پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا
محلل
چهار ساعت به غروب مانده پسقلعه در میان کوهها سوت و کور مانده بود. جلو قهوهخانهٔ کوچکی تنگهای دوغ و شربت و لیوانهای رنگ بهرنگ روی میز چیده بودند. یک گرامافون فکسنی با صفحههای جگرخراشش آنجا روی سکو بود قهوهچی با آستین بالازده سماور مسوار را تکان داد، تفاله چائی را دور ریخت، بعد پیت خالی بنزین را که دستهٔ مفتولی به آن انداخته بودند برداشته به سمت رودخانه رفت.
آفتاب میتابید، از پائین صدای زمزمهٔ یکنواخت آب که در ته رودخانه رویهم میغلطید و حالت تر و تازه به آنجا داده بود شنیده میشد . روی یکی از نیمکتهای جلو قهوه خانه مردی با لنگ نمزده روی صورتش دراز کشیده و آجیدههایش را جفتکرده پهلویش گذاشته بود. روی نیمکت قرینهٔ آن، زیر سایهٔ درخت توت، دو نفر پهلوی هم نشسته و بدون مقدمه دلداده و قلبه گرفته بودند. بهطوری چانهشان گرم شده بود که بهنظر میآمد سالهاست یکدیگر را میشناسند.
منبع : سایت رسمی دفتر هدایت
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
خرید بلیط هواپیما
ایران اسرائیل روز معلم معلمان رهبر انقلاب دولت مجلس شورای اسلامی مجلس دولت سیزدهم خلیج فارس حجاب شهید مطهری
تهران هواشناسی سلامت شهرداری تهران سیل پلیس قوه قضاییه آموزش و پرورش بارش باران سازمان هواشناسی قتل دستگیری
بانک مرکزی خودرو ارز قیمت دلار قیمت خودرو ایران خودرو قیمت طلا دلار سایپا بازار خودرو کارگران تورم
مسعود اسکویی فضای مجازی تلویزیون سریال سینمای ایران سینما دفاع مقدس موسیقی فیلم
دانشگاه علوم پزشکی مکزیک
غزه رژیم صهیونیستی جنگ غزه فلسطین آمریکا چین روسیه حماس نوار غزه عربستان اوکراین نتانیاهو
پرسپولیس استقلال فوتبال سپاهان تراکتور باشگاه استقلال لیگ برتر ایران رئال مادرید بایرن مونیخ لیگ قهرمانان اروپا لیگ برتر باشگاه پرسپولیس
اینستاگرام همراه اول دبی اپل ناسا وزیر ارتباطات تبلیغات گوگل پهپاد
کبد چرب بیماری قلبی کاهش وزن دیابت داروخانه قهوه صبحانه بارداری