شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا


بازیگری بزرگ خودرأی و باصلابت


بازیگری بزرگ خودرأی و باصلابت
در مدت چند دهه فعالیت پر جنجال حرفه ای كه به ۱۲ بار نامزدی اسكار و ۴ بار بردن این جایزه انجامید، بازیگر معروف آمریكایی «كاترین هپبورن» مظهر ثبات و صلابت بود بخصوص برای نسلی از زنان آمریكایی كه او را برای ویژگی های شاخص اخلاقی و شخصیتی اش می ستودند.
با فرا رسیدن صدمین سالگرد تولد او كه تقریباً دو هفته پیش برگزار شد علاقه مندان و طرفدارانش یاد و خاطره هنرپیشه ارزشمندی را گرامی داشتند كه با چاپ كتاب ها و بیوگرافی های مختلفی درباره او جنبه های پنهان شخصیتی اش كه شایسته تحسین در دنیای خارج از هالیوود هستند روز به روز بیشتر آشكار می شود.
شبكه Turner classic Movies با نمایش چندین فیلم این بازیگر سرشناس كه در سن ۹۶ سالگی در سال ۲۰۰۳ در گذشت، خاطرات كلاسیك دوستان از این بازیگر و فیلم های معروف او همچون «حدس بزن چه كسی برای شام می آید؟» (۱۹۶۷) را بار دیگر زنده كرده است. به عقیده رابرت آزبورن، میزبان این شبكه ، جذابیت و جذبه «هپبورن» از منحصر به فرد بودن او و وقارش به عنوان یك بازیگردرجه یك ناشی می شد.
آزبورن می گوید: «البته او متعلق به عصر دیگری بود. در آن زمان حتی زنان روستایی هم خواستند شیك و با وقار باشند. امروز همه می خواهند غیر از این باشند مردم در شهرهای بزرگ با سر و وضعی به هم ریخته به رستوران ها می روند. در آن روزها مردم به نیویورك می آمدند و بهترین لباس هایشان را با خود می آوردند و با آن لباس ها و ظاهری آراسته بیرون می رفتند. جو آن زمان خیلی متفاوت از جو امروز بود. مردم هپبورن را دوست داشتند چون وقار و آراستگی خاصی داشت و كسی بود كه به او به چشم یك الگو نگاه می كردند.»
ویلیام جی. مان در تازه ترین بیوگرافی خود از این نویسنده با نام «كیت: زنی كه هپبورن بود» با اشاره به همین موضوع از تصویری یاد می كند كه هپبورن به بهانه شهرت از خود به جای گذاشت. مان می گوید: «از تاریخ واقعی تولدش تا ثروت خانواده اش در نیواینگلند و ماهیت واقعی دوستی اش با بسیاری ها «هپبورن» وجود دیگری از خود را به نمایش می گذاشت.»
مان در مدت ۳ دهه تحقیق كه شامل خواندن و بررسی نامه ها و اسناد منتشر شده پس از مرگ هپبورن بود از پی بردن به این كه «كاترین هپبورن» واقعی از آنچه ما بر روی پرده سینما می دیدیم شخصیت جالب تری داشت، تعجب زده شد. او می گوید: «هپبورن واقعی آرمان گرا تر بود، عاقل تر و همینطور صادق تر و انسان تر از آنچه فكر می كردیم. اگر او در این زمانه كنونی بازیگر می شد به یك گروه مبلغ احتیاج پیدا می كرد اما او در آن زمان همه كارها را خودش كرد و توانست از خودش یك الگو بسازد بی آن كه كسی را برای كمك بطلبد یا احتیاجی به خبر سازی های مطبوعاتی داشته باشد.»
با وجود همه تحسین و افتخاراتی كه با پیش رفتن فعالیت حرفه ای به دست آورد از «هپبورن» همیشه به خاطر كیفیت بازیگری اش یاد نمی شد. با او بود كه تكیه كلام «سم گیشه ها» باب شد. عنوانی كه یك سینما دار زنجیره ای پس از شكست تجاری مجموعه ای از فیلم های او در دهه ۱۹۳۰ بر روی هپبورن گذاشت.
آزبورن می گوید: «او شخصیت منحصر به فرد و جالبی داشت. او بازیگر خیلی خوبی بود اما این شخصیت بازی او را نیز تحت الشعاع قرار داده بود. او به خاطر این شخصیت بارز و همچنین شهامت در متفاوت بودن و كار كردن با اصول اعتقادی خودش ستاره شد. من فكر می كنم او مصمم بود كه موفق باشد و این باور را نیز به همه ما القا كرد.»
آزبورن به حراج وسایل شخصی هپبورن در ژوئن سال ۲۰۰۴ در نیویورك اشاره می كند. چیز ها و یادگارهای نفیسی كه او از سال ها پیش نگهداری كرده بود چون می دانست كه روزی مشهور خواهد شد و این چیز ها نیز ارزشمند. آزبورن می گوید: «این یك جور خودبینی و خود شیفتگی است. اما نه از نوع منفی آن.»
مان پس از دیدن واكنش عاطفی مردم به مرگ هپبورن به فكر نوشتن كتاب جدیدی درباره او افتاد. در حالی كه تا پیش از مرگ او كتاب های بسیاری درباره زندگی اش نوشته شده بودند - از جمله كتابی كه خود هپبورن درباره زندگی اش در سال ۱۹۹۱ نوشت- مان متوجه شد كه تا وقتی هپبورن زنده است امكان نوشتن یك بیوگرافی جامع و صادقانه درباره او وجود نداشت. مان توضیح می دهد: « او از صرف ستاره بودن فراتر رفته بود. این را از واكنش مردم به مرگ او فهمیدم. یادم می آید برای تبلیغ كتاب دیگری در سن فرانسیسكو بودم و مردم در لابی هتل به تلویزیون خیره شده بودند و گریه می كردند. بعد به نیویورك برگشتم و انبوه گل هایی بود كه مردم بیرون خانه او در Bay Turtle گذاشته بودند.
مان می پرسد: « این زن چگونه این كار را كرد؟ او چطور آنقدر الهام بخش بود.»آزبورن به یاد می آورد كه هپبورن همیشه می گفت: «مردم به چشم یك بنای قدیمی به من نگاه می كنند» و حال فكر می كنم حرف او درست بود. مردم واقعاً او را دوست داشتند.
آزبورن معتقد است بهترین فیلم او «آلیس آدامز» (۱۹۳۵) بود در حالی كه مان به بازی او در دو فیلم «تعطیلات» و «بزرگ كردن بچه» (۱۹۳۸) اشاره می كند كه جای پای او را در عرصه بازیگری محكم كرد.
در هر دو فیلم آخر می شد هپبورن واقعی را دید: هپبورنی سركش و با اراده كه همواره از انتظار فراتر می رفت. «ملكه آفریقایی» (۱۹۵۱) او را به آنچه امروزه از او می شناسیم تغییر داد: زنی پرشهامت، با وقار و یكدنده، مان می افزاید: «او طیف وسیع نقش هایی كه به بت دیویس، باربارا استانو یك یا مریل استریپ می رسید، نداشت اما وقتی در فیلمی خودش را بازی می كرد واقعاً بازی می كرد. نمونه آن در فیلم «زنان كوچك» (۱۹۳۳) یا «سیلویا اسكارلت» (۱۹۳۵) بود.
هپبورن پی برد كه بیرون از دنیای سینما نیز می تواند خودش باشد و زندگی آرامی را سپری كند. استراحتگاه تابستانی او و خانواده اش، وقتی كه كودكی بیش نبود در یكی از شهرهای ساحلی كانكتیكات به نام Old saybrook بود و در همین شهر كوچك بود كه او واپسین روزهای زندگی اش را در آنجا سپری كرد.
این شهر یاد و خاطره او را با برپایی یك جشن بزرگ تولد كه عواید حاصل از آن به مركز فرهنگی- نمایشی كاترین هپبورن خواهد رسید گرامی خواهد داشت. آزبورن می گوید: اگر هپبورن امروز زنده بود، همان آدم شاداب و پر انرژی ای بود كه خود را برای ورود به دنیای هالیوود آماده می كرد شاید كه هرگز هنرپیشه نمی شد.
بیشتر نقش هایی كه سینمای امروز به زنان پیشنهاد می دهد و یا از زنان می خواهد آنها را ایفا كنند مورد توجه هپبورن قرار نمی گرفت. اما اگر هم هنرپیشه می شد یك هنرپیشه طراز اول، با وقار و با استعداد می شد؛ كسی مثل كیت بلانچت كه در سال ۲۰۰۴ برای بازی در نقش كاترین هپبورن در فیلم «هوانورد» اسكار گرفت.
● درباره كاترین هپبورن
▪ هپبورن كه در دوازدهم ماه مه ۱۹۰۷ در هارتفورد، كانكتیكات به دنیا آمد یكی از دو فرزند پدری پزشك و مادری طرفدار حق رأی برای زنان بود كه همواره او را تشویق به استقلال فكری و پرورش ذهن و استعدادهایش می كردند.
▪ او و برادرش تام، خیلی با یكدیگر صمیمی بودند. دیدن مرگ برادرش در سن ۱۴ سالگی در یك حادثه دلخراش اورا شدیداً متأثر كرد. تا سال های سال پس از این واقعه هپبورن از تاریخ تولد او كه هشتم نوامبر بود به عنوان تاریخ تولد خودش استفاده می كرد.
▪ او در اوایل كار بخاطر پوشیدن شلوار و لباس پوشیده و نه لباس های متعارف زنان بازیگر و همچنین امتناع از هرگونه آرایش و شركت در مصاحبه های مطبوعاتی در هالیوود با استقبال روبه رو نشد. تماشاگران آن زمان از رفتار نامتعارف او در تعجب بودند و همین زمینه ساز مجموعه ای از شكست های حرفه ای او در ابتدای راه بازیگری شد.
▪ او در بیشتر فیلم هایش نقش زنان مستقل و با اراده را بازی می كرد.
▪ او توانست در یك نظرسنجی آن لاین از سوی نشریه اینترتینمنت و ویكلی با پیشی گرفتن از دیگر بازیگر توانا «اُدری هپبورن» عنوان بهترین بازیگر زن كلاسیك در قرن بیستم را كسب كند.
▪ او در ژوئن ۱۹۹۹ در فهرست۵۰ اسطوره بازیگری انستیتو فیلم آمریكا نفر اول زنان شد.
▪ گزینه اول برای بازی در نقش «اسكارلت اوهارا» در فیلم «برباد رفته» (۱۹۳۹) بود.
▪ او تنها بازیگر زنی است كه چهار بار اسكار گرفته است. بیشترین نامزدی اسكار نیز متعلق به مریل استریپ و سپس هپبورن است.
▪ هپبورن در عرصه تئاتر نیز فعال بود و دوبار برای بازی در نمایش های «Coco Chanel» و «والتزوست ساید» نامزد دریافت جایزه تونی شد.
▪ هنرپیشگان امروزی مورد علاقه او هاریسون فورد، جان تراولتا، ملانی گریفیث و جولیا رابرتز بودند و از مریل استریپ، آرنولد شوارتزنگر، سیلوستراستالونه و وودی آلن نفرت داشت.
▪ او از سوی نشریه پرمیر چهارمین بازیگربزرگ تاریخ سینما شناخته شد.
▪ هپبورن و اسپنسر تریسی در ۹ فیلم كه معروفترین آن «حدس بزن چه كسی برای شام می آید» (۱۹۶۷)با یكدیگر همبازی بودند.
▪ بازی او در نقش «تریسی درد» در فیلم «داستان فیلادلفیا» (۱۹۴۰) در فهرست ۱۰۰ بازی برتر تاریخ سینما در نشریه پرمیر در رده پنجاه و چهارم قرار دارد.
▪ ۳ فیلم با بازی او به نام های ملكه آفریقایی (۱۹۵۱)، «در بركه طلایی» (۱۹۸۱) «حدس بزن چه كسی برای شام می آید» جزو ۱۰۰ فیلم برتر الهام بخش تاریخ سینما به نوشته انستیتو فیلم آمریكا هستند.
▪ یكی از دوستان صمیمی پیتر اوتول بود. پیتر اوتول نام یكی از دختران خود را به نام كاترین نامگذاری كرده است.
مترجم: شیلا ساسانی نیا
منبع : روزنامه ایران