سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا

ثروت از آن عالم است نه ما


شوق به زندگی. یعنی شناختن قدر حیات با همهٔ‌ سرزندگی و بركاتش. یعنی دانستن این كه یك زندگی وجود دارد كه با اشكال مختلف به نمایش در می آید. لمس این زندگی تنها در صورتی میسر است كه قدرت را در لحظهٔ‌ حال ببنیمی. یعنی دانستن این كه من آن هستم، كه تو آن هستی، كه همه چیز آن است. و آن تنها چیزی است كه وجود دارد.
تاگور زمانی گفت: « جویبار حیاتی كه در عالم جریان دارد شب و روز در رگهای من جاری است. این همان زندگی است كه با شادی از میان ذرات خاك زمین به شكل ساقه های فراوان علف جوانه می زند و یا به صورت انبوهی از گل ها سر بیرون می آورد.» و او این را بدین شكل می خواند: « نبض حیات اعصار كه این لحظه در خون من حركت می كند.» در تماس بودن با این نبض حیات اعصار كه این لحظه در خون ما جاری است همان داشتن شوق زندگی است. یعنی سبكبار و آزاد با ناشناخته روبه رو شدن.
ناشناخته حوزهٔ‌ همهٔ‌ امكانات در هر لحظه از زمان حال است. و این آزادی است، در ورای شرطی سازی معلوم گذشته، فراسوی زندان فضا، زمان و علیت.
چنان كه دون خوآن یك بار به كارلوس كاستاندا گفت: « وقتی در برابر سرنوشتی كه برایمان مقرر شده تسلیم باشیم، مهم نیست كه آن سرنوشت چه باشد این سبكباری است. این شادی است. این آزادی است. این شوق زندگی است.
اصولی كه ارایه شد گامهایی هستند برای دست یافتن به ثروت بیكران و رسیدن به موفقیت. بار دیگر تكرار می كنم، نیازی نیست كه شما آگاهانه وجهی از این ویژگی ها را در خود به وجود آورید، فقط كافی است آنها را بدانید.
هر روز این نكات را بخوانید یا از طریق نوار به آن گوش كنید. خواهید دید كه زندگی شما تغییر می كند و از تنعم، نامحدودی، فراوانی، بیكرانی و نامیرایی سرشار می گردد.
هر اندازه ثروتی كه آرزویش را دارید بیافرینید. همهٔ امیال مادی و غیر مادی خود را برآورده سازید. ثروت بیافرینید و آن را خرج كنید. به میزان زیاد خرج كنید و با دیگران سهیم شوید. از ثروت خود به دیگران بدهید. آن را به فرزندانتان بدهید، به خانواده تان، به اقوامتان، به دوستانتان، به جامعه، و به همهٔ دنیا بدهید. زیرا ثروت از عالم است و به ما تعلق ندارد، بلكه ما به آن تعلق داریم.
منبع : مجله راه زندگی


همچنین مشاهده کنید