جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا


زنی تنها میان جمع


زنی تنها میان جمع
معمولا در فیلمنامه‌نویسی، درام وقتی شروع می‌شود که زندگی از مسیر همیشگی و متعارف خود خارج شود و به مسیری جدید بیفتد ولی میرکریمی با «به همین سادگی» نشان می‌دهد که برخلاف قواعد مرسوم فیلمنامه‌نویسی می‌توان از همین زندگی متعارف و روزمره هم یک فیلم جذاب و هنرمندانه خلق کرد.
«به همین سادگی» علاوه بر ساختار در مضمون هم فیلم جسورانه‌ای است. فیلم دست به یک آسیب‌شناسی موشکافانه خانوادگی و اجتماعی می‌زند. اینکه زنان خانه‌دار ما در دل روزمرگی و تکرار زندگی دیده نمی‌شوند، در حالی که نیاز به دیده‌شدن و درک‌شدن دارند.میرکریمی، تلخی و ملال زندگی یک زن خانه‌دار را بدون دادن شعارهای فمینیستی و مظلوم‌نمایی‌های مرسوم به تماشاگر منتقل می‌کند که این نوع تصویر هنرمندانه و متفاوت از مشکلات زنان نه‌تنها کار کوچکی نیست، بلکه جای قدردانی و ستایش دارد.
میرکریمی در حالی دست به ساخت «به همین سادگی» زد که فیلم قبلی او «خیلی دور، خیلی نزدیک» انتظارها را از او بالا برده بود. «خیلی دور، خیلی نزدیک» روایتی کلاسیک دارد و فیلمساز این بار در فیلم «به همین سادگی» روایتی را انتخاب کرده که افت و خیز دراماتیک چندانی ندارد. در فیلم برای شخصیت اصلی (طاهره) هیچ اتفاق غیرمتعارف و عجیب و غریبی نمی‌افتد.
کارگردان هم در فیلم بر همین جنبه روزمره و تکراری زندگی یک زن خانه‌دار تاکید می‌کند، بنابراین می‌توان گفت فیلم شخصیت‌محور است تا داستان‌محور؛ فیلم بخش مهمی از جذابیت خود را از شخصیت طاهره می‌گیرد که در متن این زندگی تکراری قرار دارد. کنش‌ها و واکنش‌های خلاقانه و مینیاتوری او در خانواده و در اجتماع با بازی خوب هنگامه قاضیانی، این شخصیت را جذاب کرده است.
همه حوادث فیلم طوری طراحی شده‌اند تا ملال زندگی طاهره برجسته شود. در این میان جزئیات زندگی روزمره برای القای ملال آن در فیلم خوب به‌کار رفته است، مثلا می‌توانیم به جزئیات کار در خانه، نماهایی از برنامه‌های روزمره تلویزیون و رسیدگی به امور فرزندان اشاره کنیم که با جزئیات مفصل و کامل به نمایش درمی‌آیند.
در میان این روزمرگی، زن گویی دچار بحران روحی شده است و می‌خواهد تصمیم مهمی مبنی بر ترک خانه و خانواده بگیرد. در صحنه‌های متعددی به‌خوبی بدون آنکه به‌طور مستقیم اشاره شود، بر این مفهوم تاکید می‌شود، مثلا می‌توانیم به صحنه‌هایی که طاهره می‌خواهد تلفنی استخاره بگیرد و موفق نمی‌شود، اشاره کنیم یا نماهایی که او با حالتی متفکر و غمگین در آینه به خودش خیره می‌شود هم همین حس را القا می‌کند.
طاهره گویی در میان جمع صمیمی همسایگان هم غریب و تنهاست و جمع همسایگان هم نمی‌تواند او را از تکرار زندگی رهایی بخشد. نشان‌دادن مکرر طاهره هنگام انجام کارهای خانه شاید تکراری به نظر برسد اما همه این صحنه‌ها برجسته‌کننده ملال زندگی اوست یا می‌توانیم به صحنه‌ای هم اشاره کنیم که وقتی شوهر دیر می‌کند طاهره روی مبلی نشسته و مرتب چراغ اتاق را خاموش و روشن می‌کند.
این تصویر هنرمندانه‌ای است از تکرار شدن ملال‌آور زندگی که طاهره را رنج می‌دهد. در این صحنه با تمهید ساده‌ای چون خاموش و روشن کردن چراغ در سکوتی پرمعنا افسردگی طاهره از زندگی روزمره القا می‌شود. در انتها به نظر می‌آید طاهره چمدانش را آماده کرده و می‌خواهد خانواده‌اش را ترک کند ولی وقتی برای همسایه‌اش استخاره می‌گیرد و خوب می‌آید و وقتی نگرانی همسرش را در خواب می‌بیند منصرف می‌شود گویی دلش نمی‌آید این زندگی هر چند ملال‌آور و تکراری را ترک کند و کانون خانواده را از هم بگسلد.
البته هنر میرکریمی در آن است که همه این حوادث و تصمیم‌ها را بسیار پنهان و غیرمستقیم بیان می‌کند و تماشاگر فقط باید حدس بزند این شیوه را در «خیلی دور خیلی نزدیک» هم داشتیم که در آنجا هم میرکریمی مفاهیم معنوی خود را بسیار پنهان و غیرمستقیم بیان می‌کرد.
این شیوه انتقال مفاهیم باعث می‌شود که ذهن تماشاگر مشارکت موثرتری در درک اثر داشته باشد چرا که هیچ چیز مستقیم و قطعی بیان نمی‌شود.«به همین سادگی» فیلمنامه سهل و ممتنعی دارد که اگر با دقت و وسواس میرکریمی به تصویر درنمی‌آمد شاید بدل به فیلمنامه‌ای هدررفته می‌شد بنابراین اجرای سینمایی او در شکل‌گیری «به‌همین سادگی» نقش تعیین‌کننده‌ای دارد. نمونه‌ای از تمهیدات سینمایی موثری که میرکریمی در فیلمش به کار گرفته استفاده از دوربین روی دست است. بیشتر صحنه‌های فیلم با شیوه دوربین روی دست فیلمبرداری شده است.
استفاده از دوربین روی دست علاوه بر آنکه حسی واقعی به صحنه‌های فیلم می‌دهد بسیار متناسب با تردید و دودلی و بحران روحی طاهره هم هست. از سویی دیگر دوربین روی دست کمک می‌کند که بعضی از نماها که طولانی هستند و تداوم حسی‌شان نباید قطع شود به خوبی به تصویر دربیایند. بدین‌ترتیب حضور دوربین اصولا حس نمی‌شود و همه صحنه‌ها در واقعی‌ترین شکل خود به تصویر درمی‌آیند.
میرکریمی کارگردان شجاعی است که هرگز خود را به موفقیت‌های «زیر نور ماه» و «خیلی دور خیلی نزدیک» محدود نکرد و فیلمی بسیار متفاوت با حال و هوایی متضاد با فیلم‌های قبلی‌اش ساخته است و هرگز این ترس را به خود راه نداده که ممکن است این تجربه متفاوت و دشوار به شکست بینجامد.
«به همین سادگی» فیلم کوچک و جمع و جور و در عین حال عمیقی است شاید اصولا مقایسه آن با پروژه بزرگی چون «خیلی دور خیلی نزدیک» اشتباه باشد ولی میرکریمی نشان داد که همانطور که می‌تواند در پروژه‌های بزرگ هنرمندی‌اش را به اثبات برساند در پروژه‌های کوچک و به‌ظاهر ساده و در اصل سهل و ممتنع هم توانایی‌های فراوانی دارد.
حسین آریانی
منبع : روزنامه تهران امروز


همچنین مشاهده کنید