چهارشنبه, ۲۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 15 May, 2024
مجله ویستا

آثار ارسطو در روزگار جدید


آثار ارسطو در روزگار جدید
گفته شد آنچه امروزه ما از آثار ارسطو در اختیار داریم در روزگار باستان انتشار محدودی داشته اند تا آنكه در حدود سه سده پس از مرگ ارسطو آنها توسط آندرونیكوس رُدسی تصحیح و تدوین شد و از آن پس نیز عناوین و نظم كاریِ او، بنیانِ همه ارجاعات و كارهای بعدی، از جمله ترجمه آنها به لاتینی و عربی، قرار گرفت. در روزگار جدید نیز پژوهشگر نامدار آلمانی ایمانوئل بِكِر، این مجموعه آثار را طی سال های ۱۸۳۱ تا ۱۸۷۰ مبتنی بر همان كار آندرونیكوس تنظیم و ویراستاری كرد كه از سوی آكادمی برلین منتشر شد.
این مجموعه، متن معتبر نوشته های ارسطو به شمار می رود، و از آن زمان تا كنون، شماره گذاری ستون ها و سطرهای آن، مرجع نقل همه مطالعات تحقیقات پیرامون ارسطو و حتی ترجمه های این متون به زبان های دیگر است. چاپ افست این مجموعه در سال ۱۹۶۰ منتشر شده است. از سوی دیگر بونیتس، پژوهشگر دیگر آلمانی، اثر ارزشمند خود «فهرست ارسطویی» را كه شامل فهرست علمی واژه ها و اصطلاحات ارسطویی بود، در سال۱۸۷۰ از سوی آكادمی برلین منتشر كرد. ترجمه انگلیسی مجموعه آثار ارسطو نیز در ۱۲ مجلد در سال ۱۹۲۳ از سوی انتشارات آكسفورد چاپ و نشر یافته است.
اما از اوایل قرن بیستم، به پشتوانه چاپ و انتشار انتقادی آثار ارسطو، زمینه ارسطوشناسی بنیادین و نوینی نیز فراهم آمد كه در درجه نخست مرهون پژوهش های یونانی شناس بزرگ آلمانی، ورنر یِگِر (۱۹۶۱ ـ ۱۸۸۸) بود. یگر نخستین كسی بود كه با پنداشت و رهیافت «وحدت گرایانه» به ارسطو كه تا پیش از وی غلبه داشت مخالفت ورزید. وحدت گرایان بر این باور بودند كه مجموعه آثار ارسطو دارای نظام فلسفی واحد و یكپارچه ای است و این مجموعه متنوع، از فیزیك و متافیزیك گرفته تا اخلاق و سیاست، اندیشه واحدی عرضه می كنند. اما یگر با سنجش انتقادی این آثار و با در نظر گرفتن قطعاتی از «محاورات» باقی مانده از وی، برخلاف وحدت گرایان به این نتیجه رسید كه ارسطو نیز بسان افلاطون دوره های تحول، بلكه تكامل، داشته و از این رو، اندیشه او را باید بر حسب این تحول و تكامل فهمید و سنجید. یگر عمده نظرات خود را در این باب در دو كتاب دوران سازش طرح كرد. كتاب اول كه عمدتاً به «متافیزیك» ارسطو پرداخته بود، با عنوان «مطالعاتی در باب تاریخ پیدایش متافیزیك ارسطو»، در سال ۱۹۱۲ به آلمانی منتشر شد. سپس یگر نظریه خود را بسط و گسترش داد و در سال ۱۹۲۳ كتاب دومش را با عنوان «ارسطو، مبانی تارخ تحول او» به چاپ رساند.
دیدگاه یگر در باب ارسطو را دیدگاه «تحول گرایانه» می خوانند كه پس از او به سرعت بسط و گسترش یافت. یگر و پیروان متنفذ او مانند راس و نوینس (به رغم اختلاف هایی كه این دو از پاره ای جهات با او دارند) عموماً بر آنند كه ارسطو ابتدا مطیع و تابع افلاطون بوده و سپس به تدریج آرایی از خود پرورانده است.
از زمان یگر تاكنون موضع گیری های موافق و مخالف در میان ارسطوشناسان معاصر در برابر روش، نظریات و نتیجه گیری های او آشكار شده است. چنانچه در دهه های جدید كسانی مانند اُوِن و دورینگ در نقطه مقابل او موضع دارند و بر این باورند كه ارسطو در آثار اولیه خود مخالف سرسخت افلاطون بوده و در دوره های بعدی به بسیاری از اندیشه های افلاطونی بازگشته است. كسانی هم دوباره دیدگاه وحدت گرایانه را احیا كرده اند.

مسعود زنجانی
منبع : روزنامه شرق