پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا


تارکوفسکی هزاره سوم


تارکوفسکی هزاره سوم
سینمای شاعرانه سوکوروف به مانند اغلب سینماگران روشنفکر روسیه فضایی تلخ، تیره وتار دارد، اما فیلم‌های سرشار از آرامش و سکون او، به مانند سلفش آندری تارکوفسکی طرفداران ویژه خود را دارد. الکساندر سوکوروف یکی دیگر از نسل کارگردانان وابسته به شعر و ادبیات غنی روسیه است.
▪ «الکساندرا» یکی از وجوه تماتیک آثار گذشته شما را به دنبال دارد. پیوندهای انسانی و ارزش نهاد خانواده. چرا روی موضوعاتی از این دست، تاکید می‌کنید؟
ـ دوست دارم به عمق روح آدم‌ها نفوذ کنم. مردم را دوست دارم و نگران سرنوشت همه آنها هستم. به مانند اغلب آنها من هم با کینه، تلخی و عقده دست و پنجه نرم کرده‌ام. ازنگرانی بابت سرزمین مادری‌ام خسته شده‌ام. نگرانی از آینده نامعلوم هموطنانم مرا ترغیب می‌کند که فیلم بسازم.
▪ در «الکساندرا» یکی از دغدغه‌های شما که قدرت سیاسی باشد به چشم نمی‌خورد؟ آیا در این زمینه هیچ حرفی نداشتید؟
ـ این یک فیلم کاملا غیر سیاسی است. فیلم به دوران پس از جنگ در چچن می‌پردازد و درباره درک متقابل آدم‌ها و نژادها از یکدیگر است و اینکه زندگی ادامه دارد.
▪ آیا هنگام نوشتن فیلمنامه، برای نقش الکساندرا به گالینا ویشنفسکایا فکر می‌کردید؟
ـ بله، سال‌ها آرزو داشتم گالینا در فیلمم بازی کند. می‌دانید که او ۸۰ ساله و از ستارگان قدیمی روسیه است. او تجربیات غریبی را در زندگی از سر گذرانده است. بدون حضور او حتی یک فریم از این فیلم ساخته نمی‌شد. دوران کودکی او با محاصره لنینگراد همزمان شد و او ارزش صلح و نکبت جنگ را می‌داند.
▪ نکته فیلم درباره چچن و روسیه امروز چیست؟
ـ در این فیلم نه تیراندازی می‌بینید، نه خشونت و مرگ. فیلمی است درباره فهمیدن همدیگر. الکساندرا به مردم و این حقیقت می‌پردازد که هیچ چیز با ارزش‌تر از مهربانی، درک و ملایمت انسانی نیست. انسان زندگی می‌کند و همواره این فرصت را دارد تا خطاهای خود را جبران نماید.
▪ شما را به عنوان فیلمسازی معناگرا می‌شناسند. درباره حس معنوی و سفر روحانی فیلم «الکساندرا» چه توضیحی دارید؟
ـ تمام فیلم‌های فیلمسازان گوناگون به هر حال به روح بشری مربوط است. اگر داستانی درباره ظلم و ستم نباشد، طبیعی است که دنیای پاک‌تری به تصویر کشیده شود. هر داستانی که عشق در آن جریان داشته باشد، یک اثر معناگرا و فرازمینی است. این ناشی از حسی است که خداوند درون ما قرار داده تا به معنویت و تکاملی رهسپار شویم.
▪ قصه مادربزرگی که برای دیدن نوه‌اش به چچن می‌رود چگونه در ذهنتان شکل گرفت؟
ـ چنین حادثه‌ای این روزها زیاد رخ می‌دهد. زنان فراوانی را شاهدیم که مشتاق دیدار شوهران، فرزندان و پدران خود در عراق هستند. این داستانی ساده و واقعی است که دارد برای خیلی‌ها پیش می‌آید.
▪ واکنش تماشاگران آمریکایی به‌ویژه جوان‌ها نسبت به فیلم چه بود؟
ـ نمی‌دانم آمریکایی‌ها در مواجهه با چنین فیلمی چه واکنشی می‌توانند نشان دهند اما فکر نمی‌کنم میان روس‌ها و آمریکایی‌ها تفاوت عمده‌ای وجود داشته باشد.
▪ در آینده نزدیک چه کارهایی در دست دارید؟
ـ تراژدی «فاوست» را به آرامی جلو می‌برم. چندی پیش یک مستند ساختم و حالا هم دارم روی یک اپرا بر اساس آثار گوته کار می‌کنم. می‌کوشم به عمق و روح اثر گوته دست یابم، هرچند کار دشواری است.
● عوامل
▪ کارگردان و نویسنده فیلمنامه: الکساندر سوکوروف،
▪ موسیقی: آندری زیگل،
▪ فیلمبردار: الکساندر بوروف،
▪ بازیگران: گالینا ویشنفسکایا، واسیلی شفتسوف، ریسا گیچیوا، آندری بوگدانوف و الکساندر کلاتکو،
▪ ۹۰ دقیقه،
▪ محصول فرانسه و روسیه ـ ۲۰۰۷
● خلاصه داستان
پیرزنی به نام الکساندرا برای دیدن نوه‌اش که افسر ارتش روسیه است، به اردوگاهی نظامی در چچن می‌رود. پیرزن که دچار بی‌خوابی است، نیمه‌شب‌ها به همه جای پادگان سر می‌زند و پای درددل سربازان و نوه‌اش می‌نشیند.
حتی در شهر با زنان چچنی دوست می‌شود و روزگار خوشی را می‌گذراند. روزی نوه‌اش به ماموریت می‌رود و الکساندرا نیز با قطار به خانه بازمی‌گردد.
مترجم:سحر شاعرزاده
منبع: Russia today
منبع : روزنامه تهران امروز