دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا

آیا بنیاد، بازی های رایانه ای ملی را دوست ندارد؟


آیا بنیاد، بازی های رایانه ای ملی را دوست ندارد؟
با دیگر بازی سازان و دست اندرکاران ریز و درشت این عرصه هم که گفت وگو می کنیم، همه به نحوی از حمایت های صوری ولی کم اثر بنیاد می نالند. این در حالی است که فقط در سال جاری ۷/۱ میلیارد تومان به این نهاد اعتبار تخصیص داده شده است. قبول داریم که مبلغ کلانی نیست. اما آیا در حد فعالیت های نصفه و نیمه کنونی هم هست؟
آیا بنیاد، بازی های رایانه ای ملی را دوست ندارد؟
حسین رسولی- دنیای کامپیوتر و ارتباطات
می گویند در روزگاران قدیم دهقانی برای شکایت از والی ولایت خود به نزد پادشاه رفت و از بی عدالتی ها و بی توجهی های حاکم ولایت نسبت به رعایا شرح داد. سخن دهقان که به پایان رسید، پادشاه برافروخته و عصبانی از مظالم والی دست نشانده خود، شروع کرد به توهین و تکفیر و نفرین والی و کارهایش. کمی که گذشت، دهقان برگشت تا از قصر خارج شود. پادشاه که تعجب کرده بود، پرسید: کجا می روی؟ من که هنوز حرف هایم تمام نشده است. کشاورز بی نوا پاسخ داد: «می روم به نزد مادربزرگ علیلم که در کوره دهی ساکن است. دست کم او بهتر از شما می تواند ناله و نفرین کند!»
حدود دو سال است که پس از سرگردانی های فراوان و دست به دست شدن های مکرر، اختیار مسئولیت بازی سازی کشور به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سپرده شده است. این وزارتخانه نیز فی الفور با تاسیس بنیادی به نام «بنیاد ملی بازی های رایانه ای» کار را به سرانجام رساند و بالاخره اهالی صنعت بازی کشور را به این امیدواری رساند که این طفل نوپا سرانجام یک متولی مسئول برای خود یافته است.(در این مورد در مقاله «نقد و بررسی بازی های ایرانی» در شماره ۶۷ مجله دنیای کامپیوتر و ارتباطات به تفصیل صحبت شده است.) حال پس از این مدت، طبیعی است که همه از دست اندرکاران و بازی سازان گرفته تا علاقه مندان و اصحاب رسانه بپرسند «در این مدت بنیاد چه فعالیت هایی انجام داده است و چه گام هایی برای اعتلای این صنعت برداشته است.»
برای آنکه سخن به بیراهه نگفته باشیم و چندان هم پرتوقع نشان ندهیم، مراجعه می کنیم به اساسنامه خود بنیاد. در ماده ۲ این اساسنامه، ذیل عنوان «اهداف» گفته شده که یکی از هدف های اصلی بنیاد، «حمایت کامل از ظرفیت های موجود» و فی الواقع حمایت از فعالان این حیطه است. شاید ما خود از دور، دستی بر آتش داشته باشیم و برای اظهارنظر واقعی در این باره شایستگی لازم را نداشته باشیم، اما پای صحبت هر یک از بازی سازان که می نشینیم، هرکدام به شکلی از بی توجهی ها و بی اعتنایی و عدم حمایت لازم توسط بنیاد، گله می کنند.
بهرام برقعی، مدیر تولید بازی «عصر پهلوانان» در این باره می گوید: «مسئولان در ابتدا قول های بسیاری برای کمک به ما دادند. ولی در میانه راه رهایمان کردند و به وعده های خود نیز عمل نکردند». (دنیای کامپیوتر و ارتباطات-شماره ۶۹- گفت وگو با سازندگان بازی عصر پهلوانان). پویا دادگر نیز که خود و گروهش از قدیمی ترین سازندگان بازی در ایران محسوب می شوند، اظهار می دارد که «چندین بار سعی کردیم با مسئولان بنیاد ارتباط برقرار کنیم. برخورد خوبی هم داشتند. اما در نهایت حتی یک ریال هم نه بنیاد و نه هیچ نهاد دیگری به ما کمک نکرد و مجبور شدیم هزینه های ساخت بازی هایمان را از فعالیت های جنبی خود تامین کنیم.» (دنیای کامپیوتر و ارتباطات- شماره ۶۸- گفت وگو با سازندگان بازی لطفعلی خان زند)
حمید روستایی، مدیر روابط عمومی و بخش تولید بازی موسسه تبیان هم می گوید: «پس از گذشت دو سال از آغاز به کار رسمی بنیاد، این سازمان هنوز در حد یک متولی از ما حمایتی نکرده است. به نظر من بنیاد و وزارت حلقه های مفقوده زنجیره تولید بازی هستند که باید خودشان آن را به هم متصل و تکمیلش کنند.» (دنیای کامپیوتر و ارتباطات- شماره ۷۲- گفت وگو با مدیر روابط عمومی موسسه تبیان)
با دیگر بازی سازان و دست اندرکاران ریز و درشت این عرصه هم که گفت وگو می کنیم، همه به نحوی از حمایت های صوری ولی کم اثر بنیاد می نالند. این در حالی است که فقط در سال جاری ۷/۱ میلیارد تومان به این نهاد اعتبار تخصیص داده شده است. قبول داریم که مبلغ کلانی نیست. اما آیا در حد فعالیت های نصفه و نیمه کنونی هم هست؟ در همین اثناست که یک بار دیگر نگاهمان به گوشه ای دیگر از اساسنامه بنیاد مذکور می افتد. در شرح وظایف آن نوشته است: «تلاش در جهت تولید و تامین دانش فنی و نیز امکانات و تجهیزات در تمامی حوزه ها و قالب های متفاوت سخت افزاری و نرم افزاری».
اینجاست که از خود سئوال می کنیم به راستی بنیاد در راستای فراهم آوردن امکانات و تجهیزات و قرار دادن آنها در اختیار بازی سازان، چه گام های عملی برداشته است؟ این که می گویم از خودمان می پرسیم، علتش آن است که تقربیا کس دیگری وجود (یا حضور) ندارد تا از او سئوال های خود را بپرسیم! متاسفانه مسئولان بنیاد چندان وقعی به برقراری ارتباط مناسب با اصحاب رسانه، خصوصا نشریات تخصصی و روشن کردن افکار عمومی علاقه مندان نمی نهند و ظاهرا چندان نیازی به این کار نمی بینند!
علی الظاهر از نظر خود بنیادی ها وجود پایگاه اطلاع رسانی می تواند جایگزین کلیه رسانه های نوشتاری و دیداری و شنیداری شود و اگر هم کسی به این تارنمای پرمحتوا دسترسی نداشت، مشکل از خودش است. گرچه در مورد این پایگاه اطلاع رسانی آنقدر نکته نغز و گفتنی و شنیدنی وجود دارد که خود یک نوشتار مستقل را می طلبد. فعلا که به نظر می رسد اهم فعالیت های مفید این سایت بر محور مصاحبه با کارشناسان زبده امر بازی سازی(!)، چون مهران رجبی، مهناز افشار و آزیتا حاجیان و چاره جویی از آنان برای پیشرفت عرصه ساخت بازی های رایانه ای متمرکز شده است. البته از بنیادی که زیر نظر معاونت سینمایی وزارت ارشاد فعالیت کند و از ۹ نفر اعضای هیئت امنایش، هشت نفر کارشناسان فرهنگی و هنری و سینمایی باشند و فقط یک متخصص رایانه در آن حضور داشته باشد(که غالبا هم در چندین جای دیگر مشغولیت علمی یا اجرایی دارند)، انتظاراتی بیش از این هم نمی توان داشت.
یکی دیگر از قسمت های جالب پایگاه، بخش معرفی بازی های غیرمجاز است که می تواند به عنوان راهنمایی مفید برای برخی افراد علاقه مند معلوم الحال(!) مورد استفاده قرار گیرد. تنها نکته ابهام انگیز برای من این بود که چطور شده دو بازی شطرنجی fritz و لطفعلی خان زند(!) از زیر تیغ آقایان جان سالم به در برده و بدون مشکل شناخته شده اند. گذشته از سایت نیز، آنچه که اخبار و واقعیت ها نشان می دهد، حاکی از آن است که عمده انرژی و فعالیت های بنیاد ملی بازی های رایانه ای معطوف به شناسایی بازی ها و دسته بندی آنها و ممنوع کردن این بازی و آن بازی است. اخیرا هم از گوشه و کنار خبر می رسد که بنیاد برای مرتفع کردن این تک وظیفه سنگین خود نیز قصد دارد طی انعقاد قراردادی درجه بندی بازی های داخلی و خارجی را به خارج از بنیاد بسپارد تا کارشناسان بنیاد کمی هم بتوانند به استراحت بپردازند و تجدید نیرو کنند!
با این اوصاف، با آنچه که طی این دو سال از بنیاد ملی بازی های رایانه ای مشاهده شده، این طور برداشت می شود که این بنیاد وظایف نظارتی خود را که به صورت امری و نهیی یا حتی قهری صورت می گیرد، مقدم بر سایر وظایفش از جمله حمایت معنوی و مادی از بازی سازان و بازی دوستان دانسته؛ تا جایی که برخی فعالیت های محدود این بنیاد نیز همچون حضور هر از چند گاهی در نمایشگاه های داخلی و خارجی و استقرار چند دستگاه کنسول wii در نمایشگاه ها، بیش از آنکه یک فعالیت پایه ای باشد، شبیه نمایش موقتی برای خوش کردن دل خیل بازی دوستان ایرانی برای چند صباحی به چشم می آید و چندان اثری ندارد.
در نهایت و در صورتی که نوشته های بالا را اگر نه همه واقعیت، دست کم بخشی از آن بدانیم، این سئوال برای همه ما پیش می آید که آیا بنیاد واقعا به تناسب نامش، هدف حمایت واقعی و کارا از بازی ها و بازی سازان داخلی و ایرانی را دنبال می کند؟ کسی چه می داند؟ شاید در آینده به همین سبب مسئولان مجبور شوند نام این بنیاد را هم تغییر دهند تا حداقل وجه تسمیه مناسب تری داشته باشد!
منبع : پایگاه اطلاع رسانی فناوری اطلاعات و ارتباطات ایران