یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا


فشار‌ها ساقط‌مان نمی‌کند


فشار‌ها ساقط‌مان نمی‌کند
در كشوری سیاست زده هستیم. اینجا به سراغ مهم‌ترین شریان اقتصاد آمده‌ایم. اینكه منابع و حامل‌های انرژی چه نقشی در سیاست دولت ما با یكدیگر و حتی در رابطه دولت و ملت بازی می‌كند چنان پررنگ است كه در این فرصت نیازی به واگویی‌اش نیست.
از سر لطف طبیعت، ایران از بزرگ‌ترین میدان گاز طبیعی جهان هم سهمی دارد. در بهره‌برداری از ذخیره عظیم انرژی كم‌آلایش البته تنها نیست. چه شیخ‌های قطری آن سوتر نشسته‌اند و چه خوش هم.
با مدیر عامل شركت نفت و گاز پارس، شركتی كه از سوی شركت ملی نفت مامور كارفرمایی در میدان گازی پارس جنوبی است به گفت‌وگو نشستیم. او چهره‌ای گمنام نیست. همانی كه روزی از صندلی وزارت به مدیرعاملی پتروپارس ملتهب كفایت كرد و اینگونه به مجموعه نفتی‌ها پیوست.
پیش از ورود به زنجیره نفتی‌ها، وزیر دفاع دولت اول هاشمی رفسنجانی، سازمان گسترش و نوسازی صنایع كشور و وزارت راه و ترابری را نیز تجربه كرد.
اگرچه حالا می‌گوید كه «جایگاهی در نفت ندارد» اما در دهه سوم استقرار جمهوری اسلامی، كمتر از سمت‌های خود در وزارت جهادسازندگی یا استانداری ایلام و هرمزگان در سال‌های اول انقلاب یاد می‌كند.در جهانی سیاست زده هستیم. به سراغ میدان گازی پارس جنوبی آمده‌ایم.پرسش‌های ما پایان نیافته است كه اكبر تركان كت بر تن می‌كند.«دیگر وقت نماز است، من باید بروم».
● می‌گویند وزارت نفت ساختاری متكی بر اشخاص حقیقی دارد. اگرچه با تغییر دولت‌ها، مدیران نیز تغییر می‌كنند، اما این تغییرات بیشتر بر پایه جابه‌جایی است و نمی‌توان به سادگی برخی از مهره‌ها را كنار گذاشت. این دیدگاه را چگونه تفسیر می‌كنید؟
فكر می‌كنم اگر بخواهیم در میان وزارتخانه‌های كشور بگوییم كه كدام وزارتخانه به لحاظ سیستمی نیرومندتر است، قطعا آن وزارت نفت است. بنابراین باور به اینكه وزارت نفت متكی به اشخاص است كاملا غیرفنی است. نفت اتفاقا بیشتر از بقیه وزارتخانه‌ها سیستمی است.
● منظورتان از این سیستمی بودن چیست؟
یعنی برای هر كاری رویه و دستورالعملی دارد.
صحبت بر سر این موضوع است كه دولت‌ها به راحتی نمی‌توانند مدیران ارشد را كنار بگذارند، نمونه آن نیز وزارت نفت دولت امروز جمهوری اسلامی است. می‌بینیم كه بیشتر جابه‌جایی صورت گرفته است، یا حتی خود شما هم در سمت خود ابقا شده‌اید.
من اینگونه نمی‌بینم. جابه‌جایی بوده است اما تعدادی هم در این دوره عوض شده‌اند. نفت دارای یك سیستم است و آن سیستم در حال حركت است. برنامه‌ای تهیه می‌شود و نفت سیستمی دارد كه قادر است برای رسیدن به اهداف آن برنامه، شروع كند به طرح‌ریزی و بودجه‌ریزی. این چیزی است كه خیلی از وزارتخانه‌های دیگر ندارند.
دستگاه‌های مختلف توسعه و برنامه‌ریزی كشور می‌توانند برای یك برنامه پنج‌ساله اهداف زیربنایی را در نظر بگیرند ولی با پایان برنامه می‌بینیم كه اهداف تحقق نیافته است.
چون هدف‌گذاری نه همه موضوع بلكه فقط نقطه شروع است. افراد حرفه‌ای لازم است كه طرح‌ریزی، برنامه‌ریزی و بودجه‌ریزی را بلد باشند. به این كار می‌گویند PPBS.
در وزارت نفت همیشه این سیستم پیشرفته‌تر از بقیه وزارتخانه‌ها بوده، پس قادرند كه هدفی را تبدیل به یك فعالیت كنند و این بسیار باارزش است. گاهی می‌بینید كه مدیران هم عوض می‌شوند اما پروژه‌ها و طرح‌های توسعه ادامه می‌یابند.
اگر از بحث شیوه عملكرد مدیران در این سیستم بگذریم، در مورد رهبری و مدیریت این مجموعه به جز تندگویان و وزیری هامانه مابقی وزیران نفت از خارج از شركت ملی نفت به وزارت رسیدند. این مساله كاملا با ثبات نسبی موجود در بدنه مدیریت و كارشناسی نفت در تضاد است.
وزیران قبلی هم مگر چند نفر را از بیرون وزارت نفت با خود به داخل آوردند. این پیكره اصلی صنعت نفت است كه كار را پیش می‌برد. ما این بدنه كارشناسی هوشمند را نباید از خاطر ببریم.
● تعبیر شما از اینكه پس از تغییر دولت همچنان بر صندلی مدیریت نفت و گاز پارس تكیه زده‌اید، چیست؟
من در دولت‌های قبلی هم كار می‌كردم و از زمان مهندس موسوی تاكنون در دولت هستم.
به‌طور مشخص در مورد ابقای سمت شما در وزارت نفت پرسیدم.
من كه جایگاهی اینجا ندارم و كار تكنیكی و فنی انجام می‌دهم و در جایگاه‌های ارشد نفت قرار ندارم.
● شما فعالیت حزبی‌ـ سیاسی هم دارید؟
بله. من عضو شورای مركزی حزب اعتدال و توسعه هستم. بیشتر شما را به عنوان یكی از نزدیكان به حزب‌ كارگزاران سازندگی می‌شناسند.
● از چه سالی در شورای مركزی حزب اعتدال و توسعه عضویت دارید؟
از وقتی كه حزب تاسیس شد. اواخر دولت دوم آقای هاشمی‌رفسنجانی و اوایل دولت آقای خاتمی بود.
● پس در كنار آقای محمدرضا نعمت‌زاده، مدیر عامل شركت ملی پالایش و پخش هستید؟
بله. آقایان نعمت‌زاده، محمدخان، نوبخت و جمعی از بچه‌هایی كه در دولت آقای هاشمی بودند به لحاظ آن اعتقاداتی كه به مسیر توسعه به عنوان یك خط مشی اقتصادی و رویه معتدل به لحاظ سیاسی داشتیم گردهم آمدیم و حزب را تاسیس كردیم.
● فعالیت سیاسی شما چقدر روی كار حرفه‌ای‌تان تاثیرگذار بوده است؟
این دو موضوعاتی جدا هستند. اینجا من یك عنصر حزبی نیستم بلكه زیر نظر مدیرعامل شركت ملی نفت كار می‌كنم.
● یعنی عضویت یك مدیر ارشد در حزبی سیاسی، گاهی موجب دردسر برای آن مدیر نمی‌شود؟
ما باید به این بلوغ برسیم و یاد بگیریم هنگامی كه در دستگاه اجرایی مشغول به كار هستیم، صرفا وظایف اداری را انجام دهیم و بتوانیم این موضوعات را از هم تفكیك كنیم. در جاهای دیگر دنیا، خیلی‌ها این موضوع را یاد گرفته‌اند. معلوم است كه در یك وزارتخانه كدام پست‌ها سیاسی است.
وقتی وزیر از یك گروه سیاسی انتخاب می‌شود، كسانی را كه می‌تواند و اجازه دارد عوض كند، آنانی هستند كه در موقعیت‌های سیاسی قرار گرفته‌اند. اما كسانی كه در موقعیت‌های حرفه‌ای قرار گرفته‌اند، حتی وزیر جدید هم قادر به عوض كردنشان نیست.
آنها از مسیر بروكراسی بالا می‌آیند. این مساله در برخی از كشور تجربه شده است. عده‌ای هم سعی می‌كردند در ایران نیز چنین چیزی را درست كنند. یعنی اینكه این تعریف در دستگاه‌های مختلف صورت گیرد و مشخص شود كه چه پست‌هایی سیاسی است.
پست‌های سیاسی با تغییر سیاست‌ها نیز جایگزین می‌شود. كسانی هم كه در پست‌های حرفه‌ای قرار گرفته‌اند باید در نظر داشته باشند كه تنها كار حرفه‌ای خود را انجام دهند.
● با این تعریف حتما نفت و گاز پارس هم جایگاهی حرفه‌ای داشته است!
نمی‌دانم. حالا باید تعریف شود.
● در نفت به جایگاه سیاسی هم فكر می‌كنید؟
الان كاری كه از من خواستند، كاری توسعه‌ای است و من نیز به این كار علاقه‌مند هستم و ترجیح می‌دهم كه همین كار را جلو ببرم.
● در دولت كنونی، دو مرتبه خلاف سیاست‌های دولت موضع‌گیری كردید: اول بار زمانی بود كه محسن تسلطی به عنوان سومین گزینه رئیس‌جمهوری برای تصدی وزارت نفت در مجلس هفتم شكست خورد و شما از رای اكثریت مجلس قدردانی كردید و مرتبه دوم در آذرماه همان سال گفتید رئیس‌جمهوری باید از بیژن نامدارزنگنه عذرخواهی كند و خواستار بازگشت وی به وزارت نفت شود. این رفتار را چگونه توجیه می‌كنید؟
ما چیزی داریم به نام «نصح‌الی‌الائمه». نصح یعنی نصیحت، اما نصیحت خود مفهوم پند و اندرز را ندارد، بلكه خیرخواهی است. چیزی كه من به رئیس‌ خودم می‌گویم خیرخواهی برای اوست. چون این نظام را قبول دارم پس هركسی كه رای بیاورد و تنفیذ رهبری را داشته باشد، از نظر من حق دستور اداری دارد و من نیز ولو اینكه خودم به او رای نداده باشم از او تبعیت می‌كنم. نصح‌الی‌الائمه یعنی خیرخواهی برای پیشوایان.
● نتیجه این خیرخواهی چه شد؟
زمانی گفتم شاید مناسب باشد از همین آقای وزیری‌هامانه برای وزارت نفت استفاده شود. پس از چندی، ایشان را به مجلس معرفی كردند. نمی‌دانم به گفته‌های من توجه شد یا نشد اما احساس ‌كردم همان چیزی كه خیر می‌دانستم اتفاق افتاده است.
ولی هفته اول آذرماه بود كه گفتید باید رئیس‌جمهوری، زنگنه را به وزارت نفت بازگرداند.
همان موقع بود كه گفتم اگر كه نمی‌خواهند این كار را كنند، خوب است از همین آقای وزیری‌هامانه استفاده شود.
با این حساب شما نگاه مثبتی به این وزیر دارید.
آقای وزیری‌هامانه آدمی مطلع است. با صنعت نفت آشناست و تصمیم‌گیری‌هایشان هم معقول است.
ولی باز هم در این مورد شك و تردید وجود دارد. برخلاف همه تكذیب‌ها همچنان شنیده می‌شود كه او تغییر خواهد كرد. نمی‌دانم این صحبت‌ها جدی است یا خیر. تاكنون كه دیده‌ایم شایعه بوده است.
● علت بركناری اسدالله صالحی‌فروز در دولت قبل، از شركت‌ نفت و گاز پارس چه بود؟
باید از كسی كه این تصمیم را گرفت بپرسید. صالحی‌فروز آدم مثبت و كاردانی است. گاهی مربی‌ها تصمیم می‌گیرند كه در یك بازی چیدمان تیم را تغییر دهند. معنی این حركت آن است كه به اقتضای شرایط مربی در حال تغییر آرایش تیم است.
دقیقا. من هم به دنبال علت این تغییر در آرایش تیم هستم. آن زمان مانور زیادی روی پارس جنوبی داده می‌شد و تحریم شورای امنیت سازمان ملل در كار نبود. یكی از مسائلی كه عنون می‌شود گرایش و نزدیكی وی به جبهه مشاركت اسلامی است.
این را باید از آقای زنگنه پرسید. نمی‌دانم. من كه در ذهن آقای زنگنه نیستم.
● امروز شرایط دیپلماسی بین‌المللی در برابر ایران بسیار حساس است. ارزیابی شما برای ادامه توسعه میدان گازی پارس جنوبی در چنین شرایطی چیست؟
ممكن است كه با پیچیده شدن مسائل سیاسی انجام كار برای ما سخت‌تر شود اما متوقف نخواهد شد. همیشه انتخاب‌های دیگر نیز وجود دارد. وقتی غربی‌ها برای كار كردن با ما كمی تردید نشان دادند، ما سیاست رویكرد به شرق كه هم آقای نوذری (مدیر عامل شركت ملی نفت) و هم وزیر نفت به آن علاقه‌مند بودند را تعقیب و دو دستاورد بزرگ كسب كردیم.
● كدام دستاوردها؟
قرارداد با سینوك برای توسعه میدان پارس شمالی. تفاهم‌نامه بسیار بزرگی بالغ بر ۲۰ میلیارد دلار در دست داریم و دیگری، توافقی با مالزیایی‌ها در میدان گلشن و فردوسی كه آن هم بالغ بر ۲۰ میلیارد دلار است را كسب كردیم.● ولی این دو در حد تفاهم‌نامه است!
خب همیشه اول كار تفاهم‌نامه است.
● چقدر از مذاكرات اولیه تاكنون گذشته است؟
تا پایان تابستان امسال در مورد پارس شمالی، این تفاهم‌نامه باید تبدیل به قرارداد شود.
منظورم مدت زمانی است كه برای رسیدن به تفاهم‌نامه طول كشیده.
اولین تفاهم‌نامه با سینوك را آقای نژادحسینیان، تابستان سال گذشته امضا كرده بود و سپس در دسامبر سال گذشته این تفاهم‌نامه نهایی شد.
● سیاست حركت به سمت شرق هم البته خالی از پرسش نیست به لحاظ..
نه! شرق بازار آینده انرژی است.
بله. بازاری برای فروش حامل‌های انرژی است، اما امروز مساله ما توسعه و تولید است. نیاز امروز ایران سرمایه و توانایی فنی است.
پروژه‌های ما آنقدر هم از نظر تكنولوژی پیچیده نیست. كارهای بسیار معمولی است و ایرانی‌ها دارند به لحاظ تكنولوژیك این كارها را انجام می‌دهند.
● اعتماد به چینی‌ها تا چه حد قابل اتكاست؟ با گسترده‌تر شدن دامنه تحریم‌های بین‌المللی آیا آنها نیز عقب نخواهند نشست؟
نیازمندی چینی‌ها به انرژی و منافع ملی آنها به گونه‌ای است كه حاضر نیستند این منافع را تحت تاثیر دیگران قرار دهند.
● یعنی شما فكر می‌كنید كه گاز پارس جنوبی آنقدر برایشان حائز اهمیت است كه خود را رودرروی آمریكا و یك جامعه جهانی قرار دهند؟
این رودررویی نیست. همه دنیا در این مسیر قرار دارد. توجه كنید كه مساله رویارویی آمریكا با ایران موضوعی است كه در كنار كنترل منابع رقیب از سوی آنها قرار دارد. نزدیك به ۶۵ درصد از ذخایر نفت جهان در اختیار پنج كشور است. عربستان با ۲۶۸ میلیارد بشكه، ایران با ۱۳۷ میلیارد بشكه، عراق با ۱۱۵ میلیارد بشكه، كویت با ۱۰۵ میلیارد بشكه و امارات متحده عربی با ۹۷ میلیارد بشكه، ۶۵ درصد از ۱۲۰۰ میلیارد بشكه ذخایر اثبات شده نفت جهان را به خود اختصاص می‌دهند.
عراق و كویت در اشغال نظامی ایالات متحده آمریكا هستند، عربستان سعودی پایگاه نظامی این كشور است و امارات هم حوزه خارجی سیاست انگلستان است. پس دنیای بدون آمریكا و انگلستان یك انتخاب دارد و آن ایران است. این مساله را دنیای بدون آمریكا و انگلستان خوب می‌فهمد. اگر آمریكا موفق شود این قسمت را كنترل كند، پس منابع انرژی جهان را به كنترل خود درآورده است.
● این دنیایی كه می‌گویید را چه كشورهایی تشكیل می‌دهند؟
ژاپن، اروپای متحد، چین و هند.
برای مثال ژاپن كه از جمله خریداران عمده نفت ایران هم هست، چه مشكلی دارد كه فردا واردات نفت خود را از عربستان افزایش دهد؟ و چه دلیلی دارد كه تنها انتخاب آن، ایران باشد؟
منظور من مشكل داشتن یا نداشتن ژاپن در رابطه با واردات نفت از عربستان سعودی نیست. بلكه مقصودم آن است كه آمریكا قطب‌های اقتصادی آینده جهان را می‌شناسد و می‌خواهد این رقبای بالقوه را مدیریت كند. برای این مدیریت همه انرژی جهان به جز ایران را در كنترل دارد.
دنیای منهای آمریكا و انگلستان برای حیات و بقای خود به دنبال راه‌حل است. اینكه چینی‌‌ها و اروپایی‌ها و دیگران به دنبال عقد قرارداد با ما هستند، به همیندلیل است. بنابراین نه سینوك، نه ژاپن و نه دیگران هرگز حاضر نیستند كه سرنوشت انرژی جهان در كنترل آمریكا باشد. آنها می‌خواهند كه بدون آمریكا نیز نفس بكشند. در این صورت هیچ دلیلی ندارد كه فرصت كار با ایران را از دست بدهند.
● اگر قرار باشد آنان پیمانكار صرف نباشند و درازای كارشان از محصول هم استفاده كنند پس در این صورت باید قراردادهای بیع‌متقابل (بای بك) با كمی اصلاح نتیجه‌بخش باشد !...
به نوع قرارداد كاری ندارم. اما اینكه می‌پرسید چین به خاطر ایران رودرروی آمریكا قرار خواهد گرفت، می‌گویم كه این به خاطر ما نیست بلكه به دلیل منافع و بقای خودش است. در ضمن رویكرد آسیایی موضوعی كاملا سیاسی نیست، چرا كه اروپا ۲۵۰ میلیون نفر جمعیت دارد. مگر آنها چقدر انرژی مصرف دارند. روسیه، نروژ، مصر و الجزایر روزانه حجم عظیمی گاز به اروپا می‌فروشند.
● آقای مهندس! ولی همسویی با سیاست‌های ایالات متحده را ما بارها از سوی همین كشورهایی كه از آنها به عنوان جهان بدون آمریكا و انگلیس یاد می‌كنید تجربه كرده‌ایم.
این تحریم‌ها سال‌هاست كه وجود دارد. پس در این صورت كه شما می‌گویید ما باید تا به حال از بین رفته باشیم.
ولی به این صورت نبوده است. امروز ما با قطعنامه‌های شورای امنیت سازمان ملل روبه‌رو هستیم.
بدتر از این هم بوده است. در شرایطی كه تمام تجهیزات نظامی و هواپیماهای ما آمریكایی بوده، ما تحریم بوده‌ایم. هیچ كشوری به جز ایران و آمریكا هواپیمای جنگنده F۱۴ را ندارند. اما مگر پرواز آنها در ایران متوقف شد. مگر همه هلیكوپترهای ایران، آمریكایی نیستند ولی هنوز هم می‌پرند.
● آیا جز این بود كه در زمان جنگ برای قطعات و لوازم، هزینه‌های بیشتری را پرداخت كردیم؟
چه كسی می‌گوید كه هزینه‌های بیشتری پرداخت كردیم. من آنجا بودم.
● پس بفرمایید كه چه كردیم؟
ما یاد گرفتیم كه چگونه با تحریم مقابله كنیم. یاد گرفتیم كه دنیا گسترده‌تر از آن است كه آمریكایی‌ها بتوانند همه دریچه‌های آن را مسدود كنند. سپس آموختیم كه خودمان بسازیم. الان لوازم مورد نیاز F۱۴ را ما خودمان تامین می‌كنیم.
هر سال شب ۳۱ شهریور یك مرتبه ۴۰ فروند F۱۴ را از زمین بلند می‌كنیم و این برای آمریكایی‌ها یك معنا دارد؛ اینكه پس از ۳۰ سال هنوز هم توانایی پرواز داریم، در صورتی كه فكر می‌كردند شش ماهه متوقف خواهیم شد. اینطوری نیست كه فكر كنند كركره دنیا را می‌توانند پایین بكشند و بقیه هم از بی‌نفسی خواهند مرد.
● ژاپنی‌ها مگر از میدان آزادگان بیرون نرفتند؟ امروز مگر بانك‌های اروپایی از تامین اعتبار مالی (فاینانس) پروژه‌های ایران امتناع نمی‌كنند؟!...
راه‌هایش سخت‌تر شده است اما مسدود نیست. از در دیگری می‌خواهیم وارد شویم.
حالا شما می‌گویید راه‌ها سخت‌تر شده است. آقای وزیر كه می‌گویند تحریم‌ها فرصتی است برای اتكا به توان داخلی و...
در بخش فنی بله، اینچنین است.
اما من بحث سرمایه را دارم. سرمایه‌های داخلی در كنار مغزها در حال فرارند...
نه مغز در حال فرار نیست. بهترین فارغ‌التحصیلان دانشگاه‌های كشور در كنار ما هستند. از وقتی كه من دانشجو بودم همیشه درصدی از فارغ‌التحصیل‌های كشور برای ادامه تحصیل به خارج از كشور می‌رفتند كه الان هم می‌روند. این طبیعی است.
● یعنی این درصد هیچ تغییری نكرده است؟
این نوسانی است كه اگر به منحنی آن در ۵۰ سال گذشته نگاه كنید به همین شكل بوده است.
● فرار مغزها را كه قبول ندارید. خروج سرمایه از كشور را چگونه می‌بینید؟
بخشی از سرمایه به خارج منتقل می‌شود كه این هم طبیعی است. چون جریان سرمایه امروز جهانی شده است. گلوبالیزیشن و یكپارچه‌سازی جهانی پدیده‌ای است كه همه‌جا می‌توان آن را دید. سرمایه ایرانی بیرون می‌رود و سرمایه عرب به كشور می‌آید. سرمایه ایرانی می‌رود مالزی و الان سرمایه مالزی به ایران آمده است.
مساله این است كه امروز كمتر سرمایه خارجی وارد كشور می‌شود به نسبت خروج سرمایه ایرانی.
● پس این پول‌هایی كه به كشور می‌آید از كجا ‌آمده است؟
كدام پول آقای مهندس؟! یعنی امروز شما مشكل جذب سرمایه ندارید؟
سختی داریم ولی هر وقت این جریان متوقف شد نشان دهنده شكست ماست. نكته این است كه ما به مرحله‌ای رسیده‌ایم كه فشارها برای ما سختی و مشقت فراهم كرده اما ما را ساقط نمی‌كند.
● تكیه شما به حساب ذخیره ارزی چقدر است؟
خب آن هم یكی از منابع ماست. ما از ظرفیت‌هایمان استفاده می‌كنیم.
● در میدان گازی پارس جنوبی این میزان استفاده چقدر است؟
تا الان در یك قرارداد برای فازهای ۱۵ و ۱۶ از حساب ذخیره ارزی استفاده كردیم. كه آن قرارداد هم با قرارگاه خاتم‌الانبیاء بوده است.
بله.
استفاده از این پیمانكار به دلیل چه ویژگی‌هایی است؟ ظاهرا فعالیت آن در سال‌های اخیر در عرصه صنایع نفت و گاز پررنگ‌تر شده است.
عرصه را كاری ندارم ! اما در قرارداد با ما در مناقصه برنده شده است، مناقصه‌ای به منظور مشاركت در توسعه فازهای ۱۵ و ۱۶ پارس جنوبی برگزار شد. شركت A.K.Coverner برنده این مناقصه شد اما با قرارگاه خاتم به تفاهم نرسید و اعلام انصراف كرد.
● مشكل این دو باهم چه بود؟
مسائلی بین خودشان وجود داشت. دو شركت پیمانكار باهم به توافق نرسیدند و ما نیز به عنوان كارفرما دخالتی نكردیم ولی وقتی كه قرارگاه خاتم به تنهایی جلو آمد ما هم مجوز لازم را گرفتیم تا این پیمانكار كه در مناقصه به صورت مشترك برنده شده بود، بتواند به تنهایی پروژه را برعهده بگیرد.
● چه شد كه حساب ذخیره ارزی به كمك قرارگاه خاتم آمد؟
قرارگاه خاتم برای گرفتن وام از بانك صنعت و معدن نیازمند تضمین حساب ذخیره ارزی بود. پس این كار انجام شد تا فاینانس پروژه از طریق این بانك تامین شود.
● ارزش این تامین اعتبار چقدر است؟
یك میلیارد دلار.
● آیا شما میزان استحصال و فرآورش گاز طبیعی از سوی قطر و در آن سوی پارس جنوبی را زیر نظر و مطالعه دارید؟
بله.
● وضعیت حال چگونه است؟
در حال حاضر میزان برداشت روزانه ایران و قطر با هم برابر است.
● به طور كلی چقدر به نسبت برداشت‌های قبلی قطر، ایران از شریك خود عقب‌تر است؟
این مساله بازمی‌گردد به آنكه تولید گاز طبیعی ایران از پارس جنوبی در سال ۲۰۰۱ میلادی آغاز شد، ولی قطری‌ها از سال ۱۹۹۱ به این امر اقدام كرده بودند. بنابراین اساسا ما ۱۰ سال در شروع به تولید از قطر عقب‌تر هستیم. با این حال، امروز میزان تولید روزانه دو شریك با هم برابر است.
جالب است با اینكه ایران نسبت به شریك اجباری خود، ۱۰ سال دیرتر تولید و توسعه در میدان گازی پارس جنوبی را آغاز كرده، اما همچنان عده‌ای برنامه اولیه این طرح را به دولت دوم هاشمی‌رفسنجانی و عده‌ای دیگر به دولت اول سیدمحمد خاتمی مربوط می‌دانند.
اولین باری كه موضوع توسعه پارس جنوبی مطرح شد مربوط به دولت اول آقای هاشمی رفسنجانی می‌شود ولی آن زمان نمی‌دانستیم كه این میدان گازی چنین وسعتی دارد. در سال ۱۳۷۳ در زمان وزارت آقای آقازاده در نفت، اولین فعالیت‌ها شروع شد.● این اولین فعالیت‌ها چه بود؟
برای فاز یك قرارداد ساخت مخازن و توسعه فرودگاه عسلویه منعقد شد. ولی پیش از آن هم صحبت توسعه این میدان مطرح می‌شد كه در نهایت از سال ۱۳۷۳ با درنظر گرفتن بودجه برخی از كارها عملیاتی شد.
● خب صحبت كه حتی پیش از انقلاب هم بوده است چراكه كشف این میدان گازی به آن دوران بازمی‌گردد.
نه! اطلاعات اولیه، مربوط به پس از انقلاب می‌شود! میدان پارس شمالی پیش از انقلاب كشف شد.
● یعنی كشف پارس جنوبی پس از انقلاب بود و نه در اواخر دهه چهل خورشیدی؟
بله.
● بسیار خب! بفرمایید كه از سال ۱۳۷۳ تا دولت اول خاتمی درباره توسعه این میدان اتفاقی افتاد؟
آن زمان كه هنوز شركت نفت و گاز پارس تاسیس نشده بود، شركت پدك برای توسعه بخش‌هایی از فاز یك قراردادهایی منعقد كرد. این بخش‌ها شامل ساخت مخازن، آماده‌سازی سایت و انتخاب زمین برای كمپ‌ها می‌شد. آن زمان من وزیر راه بودم و همراه آقای هاشمی از سایت بازدید كردم.
در زمان آقای آقازاده، مذاكره با شركت آمریكایی كونوكو به منظور توسعه فازهای ۲ و ۳ شروع شد. اگر اشتباه نكنم آن زمان آقای نژادحسینیان این مذاكرات را اداره می‌كرد. اما شركت كونوكو در مرحله نهایی عقد قرارداد خود را كنار كشید و سپس توتال جایگزین شد.
● دلیل كنار كشیدن كونوكو چه بود؟
دلایل سیاسی داشت چرا كه این شركت آمریكایی است.
● آیا امروز هم این توانایی وجود دارد كه با عقب‌نشستن پیمانكاران خارجی، در كوتاه‌ترین زمان ممكن جایگزینی پیدا كنیم؟
ما پروژه‌های خود را حتما اجرا خواهیم كرد و با كنار كشیدن برخی، كارمان را تعطیل نمی‌كنیم.
● آیا باور دارید كه به زودی قطر بزرگ‌ترین تولیدكننده ال‌ان‌جی جهان از قبل همین پارس‌جنوبی خواهد شد؟
بله. ولی نه به زودی.
● شما چه زمانی را برای این امر متصور هستید؟
ما هم برنامه‌هایمان مشابه قطر است. آنها برنامه تولید ۷۷ میلیون تن ال‌ان‌جی در سال را دارند و ما برنامه تولید ۷۶ میلیون تن.
اما به طور مسلم وقتی كه قطری‌ها لااقل ۱۰ سال از ما در كار خود جلوتر هستند، بازار را زودتر تسخیر می‌كنند.
اكنون بازار برای ال‌ان‌جی اصلا محدود نیست. همه اینجا برای ال‌ان‌جی التماس می‌كنند.
● اما قراردادها بلندمدت است؟
بله. همه هم مشتاقانه به دنبال ال‌ان‌جی هستند و ما نمی‌دهیم.
ما نمی‌دهیم چون در حال حاضر تولید نداریم.
نه چون برای این سهمیه خود برنامه داریم. ما ۲۰ میلیون تن ال‌ان‌جی از پارس شمالی، ۲۰ میلیون تن از گلشن و فردوسی، ۱۰ میلیون تن از پارس ال‌ان‌جی، ۱۰ میلیون تن از ایران ال‌ان‌جی و ۱۶ میلیون تن هم از پرشین ال‌ان‌جی تولید خواهیم كرد.
● بله. ولی چه زمانی؟
همه این برنامه‌ها در دست انجام است. حداكثر تا سال ۲۰۱۳ میلادی به این تولیدات خواهیم رسید.
● اما سال ۲۰۱۳ قطر در چه جایگاهی است و ما در چه جایگاهی؟
با هم برابر خواهیم بود.
آقای مهندس! اكنون قطر ال‌ان‌جی را در دست تولید دارد.
بله. برای اینكه قطر سرزمینی كوچك است و مصرف چندانی ندارد و كار دیگری به جز تولید ال‌ان‌جی نمی‌تواند بكند. ما تولیدمان با قطر برابر است اما خودمان مصرف‌كننده هستیم. كوچك یا بزرگ بودن این سرزمین در مقوله تولید ال‌ان‌جی و دست یافتن به بازار مهم نیست. به هر حال به سر سفره پارس جنوبی آنها با ما شریك هستند.
تولید ال‌ان‌جی در قطر برای ما مهم نیست. بازار این محصول هم اصلا محدود نیست.
این فریب است اگر فكر كنیم باید برای فروش ال‌ان‌جی هول بزنیم. این كاملا یك فریب است. جهان با كمبود ال‌ان‌جی مواجهه است و برای هر یك محموله آن، مشتری‌های زیادی وجود دارد. بنابراین ما در حال حاضر با التماس مشتری‌ها روبه‌رو هستیم اما نمی‌فروشیم، چون ال‌ان‌جی ما در بازارهای بهتری فروش خواهد رفت.
ما قراردادهای بلندمدت هم بیشتر از حد مورد نیاز خود منعقد نمی‌كنیم. آن چیزی كه مهم است برابری استحصال روزانه گاز طبیعی ایران و قطر از پارس جنوبی است.
اینكه می‌گویید ما اكنون ال‌ان‌جی نمی‌فروشیم به نظر من به این خاطر است كه اگر هم بخواهیم نمی‌توانیم، چرا كه اکنون تولیدی نداریم.
● مگر قطر تولید ال‌ان‌جی دارد؟
بله، امروز ال‌ان‌جی در قطر تولید می‌شود.
● اما فقط در یك پروژه.
به هر حال از همان یك پروژه تولید دارد.
ما هم از پارس جنوبی تولید گاز طبیعی داریم اما نه به صورت ال‌ان‌جی چرا كه مصرف داخلی داریم. ما مقلد قطر نیستیم و بر اساس منافع ملی خودمان حركت می‌كنیم.
● توسعه لایه نفتی میدان پارس جنوبی به كجا رسید؟
پتروایران بر اساس قرارداد بیع متقابل پیمانكار این طرح است. چاه‌ها حفاری شده‌اند و اكنون پیمانكار مشغول ساخت پایه‌های سكو‌هاست تا به مرحله فرآوری برسد.
● كیفیت نفت این لایه چگونه است؟
پس از تولید كیفیت آن هم عنوان می‌شود چرا كه پیشاپیش اظهارنظر قطعی چندان مناسب نیست.
● به هر حال شما برآوردی برای مطالعات لایه دارید.
نفت سبكی نیست.
● میزان تخمینی نفت موجود در این لایه چقدر است؟
این لایه شامل سه منطقه است كه بر اساس آن چند برآورد داریم. یك میلیارد . ۶۰۰ میلیون بشكه پیش‌بینی حجم نفت هر سه منطقه (Zone) است كه البته اصلا به طور قطعی نمی‌توانم آن را اعلام كنم.
● آیا زمان تولید نفت از این لایه مشخص است؟
سال آینده به تولید خواهیم رسید.
● چرا هیچ‌وقت درباره تعیین مرزهای حقوقی میدان پارس جنوبی تصمیم‌گیری روشنی نشد؟
مرزها مشخص است. وزارت امور خارجه برای این مرزها سند حقوقی دارد و ابهامی در آن نیست!
● عجب! چه زمانی این سند حقوقی تنظیم شد؟
خیلی سال‌ها پیش! مرزهای دریایی ایران در خلیج‌فارس و دریای عمان در سال‌های خیلی دور تنظیم شده است. ما با كسی اختلاف مرزی نداریم!
● آقای مهندس! ولی من در مورد میدان مشترك پارس جنوبی پرسیدم.
فرقی ندارد. آن هم بر اساس خط مرزی ایران و قطر از هم جدا می‌شود.
● پس از نظر شما اصلا دلیلی برای تنظیم یك سند جداگانه درباره این میدان مشترك وجود نداشته و ندارد؟
نه. سند مرزهای فلات قاره ایران با همسایگان خود در خلیج فارس وجود دارد.
● اما این مرز سیاسی و محدوده جغرافیایی كه به صورت یک حائل و جداكننده در این میدان مشترك نیست. پس سهم و میزان تولید چه می‌شود؟
هر كس عقب بیفتد فرصت را از دست داده است.
● چندی پیش اعلام كردید كه در یكی از كشورهای حوزه خلیج فارس اقدام به تاسیس صندوق سرمایه‌گذاری پارس جنوبی خواهید كرد. این كشور مشخص شده است؟
نه. هنوز مشخص نیست چرا كه در حال مذاكره هستیم.
● در مورد بانكی كه به صورت اپراتور در عرضه اوراق مشاركت فعالیت خواهد كرد چه‌طور؟
به طور قطع این بانك در خارج از ایران خواهد بود. اما اجازه بدهید این قرارداد تجاری منعقد شود، پس از آن تمام جزئیات را اعلام خواهیم كرد.
● آیا احتمال دارد كه طرف مذاكره شما یك بانك بحرینی باشد؟
بحرین درواقع پایگاه فاینانس در منطقه خلیج‌فارس است و یكی از بازارهای مالی نیرومند این منطقه به شمار می‌رود. حالا ما داریم با بانك‌های آنجا هم مذاكره می‌كنیم.
● هدف اصلی شما از تاسیس این صندوق در خارج از كشور چیست؟
ما می‌خواهیم سرمایه‌های ایرانیان را در توسعه میدان گازی پارس جنوبی به مشاركت بگیریم.
● فكر نمی‌كنید این ایرانیان سرمایه‌دار در خارج از كشور اگر به پروژه‌های اقتصادی داخل ایران و امنیت سرمایه‌گذاری و مشاركت با مسوولان اعتماد می‌كردند هیچ‌گاه سرمایه‌های خود را از كشور بیرون نمی‌بردند؟
وقتی ما كار صندوق را شروع كردیم، مشخص می‌شود كه اعتماد دارند یا خیر. اما من معتقد هستم از آنجایی كه تضمین‌كننده اوراق مشاركت،‌ شركت ملی نفت ایران است، هیچ نگرانی وجود ندارد.
علی خردپیر
منبع : روزنامه هم‌میهن


همچنین مشاهده کنید