جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا


حقوق شهروندی


حقوق شهروندی
جرم خیانت در امانت مانند جرایمی چون قتل، سرقت، کلاهبرداری و ... از گذشته‌های دور در جوامع بشری به چشم می‌خورد. احادیث و روایات زیادی از بزرگان دین و عقلای جامعه وجود دارد که انسان‌ها را به رعایت امانت‌داری سفارش کرده و امر به رد امانت (بازگرداندن آن بدون کم وکاست‌) می‌کند.
خداوند در آیه ۳۷ سوره مبارکه انفال مردم را به رسانیدن امانت‌ها به صاحبان آنها امر فرموده است: «اِنَّ الله یأ مُرکـُم اَن تُودُّوا الاَمانات اِلی اهلِها»
در قابوس نامه در باب نگه داشتن امانت، به داستان جالبی برمی‌خوریم که بازخوانی آن خالی از حکمت و فایده نیست:
«... شنودم که مردی به سحرگاه، از خانه بیرون رفت تا به گرمابه رود. به راه اندر دوستی از آن خویش را دید و گفت: موافقت کنی تا به گرمابه شویم؟ گفت: تا در گرمابه با تو همراهی کنم لیکن اندر گرمابه نتوانم آمدن که شغلی دارم و تا نزدیک گرمابه بیامد. به سر دوراهی رسید، بی آنکه این مرد را خبر کردی بازگشت و به راه دیگری رفت.
اتفاق را طراری از پس این مرد می‌رفت، به طراری خویش. این مرد بازنگرید. طرار را دید و هنوز تاریک بود. پنداشت که آن دوست وی است. صد دیناردر آستین داشت، بردستارچه بسته. از آستین بیرون گرفت و به این طرارداد و گفت: «ای برادر! این امانت است به تو. چون من از گرمابه بیرون آیم به من بازدهی.» طرار زرازوی بستد و آنجا مقام کرد تا وی از گرمابه بیرون آمد. روز روشن شده بود. جامه بپوشید و راست همی رفت. طرار وی را بازخواند و گفت: «جوانمرد زرخویش بازستان و پس برو که از شغل خویش فرو ماندم، از این نگاه داشتن امانت تو.» مرد گفت: «این زر چیست؟ و تو چه مردی؟» گفت: «من طرارم و تو این زر به من دادی»، گفت: «اگر تو طراری چرا زر من نبردی؟» طرار گفت: «اگر به صناعت خویش بردمی، اگر هزار دینار بودی از تو یک جو نه اندیشیدمی و نه بازدادمی و لکن تو به زینهار به من دادی. زینهار دار نباید که زینهار خوار باشد که امانت بردن جوانمردی نیست.»
● خیانت در امانت در قانون مجازات اسلامی
ماده (۶۷۴) قانون مجازات اسلامی مقرر داشته: «هرگاه اموال منقول یا غیر منقول یا نوشته‌هایی از قبیل سفته و چک و قبض و نظایر آن به عنوان اجاره یا امانت یا رهن یا برای وکالت یا هر کار با اجرت یا بی‌اجرت به کسی داده شد و بنا براین بوده است که اشیای مذکور مسترد شود یا به مصرف معینی برسد و شخصی که آن اشیا نزد او بوده آنها را به ضرر مالکین یا متصرفین آنها استعمال یا تصاحب یا تلف یا مفقود کند، به حبس از شش ماه تا سه سال محکوم خواهد شد.»
● بررسی کلمات و آثار آن در ماده (۶۷۴) قانون مجازات اسلامی
▪ اموال منقول یا غیر منقول
اشیایی که انتقال آنها از محلی به محل دیگر ممکن باشد بدون اینکه به خود اشیا یا محل استقرار آنها خرابی وارد شود، منقول هستند مانند: اتومبیل، کتاب و ...
مالی که از محلی به محل دیگر قابل نقل و انتقال نباشد، غیر منقول است خواه استقرار آن ذاتی باشد (مانند زمین یا کوه) یا به دلیل عمل انسان برای انتقال آن، در خود مال یا محل آن خرابی یا نقص ایجاد شود (مثل خانه).
▪ سفته، چک و قبوض
چک و سفته اسنادی تجاری‌اند که در داد و ستد به کار می‌روند؛ همچنین است برات. قبوض جمع کمه قبض است مانند رسیدهای تحویل کالا، جنس، پول و ....
▪ اجاره، امانت و رهن
عقودی‌اند که مردم روابط معاملاتی خود را در قالب آنها تنظیم و انشا می‌کنند. برای مثال، اشخاص جهت استفاده از منافع یک مغازه تجاری یا مکان مسکونی مبادرت به انشای عقد اجاره می کنند.
یکی از اشتباهاتی که ممکن است در بحث جرم خیانت در امانت به وجود آید، این است که عده‌ای گمان کنند برای تحقق این جرم حتماً باید عقد یا قراردادی وجود داشته باشد؛ یعنی برای محکوم کردن کسی به ارتکاب جرم خیانت در امانت، شاکی باید ثابت کند که با متهم عقد امانت یا اجاره یا ... منعقد کرده است. برای رفع این اشتباه، قانونگذار از عبارت: "... یا هرکار با اجرت یا بی اجرت ..." استفاده کرده است. برای مثال اگر شخصی برای کمک به دوستش در اسباب‌کشی منزل عنوان کند که بدون هیچ دستمزدی مال او را با وانت خود جا به جا خواهد کرد ولی به جای تحویل اجناس آنها را به فروش برساند، مرتکب جرم خیانت در امانت شده است بدون آنکه بین آن دو قرارداد یا عقدی وجود داشته باشد.
▪ استعمال کردن
مصرف کردن یا استفاده کردن از مال مورد امانت است. برای مثال شخصی اتومبیل خود را به دوستش امانت می‌دهد تا در پارکینگ منزل خودش از آن نگهداری کند ولی دوست وی از آن اتومبیل برای مسافرکشی استفاده می‌کند.
▪ تصاحب
یعنی شخص امین به جای انجام وظیفه اصلی اش، رفتاری با مال مورد امانت کند که مال دیگری را از آن خود بداند و با آن طوری رفتار کند که دیگران گمان کنند او مالک مال است. برای مثال شخصی فرش دست بافت خود را به امانت به دوستش می‌دهد ولی دوست وی آن را به فروش می‌رساند.
▪ اتلاف
تلف کردن یا نابود کردن مال مورد امانت، یکی دیگر از گونه‌های خیانت در امانت است. از بین بردن مال مورد امانت به شکل‌هایی گوناگون متصور است. مانند اینکه امین مال مورد امانت را که یک چک است، پاره می‌کند یا آتش می‌زند.
▪ مفقود کردن
ممکن است امین بدون آنکه مال مورد امانت را تصاحب یا استفاده یا تلف کند، اقدامی نماید که مالک قادر به دست‌یابی به مالش نباشد. برای مثال امین انگشتر مورد امانت را به داخل چاه حمام بیندازد؛ یعنی علی‌رغم آنکه انگشتر وجود دارد، ولی دسترسی به آن برای مالک امکان پذیر نباشد. البته باید توجه داشت که در این حالت برای اینکه خیانت در امانت صورت گرفته باشد، می‌بایست امین مال را عمداً مفقود کند. در صورتی که اگر بر اثر بی‌احتیاطی انگشتر از دستش رها شده باشد و داخل چاه بیفتد، نمی‌توان او را به جرم خیانت در امانت تحت تعقیب قرار داد.
● شرایط سپردن مال امانی
برای تحقق جرم خیانت درامانت، مال امانی باید توسط مالک یا متصرف قانونی به امین سپرده شود. پس اگر شخصی مالی پیدا کند و درآن تصرفاتی علیه مالک بکند، جرم خیانت در امانت محقق نمی‌شود؛ زیرا آن مال به شخص یابنده سپرده نشده است. حتی اگر مالی به امین سپرده شود و او فوت کند و ورثه‌اش در آن مال امانی تصرفاتی به نفع خود کنند، مرتکب جرم خیانت در امانت نشده اند؛ زیرا مال به آنان سپرده نشده است. ولی عکس قضیه صادق نیست. یعنی اگر امانت‌گذار پس از سپردن مال به امین فوت کند وامین مال را به ضرر ورثه امانت‌گذار تصرف و تصاحب نماید، جرم خیانت در امانت محقق می‌شود؛ زیرا عنصر سپردن وجود دارد.
همچنین سپردن مال باید ازراه‌های قانونی انجام شده باشد. پس اگر سارق مال مسروقه را نزد دیگری به امانت گذارد و امین به جای بازگرداندن مال آن را به ضرر سارق به صاحب اصلی کالا یا دولت بدهد یا اصلاً از آن به نفع خود استفاده نماید، مرتکب جرم خیانت درامانت نشده است.
سؤالی که در اینجا پیش می‌آید این است که اگر دو نفر به طور شراکتی مالک مال مشاعی باشند و یکی از آن ها که مال به امانت به او سپرده شده آن را به نفع خود تصاحب کند، قابل تعقیب است؟ پاسخ این است که:
فرض کنید عده‌ای یک قطعه زمین را مشاعاً شریک هستند و تمام شرکا مال را به امانت به یک نفر از میان خودشان می‌سپارند ولی او آن مال را به نفع خود تصاحب کرده و می‌فروشد یا به اجاره واگذار می‌کند. در اینجا دو نظر وجود دارد:
۱) عده‌ای از علمای حقوق اعتقاد دارند که در اینجا جرمی محقق نمی‌شود زیرا هر جزء از مال مشاع متعلق به کلیه شرکاء از جمله همین شریک است.
۲) عده‌ای هم اعتقاد دارند این شخص مالک تمام مال نبوده و اقدامات او فقط به اندازه سهمش صحیح است و اقدام او نسبت به سایرین، عملی مجرمانه محسوب می‌شود.
به نظر می‌رسد که نظر دوم با منطق وعدالت سازگارتر باشد. ولی درعین حال بین قضات نیز چنین اختلاف نظرهایی وجود دارد. به همین جهت است که درعمل، با برخوردهای دوگانه ای با موضوع مواجه هستیم.
مسأله دیگر آنکه گاهی اوقات امین خود را در تصرف مال امانی ذی‌حق دانسته و به خود اجازه دخل و تصرف در آن می‌دهد. فرض کنید شخص (الف) مبلغ دو میلیون ریال نزد شخص (ج) به امانت می‌گذارد تا پس از دو هفته به وی بازگرداند ولی در پایان مهلت (ج) از بازگرداندن وجه به (الف) خودداری می‌کند. با این استدلال که (الف) به او مبلغ سه میلیون ریال بدهکار است. به عبارت دیگر او مدعی "داشتن حق بر گردن (الف)" می شود. آیا در این صورت شخص (ج) باز هم قابل تعقیب است؟
نظرغالب آن است که (ج) فاقد سوء نیت بوده و در واقع با این عمل قصد احقاق حق دارد و به اصطلاح "تقاص" می‌کند.
▪ برای تعقیب مرتکب جرم خیانت در امانت، باید به کدام دادسرا یا دادگاه رجوع کرد؟
ـ فرض کنید شخص (الف) یک قطعه فرش را در تهران به شخص (ج) به امانت می سپارد تا چند روز بعد به او برگرداند. شخص (ج) نیز آن را در شیراز می‌فروشد. آنچه مسلم است، (ج) در شیراز مرتکب جرم شده زیرا مال مورد امانت در این شهر فروخته شده و جرم موقعی محقق شده که مال مورد امانت به فروش گذاشته شده است؛ بنابراین در این مورد باید به دادگاهی در شهر شیراز که جرم در حوزه آن اتفاق افتاده است، مراجعه کرد.
▪ معمولاً بعد از تحقق اختلاف بین زن و شوهر، زوجه برای مطالبه جهیزیه، علیه شوهر شکایت خیانت در امانت طرح می‌کند. آیا شوهر تحت این عنوان قابل تعقیب است؟
ـجهیزیه درایام ازدواج معمولاً دراختیار زوجه است و مورد استفاده زن و شوهر قرار می‌گیرد. بنابراین به هیچ وجه نمی‌توان شوهر را امانت‌دار جهیزیه دانست. در این مورد زن برای مطالبه جهیزیه باید "دادخواست مطالبه " را به دادگاه حقوقی تقدیم کند تا به حق خود برسد.
http://dadrasi.blogfa.com
دادرسی