سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا

آب رفته از جوی: سرمایه اجتماعی


آب رفته از جوی: سرمایه اجتماعی
۱) نظام سیاسی اسلامی باشد یا غیرآن،‌ مقصد مکه باشد یا ترکستان و زمامدار از این حزب باشد یا از دیگری، در یک مساله تفاوتی نمی‌کند: در همه حالات فوق برخی پیش‌شرط‌های بنیادی برای اداره مطلوب امور جامعه و تحقق پیشرفت و عدالت لازم است که احدی حق ندارد به بهانه اهداف خود این بنیان مشترک و ضروری را ویران نماید. یکی از مهمترین پیش‌شرطها، سرمایه اجتماعی است. گرچه ادبیات نظری سرمایه اجتماعی در دهه‌های اخیر متولد شده اما اساس این مفهوم و کارکردهای آن در تجربه‌های بشری شناخته شده بود. به عنوان نمونه هرآنچه با عنوان جایگاه «اعتماد و انسجام» می‌شناسیم در واقع بخشی از سرمایه اجتماعی ماست.
۲) جزء نخستین برنامه‌های پیامبر اسلام (صلی‌الله علیه و آله) پس از تشکیل حکومت و پیش از هر کار دیگری، ترمیم سرمایه اجتماعی جامعه یثرب بود. تبدیل نزاع قبایل اوس و خزرج به همکاری، تدوین مبنای تفاهم مشترک و میثاق‌نامه با قبایل اطراف و حتی غیرمسلمانها و برقراری عقد برادری میان مردم و موارد مشابه از اولویتهایی بود که فضای اعتماد و همدلی و انسجام جامعه صدر اسلام را در پی داشت. به گواه شواهد و حافظه مردمان این سرزمین تجربه شیرین مذکور یک بار دیگر در ماه‌های آغازین انقلاب اسلامی تکرار شد.
۳ ) گرچه یکی از شاخصهای سرمایه اجتماعی میزان مشارکت مدنی و سیاسی است و بر این اساس امید می‌رفت که با جهش مشارکت مردم در انتخابات ۲۲ خرداد، کیفیت سرمایه اجتماعی ایرانیان بهبود یابد و به پشتوانه‌ای برای عملکرد ارکان نظام تبدیل شود، لکن فتنه‌هایی که پیش و پس از انتخابات رخ داد، موجب شد نه تنها این فرصت از کف برود بلکه موریانه‌ای به جان سرمایه اجتماعی ایرانیان بیفتد که مهار آن با هزینه‌ بسیار و زمان طولانی امکان‌پذیراست.
۴ ) امروز چه سخن رئیس‌جمهور منتخب درست باشد و چه سخن رقبای او، یا بخش وسیعی از تاریخ انقلاب اسلامی متهم به فساد و تبانی است و یا از سوی دیگر، دولت منتخب متهم به دروغ و فریب. شکاف‌های شدید بین گروه‌های سیاسی و حتی گروه‌های دانشجویی و برخی بزرگان حوزوی و همچنین واکنش‌های آشوب‌گرانه و تخریب‌گر در سطح شهرهای بزرگ و ابهاماتی که در مورد نتایج انتخابات دهان به دهان می‌گردد همه و همه موجب شده که برآیند محافل دوستی و کاری و خانوادگی بیش از هر مساله جناحی، ویرانی سرمایه اجتماعی کشور باشد.
۵ ) بی‌تدبیری‌های هر دو طرف نزاع موجب شد که گل حماسه ملت در کمتر از چندساعت پرپر شود و بازی برنده مردم به یک باخت عمومی تبدیل گردد. کدام دولت خواهد توانست در چنین جو فاقد اعتماد و عاری از اخلاق و دور از انسجام و همدلی دست به کارهای بزرگ بزند؟ کدام منفعت برای جناح‌های سیاسی است که ارزش دارد ستونهای مقبولیت نظام به لرزه درآید؟ با فضای جنگ قدرت و بی‌اعتمادی عمومی، چگونه می‌توان مردم را به مشارکتی مکرر و شگفت مانند ۲۲ خرداد فراخواند؟ کدام نظام سیاسی با گوشه‌ای از این مشارکت مسئولانه چنین دور از تدبیر و عقلانیت برخورد می‌کرد؟ از این پس با کدام عقبه و اجماع نخبگان سیاسی می‌توان در مقابل مکر بدخواهان خارجی ایستاد؟ آیا این واکنش‌های کودکانه پیش و پس از انتخابات نشانه‌ای از فاصله ما تا دوران بلوغ اندیشه‌ای و اجتماعی و دوری از ارزشهای تشیع راستین نیست؟ توسعه‌یافتگی و تمدن‌سازی چه تناسبی با رویه‌های جاری دارد؟ آیا جریانهای سیاسی ما لیاقت این همت و مهربانی مردم ایران را داشتند؟
۶ ) الغرض: اگر در این فضای ملتهب نمی‌توان دو سوی ذی‌نفع منازعه را به دوراندیشی فراخواند و با موعظه از ملزومات کودکی رهانید،‌ می‌توان با تدابیر سریع از سوی مراجع بیرونی و تغییر رویه رسانه ملی، سازوکارهای شفاف و اعتمادسازی در پیش گرفت که آب رفته به جوی بازآید و خوره‌ای که به جان سرمایه اجتماعی افتاده، مهار گردد. این غائله پایان می‌یابد و تکیه جریانهای سیاسی بر مسند ریاست جمهوری نیز، آنچه برای آینده جمهوری اسلامی حیاتی است، آتش نزدن بر خرمن سرمایه اجتماعی کشور و عدم انحراف یا کندی در مسیر توسعه، عدالت و پیشرفت است.
منبع : سایت الف


همچنین مشاهده کنید