کوبریک همچنان خبرساز

یكی از عادات خوب كوبریك این بود كه هیچ چیز را دور نمی انداخت ولی یك ایراد بزرگ او هم این بود كه هیچ آرشیو منظم و مشخصی نداشت و به این دلیل زمانی كه در سال ۱۹۶۲ برای همیشه از آمریكا به انگلستان رفت، بسیاری از وسایل شخصی اش گم شدند. از آن جمله فیلمنامه ای تحت عنوان Lunatic at large بود كه كوبریك در اواخر دهه ۱۹۵۰ بر اساس كتابی از جیم تامپسون نوشته بود. او در سال ۱۹۵۶ و ۱۹۵۷ برای سر ساخت دو فیلم قتل و راه های افتخار با كوبریك همكاری داشت.
این فیلمنامه تا سال ۱۹۹۹ و مرگ كوبریك ناپدید شده بود تا اینكه فیلیپ هابز با كمك یك آرشیویست، آن را با چند فیلمنامه دیگر پیدا كرد و تلاش هایی را برای ساخت فیلمی بر اساس آن انجام داد. اما شروع قضیه با مشكلاتی همراه بود. هابز برای ساخت فیلم ابتدا با شركت فرانسوی Pathe وارد مذاكره شد چرا كه فرانسوی ها ارادت خاصی نسبت به جیم تامپسون دارند ولی آنها به توافق نرسیدند و در نهایت هابز با شركت فینچ و شركا به توافق رسید. هابز در مورد این توافقنامه كه طبق آن كریس پالمر فیلمی بر اساس فیلمنامه تكمیل شده استنلی كلارك خواهد ساخت، می گوید: زمانی كه استنلی درگذشت، نوشته های زیادی از او باقی ماند و ما پس از بررسی آنها به این فیلمنامه رسیدیم.
من این فیلمنامه را می شناختم چون استنلی زیاد درباره آن صحبت می كرد البته دوست داشت بداند كه این فیلمنامه كجاست!
كریستین، همسر كوبریك نیز در مورد این فیلمنامه گفت: همسرم همیشه ایده های خوبی داشت و همواره داستان ها و فیلمنامه های نیمه كاره در اتاق كارش بود. او در دهه پنجاه علاقه زیادی به فیلمنامه مذكور داشت ولی اتفاقاتی كه در ابتدای دهه ۱۹۶۰افتاد، كمی ذهن او را پریشان كرد. او ابتدا از سر صحنه فیلم سربازان یك چشم اخراج شد و بعد توسط كرك داگلاس جایگزین آنتونی مان در فیلم اسپارتاكوس شد.
اسپارتاكوس زندگی او را تغییر داد و بعد بلافاصله ذهن او متوجه فیلم لولیتا شد كه امكان فیلمبرداری را به او در انگلستان می داد و پس از آن هم به انگلستان آمد و فیلمنامه گم شد. اما گم شدن این فیلمنامه ضربه مهلكی به تامپسون بود كه علاقه زیادی به این نوشته داشت البته او در سال ۱۹۷۷ درگذشت و پس از مرگش چهارفیلم بر اساس كتاب های او ساخته شد كه از آن جمله فیلم Hit me بود.
این فیلمنامه بر خلاف عنوانش در ژانر وحشت نیست بلكه داستان واقعی فرار از یك بیمارستان روانی است. كلارك كه وظیفه تكمیل این فیلمنامه را داشته و سابقه همكاری با شبكه بی بی سی را دارد، پس از مطالعه سایر آثار تامپسون و فیلم های قدیمی همفری بوگارت اقدام به تكمیل این فیلمنامه كرد. قهرمانان این داستان كه در سال ۱۹۵۶ در نیویورك می گذرد، جانی شپرد - بازیگر سابق سیرك - و جویس - دختری دست فروش - هستند. نگاهی به این شخصیت ها و در نظر گرفتن فضای داستان قطعاً اكثر علاقه مندان به سینما را به این نتیجه می رساند كه كوبریك به طور حتم این فیلم را به شكل سیاه و سفید می ساخت و گرچه داستان آن می توانست امروزی تر شود كلارك از تغییر زمان داستان خودداری كرده است و زیبایی آن رادر حفظ فرم فعلی آن می داند. پالمر كارگردان فیلم در این زمینه می گوید: فكر نمی كنم امكان روایت این داستان به شكل گیری وجود داشته باشد.
پالمر به زعم منتقدان در جایگاهی قرار دارد كه رایدلی اسكات قبل از ساخت فیلم «دوئل كنندگان» قرار داشت. او یكی از بهترین كارگردانان آنونس های تبلیغاتی است كه البته سابقه ساخت فیلم بلند را ندارد.
با این وجود هابز از عدم تجربه پالمر واهمه ای ندارد و می گوید: شما باید در نظر داشته باشید كه استنلی كوبریك هم قبل از ورود به هالیوود، دو فیلم تلویزیونی ساخته بود و از طرفی نمی توان ایده و فیلمنامه كوبریك را به هر كسی ارائه كرد . حتی بسیاری از قبول آن واهمه دارند.

منبع : روزنامه ایران