شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

بازی را عوض کنید


بازی را عوض کنید
‌۱۲‌سال پیش در آستانه انـتـخــابــات دوم خــرداد ۷۶یـک روزنـامـه‌نگار محافظه‌کار در سرمقاله خود مدعی شد که »هـمـه کـفـر پشت سرخاتمی ایستاده و همه نیروهای انقلابی از رقیب او حمایت می‌کنند«.تنها سه روز فرصت لازم بود تا مشخص شود تعریف چند درصد از مردم از اسلام و کفر، همان است که اصلی‌ترین روزنامه محافظه‌کاران ارائه می‌نمود. تفاوت عمیق دیدگاه مردم با مدعیان ارزش‌گرایی، باعث شد که مخالفان کم انصاف خاتمی، برای مدتی به اغما بروند. آنها سپس به بازسازی خویش پرداختند و شناسایی روش‌های جدید و چهره‌های نو برای جلب اعتماد مجدد مردم را در دستور کار قرار دادند و در این زمینه موفقیت‌هایی نیز کسب کردند. البته بررسی آمارهای انـتـخـابـاتـی چـهـار سـال اخـیـر، نـشـان مـی‌دهـد عدم کامیابی اصلاح‌طلبان که بخشی از آن متاثر از محدودسازی‌های رسمی بوده است تاثیری بر میزان آرای اصولگرایان نداشته است. حتی نگاهی عمیق به آمارها ثابت می‌کند ظرفیت کسب رای محافظه‌کاران یا اصولگرایان، افت شدیدی نسبت به سال ۷۴ پیدا کرده است. در آن سال، سرلیست اصولگرایان در حدود ۸۰۰ هزار رای در تهران کسب کرد و هم‌فکران سرشناس او در شهرستان‌ها نیز متناسب با همین وضع، آرایی نسبتاً قابل قبول به دست آوردند. ۱۲ سال بعد از آن تاریخ یعنی در اواخر سال ۸۶ نیز که پس از سه سال حاکمیت بلامنازع اصولگرایان، نوبت به قضاوت عمومی رسید سرلیست آن جناح در تهران، به سختی توانست خود را به رکورد سال ۷۴ نزدیک کند؛ در حالی که با توجه به متوسط نرخ رشد جمعیت در این سالها، برای ثابت ماندن درصد طرفداران اصولگرایان، بایستی حدود سی درصد به تعداد آرای سرلیست آن جناح افزوده می‌شد. در بسیاری از شهرستانها، وضعیت از تهران هم بدتر بود. اما اصولگرایان را چه باک! مهم‌ترین هدف برای آنها، بازماندن رقیب از راه یافتن به مناصب انتخابی بود که با آرای ۵ تا ۱۰ درصدی هم محقق می‌گشت. البته اغما رفتگان سابق، هیچ‌گاه حاضر نشدند از آسمان ادعاهای خود پایین بیایند. آنها بدون توجه به افت قابل توجه مجموعه آرای خویش در جامعه، همـواره از اقبـال گستـرده مردم به خود سخن گفته‌اند. محافظه‌کاران پس از تثبیت جایگاه‌های حکومتی، بر بسیاری از واقعیت‌های انتخاباتی چشم بستند و به ادعای خود به دنبال شناسایی عواملی رفـتـنـد که منجر به عدم پیروزی اصلاح‌طلباندر انتخـابـات مـی‌شـد. حضـراتی که در بسیاری از دوره‌های انتخابات، شعارهای معیشتی را سرلوحه تبلیغات شفاهی و مکتوب خود قرار می‌دادند پس از حذف رقیب، ‌مدعی شدند که رای مردم به آنها با هدف احیای ارزش‌ها بوده است. این ادعا از حدود یک سال قبل، جایگاه ویژه‌ای در تبلیغات مدعیان اصولگرایی پیدا کرده بود و آنها، با سوء استفاده از این روش، خود را از پاسخگویی به سوالات شفاف مردم و نمایندگان آنها در خصوص عملکرد دولت در عرصه‌های داخلی و خارجی بی نیاز می‌دیدند. ‌‌
اما برخی حوادث دو ماه اخیر، بازی را عوض کرده است. اکنون دیگر نمی‌توان مانند سال ۷۶، بازی کفر و اسلام را به راه انداخت. زیرا کسی که امروز عملکرد دولت نهم را منجر به افتادن کشور در پرتگاه می‌داند، عالی‌ترین فرمانده دفاع مقدس بوده و در یک دهه اخیر بـا حکـم رهبـری نـظام، مسئولیت »دبیری مجمع تشخیص مصلحت نظام« را به دوش کشیده است.
در شرایط فعلی، زیرسوال بردن شعارهای »عدالت ظاهر« دولت، تنها مختص اصلاح‌طلبان نیست بلکه افرادی که سخنان سال‌های گذشته ایشان نشانه کینه عمیق از اصلاح طلبان بود نیز به زبان صریح یا در لفافه، اشتغال بیش از حد دولت به شعار عدالت و غفلت از اجرای عدالت را به چالش می‌کشند. امروز اصلاح‌طلبان، با سربلندی هر چه تمام‌تر - و البته با تاسف بسیار - ادعاهای خود در خصوص ناکامی دولت در عرصه خارجی را تکرار می‌کنند اما بـعـضـی از اصـولگرایان - اعم از سیاستمدار یا صاحب‌نظران دینی و اجتماعی - گاهی سخنانی در همین زمینه می‌گویند که به مراتب شدیدتر از ادعاهای اصلاح طلبان است.
برای عده‌ای از طرفداران دولت، تنها‌»متر« قابل اعتماد، شخص احمدی‌نژاد و عملکرد اوست. برای این افراد، هر کس از احمدی‌نژاد انتقاد کند، یا »بازی خورده« است یا »رانت‌خوار«. اما مگر می‌شود کسی را که از بیست سال قبل تاکنون، نماینده رهبری در عالی‌ترین مرجع امنیت ملی کشور بوده است نیز بازی خورده نامید و هشدارهای او در خصوص پیامد منفی برخی تحرکات دیپلماتیک دولت نهم را ناشی از جنگ »ارزش‌ها« و »ضد ارزش‌ها« دانست که به ادعای حامیان دولت، پس از روی کارآمدن احمدی نژاد به صورت علنی درآمده است؟
آنچه در بالا به آن اشاره شد و نمونه‌های دیگری از آن نیز در ذهن بسیاری از مردم وجود دارد نشان می‌دهد که »باید بازی را عوض کرد«.
البته رفتار بعضی دولتی‌ها در یکی دو سال اخیر، به ویژه در حوزه یکی از معاونت‌های مورد عنایت رئیس جمهور، به گونه‌ای بوده است که بسیاری از ادعاهای ارزشی را بی‌رنگ و کم‌اثر کرده است. اما حتی اگر این مسائل هم وجود نداشت اظهارنظرهای اخیر افراد پرسابقه در جناح اصولگرا، هرگونه تلاش برای انحصار »ارزش‌گرایی« در دولت نهم و رئیس آن را زیرسوال می‌برد. پس بهتر است در ۳۷ روز باقی‌مانده از فرصت تبلیغات انتخاباتی، به جای کلی‌گویی‌های بی‌خاصیت، آمارهایی ارائه کنند که کارآمدی دولت را ثابت می‌کند. مثلا به مردم بگویند علی رغم آنچه اصلاح‌طلبان می‌گویند، وضع اقتصادی کشور بسیار خوب شده و میزان رفاه در میان خانواده‌ها بالاتر رفته است، بگویند در عرصه‌های بزرگ اقتصادی- از جمله پروژه‌های نفتی- افراد بیشتر ، مشغول کار شده‌اند، آمارهایی ارائه دهند که نشان دهد با افزایش چشمگیر درآمدهای دولت و کاهش هزینه‌های دولت- به خاطر صرفه‌جویی‌های مورد ادعای حامیان دولت- بنیه اقتصادی کشور قوی‌تر شده و رونق کسب و کار در کشور افزایش یافته است، به مردم بگویند درخواست بازاریان برای کاهش مالیات متعلقه به دلیل رکود در سال ۸۷، صحت ندارد و همان طور که رئیس‌جمهور سال گذشته بارها اعلام کرد شرایط جدید جهانی، فرصت اقتصادی کم نظیر در اختیار کشور ما گذاشته که نتیجه آن در رونق‌گیری پروژه‌های ساختمانی و ... قابل مشاهده است، آمارهایی در اختیار مردم بگذارند که نشان دهد دقت دولت نهم در گزینش همکاران خود، موجب تثبیت مدیریت کشور شده و فرصت‌سوزی‌های ناشی از تغییرات مکرر مدیریتی را به حداقل رسانده است و ... عرصه‌هایی که به آنها اشاره شد آن قدر برای مردم شفاف است که نه دولتی‌ها می‌توانند ادعای فله‌ای مطرح کنند و نه مخالفان دولت می‌توانند با کلی‌گویی، موفقیت‌های دولت را- در صورت وجود- تکذیب نمایند.
اگر حامیان دولت حاضر نشوند بازی را عوض کنند و کماکان به دنبال تکرار ادعاهایی باشند که یک حامی پر وپا قرص دولت فعلی، در آستانه انتخابات دوم خرداد ۷۶ مطرح کرد قطعا در قضاوت مردم و اسلام شناسان واقعی تغییری ایجاد نخواهد شد. هیچ‌کس هم باور نخواهد کرد که »همه کفر پشت سر کروبی، موسوی و محسن رضایی ایستاده‌اند تا صهیونیست‌ها به هدف خود برسند«. اما بسیاری از آحاد ملت مطمئن خواهند شد که براساس معیارهای پذیرفته شده و قابل لمس برای مردم، حامیان دولت هیچ حرفی ندارند که برتری این دولت نسبت به رقیبان را ثابت کنند.
منبع : روزنامه آفتاب یزد


همچنین مشاهده کنید