شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا

بی گمانی ، یقین ، قطعیت


بی گمانی ، یقین ، قطعیت
ویژه گی آنچه بدون تردید دانسته و پذیرفته شده است. ׳
در حالی که یقین و بی گمانی موجود در " باور" و " ایمان" دارای درون مایه های ذهنی است، یقین در علم و دانش دارای عینیت است. یقین بدست آمده نسبت به یک چیز ممکن است بدون واسطه و بطور شهودی باشد و یا با واسطه و از طریق مطالعه و بررسی های تاریخی و منطقی گزارش ها کسب شود. دکارت اندیشیدن را;در جمله می اندیشم، پس هستم بنیان قطعیت شناخت دانست. ׳

یقین کامل و مطلق ;بدور از هر گونه شک و تردید مورد ادعای فلسفه نبوده و نیست. چنین یقین مطلقی، تنها یک ایده آل قابل فرض است. یقین در زندگی واقعی و عمل روزمره، مشروط به نظرداشت های اخلاقی و مسئولانه تک تک کنش گران است. ׳
نکته ای در مورد فونداسیونالیسم و فوندامنتالیسم : ׳
فونداسیونالیسم، مفهومی در تئوری شناخت است و به سیستم های فکری گفته می شود که بر بنیان یقین به یک باور مرکزی و اصلی استوار هستند، بطوری که سایر باورها از آن ناشی شده و یا متکی به آن باشند. این باوربعنوان هسته مرکزی در آن سیستم باورها، نسبت به هر گونه شک و تردیدی مقاومت نشان داده و خود را بدور از اشتباه می داند. ׳
فوندامنتالیسم، اما، خشک مغزی سیاسی مذهبی است که بعنوان اعتراضی به جامعه مدرن شکل گرفته و بر علیه روشن گری موضع دارد. فوندامنتالیست ها در صدد اجرای رادیکال سنت ها بوده و وضع موجود را خطری برای باورها و یقین های خود می دانند. آنها تعریف های جدید و یا باز تعریف سنت ها در جامعه مدرن را گناه نابخشودنی می بینند. ابراز خشونت نسبت به مدرن و مدرنیت، ویژه نمای فوندامنتالیسم و در همان حال، تبلور نا امیدی و ناتوانی آن در دنیای امروز است. ׳
فونداسیونالیسم foundationalism;، فونداسیون به معنی شالوده، اساس. ׳
فوندامنتالیسم ;fundamentalism;، بنیادگرایی. ׳
دو مفهوم با بار معنایی کاملن متفاوت هستند که باید در ترجمه ها بدان توجه داشت.
منبع : فلسفه