جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا


بررسی دلایل بهره وری پایین بخش توزیع و اقتصادی نبودن فعالیت ها در صنعت برق


بررسی دلایل بهره وری پایین بخش توزیع و اقتصادی نبودن فعالیت ها در صنعت برق
مهندس لوایی مدیریت توزیع توانیر در جلسه­ای با گروه مدیریت انرژی شبکه تحلیلگران تکنولوژی ایران توضیحاتی در مورد دلایل پایین بودن بهره­وری در بخش توزیع برق و نیز عدم اعمال ابزارهای سنجش اقتصادی در صنعت برق کشور، داده­اند که گزیده­ای از مطالب این جلسه را در مطلب زیر می­خوانید:

دلایل بهره­وری پایین بخش توزیع برق در کشور
دلیل عدم پیشرفت و پویایی بخش توزیع در صنعت برق همگام با بخشهای تولید و انتقال،‌ از یك فلسفه دیرینه نشات می‌گیرد. وقتی برق وارد ایران شد، بخش توزیع به صورت استادكاری انجام شد. در ابتدا، استفاده از برق در ایران (۱۲۸۴) به صورت لامپ شمار بود. در حالیکه بخش تولید را كارشناسان خارجی عهده‌دار بودند. بنابراین این بخش به صورت استادكاری و بدون وجود دید مهندسی رشد پیدا كرد. به تدریج نیروگاه­ها پیچیده‌تر شدند و كار كردن به صورت جزیره‌ای میسر نبود. بنابراین كار روی شبكه انتقال شروع شد و از این جا بود كه در بخش انتقال نیز وارد بخش­های مهندسی شدیم.
علت دوم پایین بودن راندمان بخش توزیع،‌ عدم استفاده از تجهیزات خارجی و ارتباط مستمر با كشورهای خارجی بود، در حالی که در بخش­های تولید و انتقال این چنین نبود. از مشاوره كارشناسان خارجی برخوردار بودیم و تكنولوژی جدید در تولید و انتقال برق وارد نمودیم. در سالهای اخیر در بخش توزیع، ارتباط با مراكز تحقیقاتی دنیا كمتر شد و استنباط مسوولین این بود كه می‌توانیم در قالب یك سیستم خود­كفا، شبكه توزیع را اداره كنیم. بحث تلفات،‌ ولتاژ و كیفیت برق هیچكدام مطرح نبود و بنابراین نیازی به نیروی متخصص نیز احساس نمی‌شد. عدم جذب نیروی متخصص نیز بر این قضیه دامن زد تا بخش توزیع نتواند همگام با بخشهای تولید و انتقال پیشرفت كند. در دانشگاه‌ها نیز تنها پس از تولید و انتقال به توزیع توجه می‌شد. امكان ورود كالا و تجهیزات در بخش توزیع یا ممنوع بود و یا ضرورتی برای آن احساس نمی‌شد. بنابراین سیستمی را كه ۴۰ سال پیش دنیا با آن كار می‌كرد، در بخش توزیع استفاده كردیم و این در حالی بود كه دنیا پا به پای پیشرفت در تولید، در بخش توزیع نیز پیشرفت داشته است.
این روند ادامه داشت تا اینكه تغییر ساختاری در وزارت نیرو اتفاق افتاد و شروع آن هم تشكیل شركت‌های برق منطقه‌ای بود. بنابراین نیروهای متخصص در شركت‌های برق منطقه‌ای جذب شدند. تا زمانی كه این ساختار پیاده نشده بود مهندسین علاقه‌ای به فعالیت در بخش توزیع نداشتند. این اقدام برای قدم اول خوب بود ولی قدم دوم این است كه مشاور و ناظر خارج از سیستم باشد و تعاریف عوامل اجرایی كار از یكدیگر جدا باشد.
حدود ۳۰ درصد شبكه توزیع كشور فرسوده است و عمر بالای ۳۰ سال دارد. برنامه‌ریزی مدون و منابع مالی قابل توجهی برای جبران عقب افتادگی در بخش توزیع نیاز است. رشد تولید نیز مزید بر علت شده است، به طوریكه هم باید جبران گذشته را كرد و هم نیاز آینده را تامین نمود. همزمان با بهره‌برداری از نیروگاههای جدید، باید اصلاح شبكه توزیع را نیز انجام داد.
ناهماهنگی سازمانهای خدمات شهری از دیگر مشكلات بخش توزیع است. وقتی در بخش تولید كار می‌كنید، در یك محیط بسته هستید و نیاز به همكاری با سایر مراكز وجود ندارد. بخش توزیع نیز چندان در تعامل با مراکز دولتی نیست. گستردگی بسیار زیاد شبكه توزیع عاملی است كه بر مشكلات این بخش افزوده است. گاهی لازم است تا ۱۵۰ كیلو متر خط انتقال به خاطر یك روستا كشیده شود. بنابراین مشكلات بخش توزیع نسبت به تولید و انتقال بسیار زیادتر و رفع آنها نیز پیچیده‌تر است.
آنچه می­توان به­عنوان راه‌حل ارایه داد، برنامه‌ریزی مدون و تامین مالی است تا بتوان گذشته را جبران نمود و جوابگوی آینده نیز بود .
کیفیت برق عاملی مهم در کاهش مصرف و کارکرد تجهیزات
در حال حاضر ابزار و وسایل برقی به­گونه­ای هستند که كیفیت برق برای آنها اهمیت پیدا كرده است. بنابراین ممكن است برق باشد ولی نتوان از آن استفاده كرد. تجهیزات الكترونیكی، كامپیوترها و آزمایشگاههای پیشرفته،‌ نیاز به برق با كیفیت خوب دارند . از طرفی عدم كیفیت مناسب برق،‌ عاملی است كه باعث ازدیاد مصرف می­شود . در حال حاضر جا برای كار در مورد کیفیت برق زیاد است. در یك مقطعی كشور مشكل كمبود انرژی داشت. در چنین شرایطی نیاز به افزایش تولید داشتیم، بنابراین مشكلات توزیع، ‌در پوشش مشكلات تولید قرار می‌گرفت. عارضه اصلی در بخش توزیع در زمان پیك اتفاق می‌افتد. در این حالت بیشترین تلفات را داریم و بیشترین صدمه به شبكه وارد می شود.
توانیر و شرکت­های برق منطقه­ای باید همانند یک بنگاه اقتصادی فعالیت کنند
اگر بحث­های تكنولوژیکی، برنامه ریزی و اقتصادی را كنار بگذاریم،‌ بحثی كه اهمیت پیدا می‌كند ساختار یا مدیریت است. ‌ تا زمانی كه برق به عنوان یك كالای یارانه‌گیر خدماتی مطرح باشد،‌ هیچ انگیزه­ی ‌كاری غیر از انگیزه­ی مدیریتی به منظور کاهش مصرف و بهبود کیفیت برای مدیران و شرکت­های برق منطقه­ای به وجود نمی‌آید.
اگر برق را به عنوان یك كالای خدماتی كه توسط یك بنگاه اقتصادی ارایه می‌شود فرض كنیم و ابزار­های اقتصادی و خط كش‌های اندازه‌گیری اقتصادی را بر آن حاكم كنیم،‌ آنگاه قیمت تمام شده و قیمت فروش اهمیت پیدا می‌كند و رقابت حاكم می‌شود. اگر دید بر این باشد كه باید برق با قیمت یارانه‌ای فروخته شود،‌ باید انتظار چنین وضعی را نیز داشت.
ارایه­ی راه­حل برای انجام فعالیت­های صنعت برق در قالب ابزارهای اقتصادی
درست این است كه اگر قرار است یارانه پرداخت شود،‌ دولت آن یارانه را جداگانه بدهد. یعنی یارانه را مستقیم پرداخت كنیم نه غیر مستقیم. اگر قیمت تمام شده برق A تومان است هر شرکت برق منطقه­ای باید به اندازه­ی B تومان یارانه بگیرد و باقیمانده را پرداخت كند. در این صورت است كه اگر سازمانی احساس كند،‌ بد كار می‌كند باید جواب اقتصادی بدهد ولی اگر بخواهیم تحكم‌های خارج از چارچوب‌ اقتصاد را حاكم كنیم،‌ نمی‌تواند كارساز باشد. مقررات و دستورالعمل‌ها باید به همراه مباحث اقتصادی پیگیری شود.
لذا نگاه به ساختار بسیار مهم است و باید سعی كنیم ساختار بخشهایی را كه امكان رقابت در آنها وجود دارد،‌ تغییر دهیم و بخشهایی را كه می‌شود برون­سپاری كرد به بخش خصوصی واگذار نمود. به طور کلی هر كاری كه قابل برنامه‌ریزی و پیش‌بینی باشد،‌ می‌توان با استفاده از ظرفیت‌های پیمانكاری و یا مشاوره‌ای به بیرون واگذار كرد.
ظرفیت سازی برای مشاور از اقداماتی است كه وزارت نیرو قصد انجام آن را دارد. توانیر در نظر دارد تا سیستم خرید و فروش برق را بین شركت‌های برق منطقه‌ای به­وجود آورد به طوری­كه هر شرکتی از خوب كاركردن خود منتفع شود و از بد كار كردن متضرر گردد.
به هیچ وجه منابع و درآمدهای صنعت برق جوابگوی هزینه­های آن نیست. بنابراین هنر صنعت برق باید آن باشد كه از منابع خود به­صورت بهینه استفاده كند. اگر این روال ادامه پیدا كند و نتوانیم منابع لازم را تهیه كنیم،‌ مشكلات كماكان ادامه پیدا خواهد كرد.
عدم توجه به ملاحظات اقتصادی در برق­رسانی به نقاط دوردست
در بحث انتقال نیرو به مسافتهای طولانی مباحث اقتصادی دیده نمی‌شود. به عبارت دیگر بحثهای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی در كشور ما درهم آمیخته است. برق رسانی به نقاط دور دست باید انجام شود اما با شیوه خودش باید صورت پذیرد. هزینه دریافت شده از مشترکین برق روستایی حتی نمی­تواند هزینه قرائت آن را نیز تامین ‌كند. فقط به خاطر رواج نیافتن فرهنگ استفاده مجانی است كه از روستاییان پول برق دریافت می شود. به ازای هر خانوار روستایی به طور متوسط ۲ میلیون تومان هزینه برق‌رسانی می‌شود. بنابراین چگونه می‌توان از توانیر انتظار رفتاری در چهارچوب یك بنگاه اقتصادی را داشت؟
منبع : شبکه تحلیلگران تکنولوژی ایران