چهارشنبه, ۲۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 15 May, 2024
مجله ویستا

شفافیت، شرط پیشرفت مذاکرات ایران و آمریکا


شفافیت، شرط پیشرفت مذاکرات ایران و آمریکا
بنا بر آنچه در رسانه‌ها از قول شماری از سران دولت عراق انتشار یافته است، آمریکا و ایران در آستانه دور تازه مذاکرات خود هستند. در این باره که در دور نخست مذاکرات چه گذشت، آگاهی چندانی داده نشده و دو طرف، صرفا به اعلام مواضع کلی خود پرداختند. البته ‌این حق هر دولتی است که آنچه را مصلحت می‌داند، انتشار دهد و در غیر این صورت، آن را پنهان كند.
اما در این میان و به ویژه پس از مذاکرات، آنچه بیشتر به گوش رسید، تبلیغات تند آمریکا علیه ‌ایران درباره دخالت در عراق بوده و هست که به ویژه در سه هفته اخیر، بسیار شدید و گاه به شکل بسیار خنده‌دار و تبلیغاتی مطرح شده است. توجه داریم که ‌این تبلیغات هرچند ممکن است برای ما خنده‌دار باشد، به هر حال فضای علیه ‌ایران را در صحنه بین‌المللی تشدید می‌کند. به علاوه، دوستان آمریکا و به ویژه دولت‌هایی که نقش سگ پاسبان را برای آمریکا ایفا می‌کنند، وظیفه خود را روشنتر دریافت می‌کنند. به هر حال، این رویه و ادامه آن، می‌تواند فضای مذاکره را مبهم و تیره و تار سازد.
از سوی دیگر، طبیعی است که هم ایران و هم آمریکا، می‌توانند برای هر نوع مصرفی که صلاح بدانند، به شدت علیه یکدیگر تبلیغ کنند و همیشه هم سوژه‌هایی برای این قبیل تبلیغات هست، اما جدای از این مطالب، اگر قرار است مذاکرات سودمند باشد، باید سخنان تکراری کنار گذاشته شوند و موضوعات اصلی و اساسی در حوزه عراق و احیانا خارج آن، مورد بحث قرار گیرد.
این امر در درجه نخست به‌این نکته باز می‌گردد که آیا آمریکا در این گفت‌وگوها جدی است یا خیر؟ جدی نبودن دولت آمریکا و همزمان تن دادن به مذاکره، می‌تواند تنها برای اقناع کسانی در آمریکا باشد که بر این گفت‌وگو پافشاری می‌کنند. در این صورت، پس از دو یا سه دور مذاکره، دولت آمریکا اعلام خواهد کرد که نتیجه‌ای از این مذاکرات نگرفته است.
اما اگر جدی باشد، در این صورت، یک راه بیشتر وجود ندارد، و آن این که دولت آمریکا در این زمینه شفاف عمل کند و با حوصله تمام، حرف ایران را بشنود، خواسته واقعی ایران را برای تأمین امنیت کشورش دریابد و آنچه را که در درون خود دارد، آشکار سازد.
برای مثال، نزدیک دو سال است كه هر روز چند نفر آمریکایی در استان‌های سنی‌نشین عراق کشته می‌شوند و در گزارش‌های داخلی برای مجلس سنا و نمایندگان و نیز تبلیغات بیرونی آمریکا، اظهار می‌شود كه ‌ایران در این كشتارها دست دارد.
اگر دولت آمریکا با جدیت این مطالب را می‌گوید، تنها یک دلیل می‌تواند پشت سر این مطلب باشد و آن این که نهادهای اطلاعاتی عربی وابسته به عربستان و اردن، اطلاعات نادرستی را در اختیار آمریکا می‌گذارند. این در حالی است که هم‌اكنون صد‌ها سعودی در زندان‌های عراق هستند که همکاری و مشارکت فعال آنان در فعالیت‌های تروریستی‌ ثابت شده، اما آمریکا چشم خود را روی این واقعیات می‌بندد.
یک فرض دیگر هم هست و آن این که آمریکا به دلیل آنکه نمی‌تواند آشكارا به مردم آمریکا بگوید که دولت عربستان كه دوست آمریکاست، پشت سر این تروریست‌هاست، برای انحراف افکار عمومی در آمریکا، نام ایران را به میان می‌آورد. در تبلیغات آمریکا، ایران به لولویی ‌می‌ماند که هر وقت بخواهند بچه و بزرگتر از بچه را بترسانند، نامش را به زبان می‌آورند.
اگر این قبیل مسائل، به همین کیفیت باشد که گفته شد، نشان می‌دهد شفافیتی در کار آمریکا و مذاکراتش نیست؛ آنان یا مشغول گول زدن خویش‌اند یا فریب دیگران.
اما در این میان، ایران تکلیف خود را می‌داند. برای ایران روشن است که باید در پی عراق آرام باشد؛ عراقی که دوباره پس از یک یا چند سال، به ‌ایران تجاوز نکند. ایران در پی چنین ثباتی در عراق است و از نگاه ‌او، این ثبات، از نان شب برای مردم عراق و کشور ایران واجبتر است. در حالی که برای دولت‌های عربی همسایه، آنچه به سان نان شب است، برهم زدن اوضاع عراق و به قول خودشان بیرون راندن ایران از صحنه عراق و در واقع محروم کردن بیشتر مردم این كشور از حقوق حقه‌شان است.
دولت‌های عربی، دمکراسی را برای خود و مردم عراق نمی‌پسندند، چرا که پیروزی دمکراسی در عراق برای آنان سخت زیان‌آور است، گو این که دمکراسی در عراق با اشغالگری آمریکا هم به دست نخواهد آمد.
اگر این اصل درست باشد که ‌ایران در پی ثبات عراق است، به ناچار همه تبلیغات آمریکا واهی است. آمریکا باید در این زمینه صداقت خویش را نشان داده و فریب دستگاه‌های اطلاعاتی عربستان و اردن را نخورد و به گزارش‌های دروغ آنان توجهی نکند. (البته و صد البته ‌این وظیفه ‌ایران است که اطلاعات دقیقی که در این زمینه دارد، خود یا از راه واسطه‌ها در اختیار آمریکایی‌ها قرار دهد و دروغ‌های دستگاه‌های اطلاعاتی عربی را آشکار کند، این یکی از کارهایی است که باید در این مذاکرت انجام شود).
می‌ماند كه ‌ایران حامی برخی از تشکل‌های سیاسی شیعه در عراق است؛ چنین امری به هیچ روی، پنهانی نیست، اما مهم آن که ‌ایران عامل بازدارنده ‌این گروه‌ها برای مبارزه بوده است. اگر روزی ایران، دست از این بازدارندگی خود بردارد، این گروه‌ها به سرعت با آمریکا و انگلیس درگیر می‌شوند. آمریکایی‌ها بهتر از هر کسی می‌دانند که بارها این گروه‌ها، تصمیم به خروج از دولت یا مجلس گرفته‌اند و این پافشاری ایران بوده که آنان را در مجموعه دولت نگاه داشته است. حتی ورود ابتدایی آنان در دولت هم با حمایت ایران بوده است. رها کردن جمعیتی که اکثریت عراق را در اختیار دارند، برای دولت اشغالگری چون آمریکا، تنها به «کابوس» می‌ماند. همه به یاد دارند چیزی نمانده بود که برخی از این گروه‌های سیاسی، حتی با زرقاوی متحد شوند و این تنها ایران بود که در این زمینه، قاطعانه آنان را به دور از خشونت نگاه داشت. بدین ترتیب، قضایای عراق چنان روشن است که جای هیچ نوع نهانکاری، فریب، تبلیغات دروغین و پیچیدگی و تیرگی باقی نمی‌گذارد.
دو طرف می‌توانند شفاف و در فضایی آرام، مسائل مهم مورد نظر خود را مطرح کرده و با دست برداشتن از تبلیغات به هسته اصلی بحث بپردازند. طبیعی است که آمریکایی‌ها انتظار ندارند همه چیز در مذاکره یک طرفه و پیروزی نیز یک طرفه باشد و ایرانی‌ها دست خالی بازگردند. آنان می‌دانند که مذاکره به معنای بده، بستان در حد منافع ملی است و در این صورت، هر نوع رفتار فریبکارانه و برخورد غیرشفاف از سوی آنان، می‌تواند ایران را از تصمیمی که برای پذیرش مذاکره گرفته، پشیمان کرده و همچنان دولت آمریکا را با بحران بزرگ پدید آمده در عراق تنها بگذارد.
همچنین همه می‌دانند اگر آنان تاکنون توانسته بودند با کمک دوستان عرب خود مشکلات را برطرف کنند، به سراغ ایران نمی‌آمدند. برای ایران نیز این فرصتی است تا بتواند با این مذاکره، شاهد ثبات در کشور همسایه خود باشد، تا هم مردم آن کشور پس از سال‌ها استبداد و آشوب، بتوانند به آرامی زندگی کنند و هم مرزهای ایران از ثبات دایمی برخوردار شود.
رسول جعفریان