یکشنبه, ۱۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 5 May, 2024
مجله ویستا

اساسی‌ترین موانع رشد و صعود به سوی کمال


اساسی‌ترین موانع رشد و صعود به سوی کمال
انسان در همان آغاز آفرینش مخلوقی است که آمادگی و استعداد شکوفائی و رشد را دارد. ‌ او همچون دانه‌یا هسته و یا نهالی است که در صورت فراهم شدن شرایط و زمینه مناسب برای رشد می‌تواند رشد کند وکامل شود. ‌
خداوند متعال شرایط رشد بسوی کمال را برای انسان فراهم کرده است و هر آنچه را که او در این مسیر به آن نیاز دارد در اختیارش قرار داده است. ‌ انسان اگر از این امکانات و شرایط به خوبی استفاده کند می‌تواند در مسیر رشد قرار گیرد و به کمال مطلوب و به جای برسد که خداوند می‌خواهد. ‌ اما اگر از این امکانات درست استفاده نکند، ‌ ‌از بین خواهد رفت و امکانات سبب نابودی او خواهند شد. ‌ ÷س قدم در مسیر کمال گذاشتن و رسیدن به رشد مطلوب تنها در گرو استفاده درست و صحیح از امکانات و نعمت‌هایی است که خداوند در اختیار انسان قرار داده است. ‌
اما در مسیر رشد و حرکت بسوی کمال علاوه بر فراهم شدن امکانات برداشتن آفت‌ها و موانع نیز لازم است از جمله آفت‌هایی که حرکت را به تأخیر می‌اندازند یا آن را دچار مشکل می‌کنند، ‌عبارتند از :
▪ جهل:
یکی از این آفت‌ها، ‌ جهل است. ‌ همان طور که گرمای بسیار شدید یا سرمای شدید باعث خشک شدن و از بین رفتن گندم می‌شود، ‌«جهل» نیز یکی از آن آفت‌هایی است که حرکت انسان را در مسیر کمال دچار مشکل می‌کند. ‌ جهل این است که انسان از چگونگی مشاهده‌ی مخلوقات خدا عاجز باشد و در نگریستن به آسمان‌ها و زمین و. ‌. ‌. ‌ تنها به ظاهر آن‌ها اکتفا کند و در آفرینش آن‌ها دقت نکند. ‌ درست عکس کسی که به‌یک دستگاه ضبط صوت می‌نگرد و با نگاه کردن به آن، ‌ به وجود سازنده ای دانا و توانا پی می‌برد. ‌
بسیاری از مردم به آسمان‌ها و زمین [و سایر مخلوقات خدا؛ ازجمله خود] می‌نگرند؛ اما متوجه سازنده و خالق آن‌ها نمی‌شوند. ‌ اگر هم مخلوقات را بشناسند، ‌ هرگز شناختشان سبب شناخت خالق نمی‌شود. ‌
«جهل» آن است که انسان از برنامه‌ی هدایتی که از جانب خداوند متعال به سویش فرستاده شده، ‌غافل باشد و از آن اعراض کند و در غفلت باقی بماند. ‌ جهل این است که انسان نداند خداوند متعال چه مطالبی را بیان کرده و نداند که حق چیست و باطل کدام است، ‌ خیر و خوبی چیست و شر و بدی کدامند. ‌ این آفت(جهل) نخستین آفتی است که ممکن است انسان دچار آن شود. ‌در صورت گرفتار شدن به این آفت اگر انسان آن را از سر راهش برندارد و خود را از دستش نرهاند، ‌ مطمئناً او را نابود خواهد کرد و از بین خواهد برد. ‌اگر انسان از هزاران هزار نعمت برخوردار باشد اما در همان حال گرفتار آفت جهل باشد و خدای خود را نشناسد و راه درست زندگی را نداند و از این غافل باشد که چگونه بندگی خدا را به انجام برساند و بنده‌ی او باشد، ‌ نابود و هلاک شده است، ‌[اگر چه در ظاهر زنده است و نفس می‌کشد] حتی در چنین حالتی از حیوانات نیز پست تر است؛ زیرا هر مخلوقی غیر از انسان، ‌ در حد توانش، ‌ ادای وظیفه می‌کند. ‌انسان جاهل وقتی از چگونگی مشاهده‌ی صحیح مخلوقات خدا عاجز باشد و برنامه‌ی درست زندگی کردن را نداند و از این غافل باشد که چگونه آن را از خداوند بگیرد، ‌ چنان سقوط خواهد کرد که از هر مخلوق دیگری و از هر حیوانی پست تر می‌شود. ‌
▪ هوا و هوس و آرزوهای نفسانی (خواهش‌های نفسانی):
یکی دیگر از آفت‌هایی که در مسیر حرکت انسان به سوی کمال وجود دارد، ‌ آفت «هوا و هوس و آرزوهای نفسانی» است. ‌ این آفت به گونه ای است که انسان مطیع و پیرو هواهای نفسانی می‌شودو برنامه و شریعت خداوند متعال را رها می‌کند. ‌
«هوا و هوس و خواهش‌های نفسانی» آن است که انسان برخی از چیزها را دوست داشته باشد و به طرف آن‌ها میل کند و از برخی از چیزها بیزار باشد و از آن‌ها فاصله بگیرد. ‌ این هم ناشی از جهل است که [نسبت به مسایل] دارد. ‌ انسان وقتی از برنامه‌ی خدا غافل شد و از آن فاصله گرفت و از بکارگیری آن در زندگی خودداری کرد، ‌ به میل خود آن چه را خیر بداند به سویش می‌رود و از آن چه شر بداند، ‌ دوری می‌کند، ‌ که در این صورت گفته می‌شود انسان تابع هوا و هوس و آرزوهای نفسانی خود شده است. ‌
برای روشن شدن مطلب، ‌ آن را کمی‌توضیح می‌دهیم. ‌
در برنامه‌ی خدا چنین آمده که: هر کس خواهان خوشبختی و سعادت دنیا و آخرت است، ‌ باید مطیع و فرمانبردار برنامه‌ی خدا باشد. ‌ حال اگر این اطاعت و فرمانبرداری باعث از دست دادن مال و ثروت و مقام و. ‌. ‌. ‌ شد یا در مسیر آن انسان دچار اذیت و آزار و سختی و مشکلات شد، ‌ باید از اطاعت خدا دست نکشد [تا به خوشبختی و سعادت دنیا و آخرت دست یابد]. ‌ یعنی انسان برای رسیدن به خوشبختی دنیا و آخرت باید از هر آنچه مانع دست یابی او به آن می‌شود دوری کند و در این راه هر نوع سختی و مشکلی را تحمل نماید. ‌
اگر انسان به مرحله ای رسید که رضایت خدا را برهمه چیز ترجیح داد، ‌ و در این مسیر از هرآنچه باعث دوری از خدا می‌شود بیزاری جست و از آن فاصله گرفت و حاضر شد در این راه مشکلاتی را تحمل کند، ‌ چنین فردی می‌تواند بندگی خدا را بجای آورد و پیرو برنامه و شریعت خداوند متعال باشد، ‌ در غیر این صورت اگر خوشی و استراحت و آسایش زندگی را دوست داشت، ‌و از سعی و تلاش در جهت جلب رضایت خدا خودداری کرد و حاضر نشد در این راه (جلب رضایت خدا) دست از مقام و موقعیت و ثروت و مالی که دارد، ‌ بردارد در این صورت گفته می‌شود چنین فردی پیرو هوا و هوس و آرزوهای نفسانی خود است و نمی‌تواند بندگی خدا را به جای آورد و بنده‌ی او باشد. ‌ در این صورت چنین فردی به آفتی دچار شده که او را نابود خواهد کرد مگر این که – به‌یاری و کمک خدا- به خود بیاید و قبل از نفوذ چنین آفتی در تمام وجودش زندگی اش، ‌ خود را نجات دهد. ‌
آن چه بیان شد دو آفت بزرگی بودند که سایر آفت‌ها از آن‌ها سرچشمه می‌گیرند. ‌
هر آفتی که در زندگی متوجه انسان می‌شود یا ناشی از جهل و نادانی است یا ناشی از پیروی از هوای نفس. ‌
خلاصه‌ی مطلب این که انسان بالقوه استعداد و آمادگی تمییز حق از باطل و درست از نادرست و انتخاب یکی و رها کردن دیگری را دارد. ‌ اگر زمینه برایش فراهم شود و برنامه‌ی خدا به او برسد و براساس آن به مشاهده‌ی جهان بپردازد و بالفعل راه خیر و شر را از هم تمییز دهد و بشناسد و راه حق و خیر را برگزیند و از شر و باطل فاصله بگیرد، ‌ و جهل و نادانی خود را بوسیله‌ی آن درمان کند،‌ و بجای پیروی و دنبال کردن هوس و آرزو، ‌ پیرو و مطیع شریعت خداوند باشد، ‌[در این صورت و تنها در این صورت، ‌ رشد می‌کند و به کمال مطلوب می‌رسد و] زندگی اش درست همانند آن دانه گندمی‌خواهد بود که در خاک مناسب و حاصلخیز قرار داده شده، ‌ و از هوای مناسب و آب کافی برخوردار است، ‌ و نور و دمای مناسب به آن می‌رسد، ‌ و از آفت‌هایی چون سرما و گرمای نامناسب و حشرات و.‌.‌. ‌مصون است، ‌و در نتیجه رشد مناسب می‌کند و به کمال مطلوب خود می‌رسد. ‌
بله، ‌ این همان انسانی است که خدا می‌خواهد. هم چنان که قبلاً گفتیم، ‌ تمامی‌مخلوقات و موجوداتی که آفریده شده اند از آسمان‌ها و زمین گرفته تا موجودات دیگر و از نعمت‌های ظاهری و ملموس گرفته تا نعمت‌های غیرظاهری و غیر ملموسی چون برنامه‌ی هدایت الهی و توفیقات خداوند متعال و موجودات غیر ظاهری چون فرشتگان که‌یار و یاور و محافظ انسان مؤمن هستند، ‌ تمامی‌این‌ها هم چون خاک، ‌ آب، ‌ نور، ‌دما و مواد غذایی هستند که همگی دست در دست هم داده تا آن دانه گندم بروید و رشد گند. ‌ این نعمت‌ها نیز همگی در اختیار انسان قرار داده شده تا انسان رشد کند و در مسیر کمال قرار گیرد و به کمال مطلوب برسد. ‌
اثر: استاد ناصر سبحانی
مترجم: جهانگیر ولدبیگی
منبع : بندگی خدا، صفحه‌ی ۵۶ تا ۶۰
منبع : پایگاه اطلاع رسانی اصلاح