دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا


ضرورت توجه جدی تر به حقوق کارگران لنج


ضرورت توجه جدی تر به حقوق کارگران لنج
حقوق مدنی اجتماعی و صنفی کارگران یکی از دغدغه های اصلی جامعه روشنفکری کشورهای مختلف بوده و هست. آنچنان این حقوق مهم تلقی شد که هر دو مکتب سیاسی غالب (سوسیالیسم و لیبرالیسم) در قرن بیستم برای احقاق حقوق این قشر وسیع مجادلات و مناظرات بسیاری به عمل آوردند. هر چند مارکسیسم خود را مکتب کارگری می خواند و دولت های خود را دیکتاتوری پرولتاریا معرفی می کرد اما برخلاف نام و عنوان، کارگران در جوامع سوسیالیستی به سیاه روزی فرو رفتند و از حداقل حقوق اقتصادی و اجتماعی نیز برخوردار نبودند.
اما در غرب و نظام های لیبرالی از یک سو به دلیل فراهم بودن فضای باز سیاسی برای روشنفکران و فعالیت نهادهای مدنی و حقوق بشری و سندیکاهای کارگری، کارگران رفته رفته از یک زندگی آبرومندانه همراه با بیمه های عمر، تامین اجتماعی، دستمزدهای خوب و فعالیت های اجتماعی و سیاسی برخوردار شدند و از دیگر سو تضاد و دیالکتیکی که نظام های سوسیالیستی تحت رهبری شوروی علیه غرب به وجود آورده بودند و دعوی حقوق فردی و اجتماعی کارگران را داشتند باعث شد در غرب کارگران بسیار سریع به حقوق اجتماعی خود دست یافته و پرستیژ اجتماعی آنها به عنوان قشر و گروهی مهم و اساسی در جامعه پذیرفته شود.قصد بر آن نیست در این مطلب به دیدگاه مکاتب مذکور درباره حقوق اجتماعی کارگر و جایگاه کارگر در نظام ها و جوامع آنها پرداخته شود. منظور از این زمینه و پیش پرداخت یادآوری جایگاه بسیار مهم طبقه کارگر در سطح جهان به خصوص جوامع توسعه یافته است. قصد بر این است در این مطلب بزرگ ترین قشر کارگری ایران که متاسفانه کمتر توجه به آن نشان داده شده و با این که پرمشقت ترین شغل را انجام می دهند کارگر به شمار نیامده، معرفی شوند و به کم و کیف زندگی و شغل آنها پرداخته خواهد شد.
بزرگ ترین قشر کارگری ایران که به شکلی یکپارچه شغلی مشترک را در چهار استان جنوبی حاشیه خلیج فارس انجام می دهند و حیات اقتصادی هر چهار استان مربوط و وابسته به آنها است، ملوانان هستند. کارگران لنج و شناورهای این استان ها که بخشی بزرگ از اقتصاد مرز جنوب بر دوش آنها قرار دارد و به صورت مستقیم در ارتقای سطح اقتصاد ملی سهمی بسزا را برعهده داشته و به انجام می رسانند، حقوق آنها معمولاً نقض می شود. این قشر انبوه نه فقط از لحاظ مالی مورد بهره برداری سوء قرار می گیرند بلکه از لحاظ نام و عنوان شغلی نیز شناخته شده نیستند.
در تایید این ادعا بدون شک تقریباً تمامی مردم ایران به غیر از مرز جنوب اطلاع ندارند که قشری وسیع به نام کارگران لنج و شناور به نام ملوان وجود دارند و این قشر وسیع در چه شرایط اسفبار و زندگی دور از وضعیت آبرومندانه هستند.
مردم دیگر نقاط ایران جنوبی ها را خونگرم و حافظ مرز می دانند و می خوانند.اما باید زندگی این مردم مورد مطالعه و تحقیق قرار گیرد و عملاً به کمیت و کیفیت زندگی آنها رسیدگی شود تا به سقف یک زندگی آبرومندانه دست یابند. سود سرشار حاصل از دسترنج قشر ملوان به جیب جمعیتی اندک به نام صاحبان لنج سرازیر بوده و هست و قدری ناچیز از این سود سرشار به نام دستمزد برای خوردن و نمردن در اختیار ملوانان قرار می گیرد.
این سوءاستفاده به صورتی خردمندانه توسط قشر سرمایه دار لنج دار صورت می پذیرد. این فرآیند زیرکانه را می توان در نوع برخورداری و کیفیت سطح زندگی جمعیت ملوان و گروه صاحبان لنج مشاهده کرد.سود سرشاری که بدون هیچ گونه نظارت قانونی و مدنی عاید طبقه لنج دار می شود نه فقط باعث شده هر چند وقت یک بار بر شمار لنج های غول پیکر و گرانقیمت خود بیفزایند بلکه با برخورداری از این سود کلان قیمت ملک و مستغلات و هر آنچه در نظر آید توسط این قشر در این منطقه و خط مرز به شکلی سرسام آور بالا رفته، به صورتی که همین گروه اندک تمامی زمین های خوب را در اختیار خود دارند. برای پی بردن بهتر به این وضعیت باید توجه را به درآمدها و دستمزدها معطوف داشت. لنج ها به تناسب تناژ و بارگیری هر سفر میانگین درآمد آنها بین ۱۰ تا ۳۰ میلیون تومان است. درآمد لنج صورت ثابتی ندارد و به هر نوع بار با توجه به قیمت، وزن و حجم آن کرایه تعلق می گیرد. معمولاً این درآمد که شامل هر سفر می شود هر دو ماه یک بار است.
دستمزد کارگران لنج از این درآمد در بیشتر این بنادر چیزی معادل میان ۱۵۰ تا ۲۵۰ هزار تومان برای هر دو ماه است. در حالی که حداقل دستمزد ماهانه طبق قانون کار در سال جاری حدود ۲۲۰ هزار تومان است. در برخی از بندرها شاید دستمزد به ۴۰۰ هزار تومان نیز برسد، اما چنین دستمزدهایی بسیار نادر است.اگر از من سوال شود سخت ترین شغل چیست؟ بدون شک و شبهه خواهم گفت ملوانی لنج. چون دریا رفته می داند مصیبت های توفان را و مصیبت های استثمار را نیز به خوبی می دانم.براساس درآمد حال حاضر لنج ها دستمزد منصفانه هر ملوان باید رقمی معادل ۸۰۰ هزار تا یک میلیون تومان تعیین شود.
البته این دستمزد ملوانان را از فقر نجات نخواهد داد و باعث نخواهد شد زندگی فراتر از خط فقر داشته باشند بلکه این دستمزد باعث خواهد شد گرسنگی و زندگی غیرآبرومندانه کمتر آنها را شکنجه دهد.به دلیل عدم حمایت های قانونی و مدنی، صاحب لنج ایشان را از کار برکنار کرده و یکی از متقاضیان فراوان کار را به جای ایشان خواهد گماشت. بدین شکل فقر فرد معترض دوچندان خواهد شد. پس به خاطر اینکه از کار برکنار نشود و این دستمزد بخور و نمیر را از دست ندهد کوچک ترین اعتراضی نخواهد داشت و این نواله را بذلی شاهانه خواهد خواند.
بدون هیچ گونه پنهان کاری و محافظه کاری طرفدار اقتصاد آزاد هستم. اما نظارت باید همیشه همراه اقتصاد آزاد و سرمایه داری باشد تا سرمایه داری لجام گسیخته نشود. استثماری که در این مطلب به آن پرداخته شد نوعی از لجام گسیختگی سرمایه داری است. نظارت باید همراه و لازمه سرمایه داری باشد، اما باید توجه داشت نظارت و کنترل دو مقوله هستند و نباید با هم اشتباه شوند.
اگر یک نظام اقتصادی کنترل در آن لحاظ شود از ماهیت سرمایه داری خارج شده و به سوسیالیسم استحاله خواهد شد. اما نظارت قانونی و مدنی باعث خواهد شد قشری محدود حقوق دیگر افراد اجتماع را نادیده نگیرد. توسط همین نظارت باید بستر برای رشد و توسعه همگانی مهیا شود تا یک کارگر ساده بتواند مراحل صعود اجتماعی را طی کند و از طبقه کارگر خود را به طبقه خرده سرمایه داری و از خرده سرمایه داری خود را به طبقه سرمایه داری رساند و حتی سرمایه داران تحت حمایت همین نظارت بتوانند بر موجودی خود بیفزایند و هر چه بیشتر سرمایه دارتر شوند.
قیصر کللی
منبع : روزنامه اعتماد