی و تدوین و تنظیم دروس با توجه به گروه‌های سنی می‌تواند تا حد زیادی از سوءاستفاده‌های افراد از کشور و ملت جلوگیری به عمل آورد. ذهن منطقی جواب منطقی می‌طلبد و نه مغلطه و آسمان و ریسمان به هم بافتن.
گـسترش منطقی می‌تواند جلوی گسترش احساسات و عواطف بی‌پایه را بگیرد و مانع درست شدن امواج کاذب ــ پس از اتمام حادثه فرو می‌ریزند ــ‌ می‌شود. رشد این درس واقع‌نگری و عقلانیت را پروبال می‌دهد و احساس‌گری و هوچی‌گری را مهار می‌کند.
● فلسفه
فلسفه، اندیشیدن اندیشه‌هاست و فیلسوف به کسی گفته می‌شود که به دنبال کشف حقیقت است. اگر بتوان برنامه‌ای آموزشی تدوین کرد و مردمان این سرزمین را به فلسفیدن عادت داد، می‌توان انتظار این را داشت که هیچ کس توان آن را نخواهد داشت که بر موج احساسات سوار شود و باعث ناکامی در عرصه‌های مختلف نشود. فلسفه را می‌توان به طور کلی در دو شعبه بررسی کرد: الف)‌ شعبه قاره‌ای)continental( که به صورت گزینشی ده‌ها سال است در کشور ما در رشته‌های فلسفه دانشگاه‌ها تدریس می‌شود. ب)‌ فلسفه تحلیلی که منظور نگارنده از فلسفه این شاخه از فلسفه است. یکی از کارکردهای فلسفه تحلیلی در وضوح بخشیدن به زبان است. هدف این نوع از فلسفه مطالعه دقیق و موشکافانه مفاهیم است. حتی از دید برخی فیلسوفان سنت تحلیلی، بخصوص آنان که از ویتکنشتاین تاثیر پذیرفته‌اند، تحلیل مفاهیم علاوه بر آن که فی‌نفسه کاری لذت‌بخش است ارزش درمانی نیز دارد. حتی دانشمندان و عوام نیز در لحظات فلسفی خود به سبب عدم درک تحلیل مناسب مفاهیمی که به کار می‌برند مسائل پیچیده‌ای ایجاد می‌کنند که ناشی از نفهمیدن سوال و به کار بردن کلمات و مفاهیمی بی‌معنی است که در حالت عادی دارای معنا هستند. توجه کافی، به ایضاح مفاهیم و لغات زبان و پیرایش آن از مغالطات از وظایف فلسفه تحلیلی به حساب می‌آید. متاسفانه یا خوشبختانه زبان و فرهنگ ما ایرانی‌ها دارای ابهام و ایهام‌گویی‌های فراوانی است و سعی در فهم کلام مخاطب گاه حتی غیرممکن می‌نماید. نمونه آن تفاسیری مختلف و گاه بسیار دور از یکدیگر است که از شعرا، ادبا و اندیشمندان این مرز و بوم از سوی اهل نظر ارائه می‌شود. دمیدن روح فلسفی (بخصوص شاخه تحلیلگران)‌ به کالبد آموزش و پرورش و آموزش عالی می‌تواند نویدبخش جامعه‌‌ای باشد که شفاف حرف می‌زند و خواهان شفافیت است و از معلق‌گویی‌های چند پهلو که بارها و بارها موجب کژفهمی و سوءتعبیر شده است جلوگیری به عمل می‌آورد. فواید بی‌شمار این کار را در همه مقاطع زندگی فردی و در همه عرصه‌های اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی می‌توان مشاهده کرد. در این ایام نیز که به انتخابات نزدیک می‌شویم، اگر جامعه‌‌ای با پـرورش فـلـسـفـی داشتیم، سطح گفتگو بین حکومتگران و حـکـومـت‌شـونـدگـان بـسیار ارتقا پیدا می‌کرد و بسیاری از مغالطات، کلی‌گویی‌ها و جملات مبهم که گاه دو طرف گفتگو معناهای کاملا متفاوتی از یک واژه مستناد می‌کنند به حداقل فرو می‌کاست.
● تاریخ علم
باورهای بنیادین جادو که در میان کهن‌ترین اقوام یافت می‌شدند و در فرهنگ‌های عقب‌مانده‌تر تا امروز هم دوام آورده‌اند، چه بودند؟ جادو روی هم‌رفته بیانگر دیدی همه جاندارانگارانه بود. قابل توجه این که این دید جادویی و خرافی چه دامنه و بردی در اجتماع امروزین ایران دارد. حرکت از جادوگری و سحر و خرافه به عدد و ریاضیات و آزمایش و مشاهده تجربی و بها دادن به عینیت و قبای ریاضیات را بر تن مشاهدات تجربی کردن رهاورد حرکت چند هزار ساله بشر بوده است. اگر جامعه‌ای علمی می‌خواهیم ناگزیر هستیم سرنوشت علم را متناسب با هر گروه سنی و تحصیلی در سرفصل‌های درسی بیاوریم. بار آوردن دانشمندی متخصص در یک فن با ذهنی خرافی و ارتجاعی که نه‌تنها مفید نیست که می‌تواند تبعات دهشتناکی برای یک جامعه به همراه آورد.
تدوین این سه‌گانه منطق، فلسفه و تاریخ علم به کارگروه‌های خبره و اساتید فن احتیاج دارد که با وجود کم بودن این اساتید پرمایگی آنها باعث خوشوقتی است و چنین هدفی دور از دسترس نیست. با تدوین این سه‌گانه دیگر برای انتخابات نیازمند روی آوردن به تبلیغات سطحی و کم‌مایه نیستیم و بعد از گذشت چندین سال با جامعه‌ای متفکر و اندیشمند روبه‌رو خواهیم شد که دارای ذهنیتی علمی، عینی و منطقی است.
علیرضا محمدی
منبع : روزنامه جام‌جم


همچنین مشاهده کنید