شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

آثار و برکات انس با قرآن در کلام پیامبر اعظم(ص)


آثار و برکات انس با قرآن در کلام پیامبر اعظم(ص)
قرآن، كلام ارجمند خداوند و واسطه انس بندگان با خداست. راهنمای آدمی از ضلالت ها و پناهگاه او در فتنه ها، جدا كننده حق از باطل و نیكوترین سخن و رساترین اندرز و سفره گسترده الهی در میان بندگان است تا از خوان نعمتش جسم و جان خویش راحیات بخشند و زندگی سرد و زمستانی خویش را با انس با قرآن بهاری كنند. مگر نه آنكه بهار قرآن بهار دلهاست و بهار، زیباترین فصل طبیعت، آنانكه قلب خویش را با قرآن همنشین ساختند نه یك فصل حیاتشان كه تمامی فصول زندگیشان دراین جهان و آن جهان بهاری است.
پیامبر(ص) كه قلب خویش را ظرف نزول قرآن ساخته، پیش از تمامی خلایق الهی با قرآن مأنوس بود و از آن در زندگی خویش تأثیر می پذیرفت. آنگاه كه از عایشه وصف پیامبر را جویا شدند با جمله ای كوتاه اما دنیایی از معنا چنین گفت: «و كان خلقه القرآن»؛ قرآن، اخلاق پیامبر بود.» رفتار و گفتارش، اندیشه و ذكرش، و تمامی حركات و سكنات پیامبر قرآنی بود و به یقین بهترین و كوتاهترین وصف پیامبر درهمین جمله خلاصه می شود از این رو پیامبر را باید آیه آیه قرآن دانست و تفسیر سیره اش را در قرآن جست. بنابراین اگر پیامبر اسوه حسنه مؤمنان است. «لقد كان لكم فی رسول الله اسوه حسنه و اگر یكی از جلوه های اسوه بودن پیامبر را اوج انس او با قرآن بدانیم پس باید انس با قرآن و آثار آن را در كلام و رفتار ایشان جستجو كنیم و بدینوسیله به آن حضرت اقتدا كنیم. پیامبر چنان با قرآن مأنوس بود كه بارها و بارها با تلاوت آیات اشك از چشمانش سرازیر می شد و از آن متأثر می گردید و چنین تأثیرپذیری از آیات جز با انس شدید قلبی با كلام وحی حاصل نمی شود.
ابوذر غفاری همدم و انیس پیامبر می گوید: «شبی رسول خدا ما را برای عبادت بیدار كرد، درحالی كه خود آن حضرت آن شب بیدار بود و همواره این آیه را می خواند: «ان تعدبهم فانهم عبادك و ان تغفر لهم فانك انت العزیز الحكیم؛ اگر آنان را (بندگان) عذاب كنی پس آنان بندگان تواند و اگر آنها را ببخشایی پس همانا توانا و حكیمی»
ارتباط پیوسته با قرآن و مأنوس بودن با آن آثار و ثمرات شگرفی دارد كه پاره ای از آن مربوط به زندگی دنیوی و بخش مهمی از آن به جهان آخرت مربوط است. میزان بهره مندی انسان از این آثار بستگی به سطح و كیفیت انس با قرآن دارد. انس با قرآن را مراتبی است و كمترین مرحله انس با قرآن نگاه كردن روزانه به قرآن است كه همین نگاه كردن بدون خواندن، جزو عبادات مستحبی محسوب شده و ثواب دارد. پیامبر دراین باره فرمودند: «النظر
فی المصحف من غیر قراه عباده نگاه كردن به خطوط قرآن بدون خواندن آن عبادت است.»
شنیدن قرآن، تلاوت قرآن، حفظ قرآن، تعلیم و تعلم قرآن، توسل به قرآن، هریك مراتب و شیوه های انس با كتاب الهی است كه در روایات، ثمرات و فوایدی برای هریك ذكر شده است.
به یقین معنای واقعی انس با قرآن صرفا با تلاوت، حفظ، شنیدن و تعلیم بدون تدبر و عمل به قرآن حاصل نمی شود بلكه آنچه انس واقعی را معنا می بخشد عمل به آیات و تأثیرپذیری در عمل و رفتار تلاوت كننده است وگرنه چه بسا قاریانی كه قرآن را تلاوت می كنند اما چون انگیزه های درستی ندارند قرآن آنها را لعنت می كند چنانچه پیامبر می فرمایند: «رب تال القرآن و القرآن یلعنه» از این روست كه در روایات از جمله آداب تلاوت قرآن، تدبر، خشوع و خضوع و حزن و تأثیرپذیری برشمرده شده است.
براساس روایات پیامبر(ص) می توان آثار انس با قرآن را در دو حوزه آثار دنیوی و آثار اخروی تبیین كرد كه در این نوشتار به بررسی آثار دنیوی آن خواهیم پرداخت.
البته آنچه بیان می شود تمامی آثار دنیوی انس با قرآن نیست بلكه آثار بسیاری نیز در روایات امامان معصوم(علیهم السلام) كه مفسران مكتب نبوی هستند منعكس شده كه این مقاله به آن نپرداخته است.
● آثار دنیوی انس با قرآن
۱) نجات از فتنه ها: زندگی آدمی همواره مملو از دردها، رنجها، دشواری ها و فتنه هاست كه آدمی را در حل و رفع آن حیران می كند آنجا كه دست هیچ درمانگر و روانشناسی به آن نمی رسد و چاره ساز آن نیست در چنین شرایطی پیامبر اعظم كه طبیب دردهای بشریت و در جستجوی در دهای اوست تا آن را مرهم نهد: «طبیب دوار بطبه» می فرماید: «اذا التبست علیكم الفتن كقطع اللیل المظلم فعلیكم بالقرآن فانه شافع مشفع... فیه مصابیح الهدی و منار الحكمه آن گاه كه فتنه ها چون پاره های شب تار بر شما پوشیده شد به قرآن تمسك كنید كه آن شفیعی است كه شفاعتش پذیرفته می شود... در آن چراغهای هدایت و نشانه های حكمت است...»
۲) دوای دردها: همان گونه كه تن آدمی دردمند می گردد و نیازمند مداواست،قلب و روح آدمی نیز دچار درد، مرض و آسیب می شود. قرآن كریم درباره منافقان می فرماید:« فی قلوبهم مرض» در قلبهایشان مریضی است» حقیقت آنست كه دردهای روحی، بسیار عمیق تر و عدم مداوای آن اثرات جبران ناپذیری بر زندگی آدمی و سعادت وی می گذارد. خداوند قرآن كریم را مایه «شفا»ی دردها معرفی كرده می فرماید:«وننزل من القرءان ما هو شفاء و رحمه للمومنین ولایزید الظالمین الاخسارا»
تكبر و خود برتربینی، حسد و ظلم و تجاوز و فتنه گری، سركشی، طغیان و شرك و بسیاری ازدردهای امروز جوامع بشری، ریشه در دور افتادن از تعالیم قرآن و دین دارد كه متاسفانه بسیاری از مسلمین نیز با وجود داشتن نسخه شفابخش، گرفتار پاره ای از این دردها هستند.
از پیامبراكرم(ص) درباره كاركرد شفابخشی قرآن روایت شده كه:«من لم یستشف بالقرآن فلا شفاه الله، هركس به قرآن شفا نجوید خداوند شفایش ندهد.» و در روایتی دیگر می فرمایند:«القرآن دواء قرآن دواست.»
شفابخشی قرآن فقط مربوط به دردهای روحی نیست بلكه روایات بسیاری از پیامبر و معصومین وجود دارد كه بر نقش و تاثیر قرآن در بهبود دردهای جسمی تاكید می كند در فضیلت تلاوت سوره فلق و ناس آمده است كه «روزی پیامبر شدیداً بیمار شد در این هنگام جبرئیل امین و میكائیل نزد آن حضرت آمدند. جبرئیل نزد سر آن جناب نشست و میكائیل نزد پای او، جبرئیل سوره مباركه فلق و میكائیل سوره شریفه ناس را تلاوت كرد و پیامبر را به این وسیله در پناه خداوند قرار داد و پیامبر با این تلاوت شفا پیدا كرد و سالم گردید.»
از امام صادق(ع) روایت شده كه مردی درمحضر رسول اكرم از درد سینه خود شكایت كرد. حضرت فرمود. به قرآن كریم شفا بجوی. زیرا خدای عزوجل می فرماید: «و شفاء لما فی الصدور»؛ و شفایی است برای (دردهایی) كه در سینه هاست.»
البته باید نكته ای را درباره شفا بخشی قرآن گوشزد كنیم كه شفابخشی قرآن نیز مانند دعا كردن دارای شرایط و مصالحی است كه گاه عدم وجود آن شرایط یا عدم مصلحت الهی در استجابت دعا موجب به تأخیر افتادن درمان با دعا می گردد.
۳) نشستن برسفره ضیافت الهی: انسانی كه با قرآن مأنوس است و آن را همنشین خویش ساخته، خود را بر خوان رنگارنگ و بی نظیری می بیند كه میزبان آن خداست، خدایی كه غنی و بی نیاز است «ان الله هو الغنی الحمید» وكریم و بخشنده «فان ربی غنی كریم» و توانا بر ارائه تمام حوایج و خواسته ها (وهو علی كل شی ء قدیر»
چگونه ممكن است آدمی بر سرچنین سفره ای حاضر شود و بی توشه دست خالی برگردد.
پیامبراكرم می فرماید:«القرآن مأدبه الله فتعلموا من مأدبته ما استطعتم، قرآن سفره ضیافت الهی است پس تا می توانید از سفره ضیافت او فرا گیرید.»
براین اساس است كه از نخستین روزهای نزول قرآن تاكنون هركس به فراخور حال و نیاز و استعداد خویش از آن كسب معرفت نموده است. عارفان، فیلسوفان، متكلمان، علمای اخلاق،خطیبان و سخنوران، اهل بلاغت و فصاحت، روانشناسان، مورخان، جامعه شناسان، حقوقدانان، همه و همه آنگاه كه در برابر قرآن زانو زده و سر بر آستان مقدسش ساییده اند خود را در برابر اقیانوس بی كرانه ای دیده اند كه آنچه از آن نوشیده اند را تنها جرعه ای از دریای عظمت قرآن وصف كرده اند. از این رو میلیونها كتاب، مقاله و رساله تحقیقی در موضوعات آن نوشته شده و می شود و از همین روست كه پیامبر در وصف قرآن می فرماید كه:«عمیق بحره لاتحصی عجائبه و لایشبع منه علماوه، دریای عمیق است كه شگفتیهای آن (قرآن) بیشمار و عالمانش از آن سیر نمی شوند.
در روایتی دیگر پیامبر به دانشمندان و علم دوستان توصیه می كنند كه:«من اراد علم الاولین و آلاخرین فلیثور القرآن، هر كه خواهان علم پیشینیان و آیندگان (از اول تا آخرین) است در قرآن كاوش و تأمل كند.»
آری قرآن تاریخ اقوام بسیاری را همراه با عوامل سعادت و شقاوت آنها بیان می كند كه سیر در احوالات و پندپذیری از آن زمینه سعادت آدمی را فراهم می سازد.اما خطر آنجاست كه كسی به خاطر عدم شناخت درست قرآن در برآوردن نیازهای بشری، آن را سفره ای خالی بپندارد كه باید غذای خویش را بر سر سفره قرآن حاضر سازد و بخورد بنابراین آراء و اندیشه های خود را بر قرآن تحمیل كند و گرفتار تفسیر به رأی گردد. از این رو پیامبر چنین نگاهی را به سفره پربركت الهی مساوی كفر و عدم ایمان به خدا دانسته است و به نقل از خداوند می فرماید: «ما آمن بی من فسر برایه كلامی؛هر كس سخن مرا به رأی و عقیده خویش تفسیر كند به من ایمان نیاورده است.»
۴) بهره مندی از ثروت فراوان: قرآن از آنجا كه گفتار خداوند غنی است، راهبردها و هدایت هایش نیز بی نیاز كننده از هر چیز دیگر است از این رو پیامبر اكرم می فرمایند: «القرآن غنی لاغنی دونه و لافقر بعده؛ قرآن ثروتی است كه بدون آن توانگری نباشد و با وجود آن فقری نخواهد بود.» اگر بزرگترین نعمت وجودی را نعمت سعادت و هدایت بدانیم قرآن كه هدایتگر بشری و نازل شده با این هدف است بالاترین نعمت خواهد بود و حامل و عامل قرآن در دست دارنده بالاترین نعمت به شمار خواهد رفت. پیامبر خدا می فرماید: «به هر كس نعمت قرآن (فهم و عمل به آن) داده شود و با این حال تصور كند كه به شخص دیگری نعمتی بالاتر و بیشتر از نعمت قرآن به او داده شود به یقین كوچكی را بزرگ شمرده و بزرگی را كوچك شمرده است.»
علاوه بر بعد ثروت معنوی قرآن، تلاوت آیات و انس با آن بر خیر و بركت مادی انسان نیز می افزاید. از پیامبر اكرم روایت شده كه: «فان البیت اذا اكثر فیه تلاوه القرآن كثر خیره و اتسع اهله...؛ آنگاه كه در خانه ای تلاوت قرآن بسیار شود خیر و بركتش زیاد شود و اهل آن به گشایش و وسعت (از زندگی) می رسند.»
در روایات بسیاری از پیامبر و معصومین بر رابطه تلاوت سوره ها با وسعت رزق و روزی، دفع فقر و پریشانی و رفع قرض و بدهكاری تأكید شده است. به عنوان مثال پیامبر درباره نقش تلاوت مستمر سوره واقعه در رفع فقر و تنگدستی می فرمایند: «من قرأ سوره الواقعه فی كل لیله لم تصبه فاقه ابدا؛ كسی كه هر شب سوره واقعه را قرائت كند هیچ گاه فقر و تنگدستی به او نرسد.» چنانكه درباره خواندن سوره انفال، سوره طه، سوره فتح و... به منظور گشایش روزی و دفع فقر روایاتی دیده می شود.
از امام زین العابدین(ع) حكایت زیبایی درباره نقش آیات قرآن در بی نیازی دیده می شود. آن حضرت به مردی برخورد نمودند كه درب خانه ای نشسته بود. فرمود: ای مرد! چرا این جا نشسته ای؟ چرا در خانه این مرد جبار و ستمگر نشسته ای؟ گفت: از جهت فقر و بلا و مصیبتی كه به من وارد شده است. آن حضرت فرمود: بلند شو تا تو را راهنمایی كنم به درب خانه ای كه از این جا بهتر باشد و به سوی خدایی كه از این مرد برتر باشد. پس حضرت دست آن مرد را گرفت و او را داخل مسجد برد و فرمود: دو ركعت نماز به طرف قبله بخوان و بعد از آن دست های خود را به طرف آسمان بلند كن و حمد و ثنای خدا را بخوان و درود بر پیامبر(ص) فرست سپس آخر سوره حشر و ۶آیه اول سوره حدید و دو آیه۱۷ و ۲۵آل عمران را بخوان. آنگاه از خداوند طلب روزی و بی نیازی از مردم كن كه حتماً تو را بی نیاز می كند.
۵) زندگی و مرگ سعادتمندانه؛ سعادت گم شده هر انسانی است. تمام تلاشهای مردم در زندگی به منظور كسب خوشبختی و سعادت است. هر چند در مفهوم درست سعادت و راه حقیقی كسب آن، اختلاف نظرهای شدیدی كه منجر به تفاوت عملكردها در بدست آوردن آن شده ملاحظه می گردد. خداوند از راه سعادتمندانه به عنوان راه پایدار و استوار یاد می كند و قرآن را هدایتگر به این راه معرفی می نماید و می فرماید؛ «ان هذا القرءان یهدی للتی هی اقوم و یبشر المومنین الذین یعملون الصالحات ان لهم اجراً كبیرا؛ قطعاً این قرآن به (راهی) كه پایدارتر است هدایت می كند و به مؤمنان كه كارهای شایسته انجام می دهند مژده می دهد كه پاداش بزرگ برای ایشان خواهد بود.»
پیامبر اكرم(ص) می فرمایند: «ان اردتم عیش السعداء و موت الشهداء... فادرسوا القرآن...؛ اگر زندگی نیك بختان و مرگ شهیدان را می خواهید... قرآن را یاد بگیرد.» شهیدان در پرتو تعالیم قرآن كه مرگ را آغاز حیاتی دیگر می دانند جان خویش را در لبیك به معبود نثار كردند و از همین رو به خوشبختی رسیدند و آنكه قرآن را بیاموزد و به آن عمل كند همان راه شهیدان را كه كسب تعالیم قرآن است پیموده است.
۶) نورانیت: خداوند نور آسمانها و زمین است: «الله نور السموت و الارض» و گفتار برآمده از نور نیز چیزی جز نور نخواهد بود. «یا ایها الناس قدجاءكم برهان من ربكم و انزلنا الیكم نورا مبیناای مردم درحقیقت برای شما از جانب پروردگارتان برهانی آمده است و ما به سوی شما نوری تابناك فرو فرستادیم.»
كار نور پرتوافكنی و نشان دادن راه از بیراه و خارج ساختن آدمی از تاریكی است. خداوند نور، با كلام نورانی خویش خواسته است تا آدمیان را از تاریكی ها به سوی نور خارج سازد:
«الله ولی الذین أمنوا یخرجهم من الظلمات الی النور»
آن كه در عمل راه نور و روشنی را انتخاب می كند و با آیات نورانی قرآن مأنوس و هم نشین می شود رهاورد آن نیز یقینا جز نورانیت ظاهر و باطن نخواهد بود و حتی خانه ای كه در آن قرآن تلاوت شود نزد اهل بصیرت نورانی و درخشان خواهد بود. پیامبر اكرم (صلی الله علیه و آله) در وصف حاملان قرآن می فرمایند: «حمله القرآن هم المحفوفون برحمه الله الملبوسون بنورالله عز و جل(۳۵) حاملان قرآن احاطه شده به رحمت الهی و پوشیده به نور خدای عز و جل هستند.» و در روایتی دیگر می فرمایند: «(ای ابوذر)! بر تو باد به خواندن قرآن كه این كار مایه ذكر و یاد تو در آسمان و نورانیت تو در زمین است.»
براساس روایت نبوی همان گونه كه ستارگان آسمان بر اهل دنیا نور می دهند خانه ای كه در آن تلاوت قرآن می شود برای آسمانیان نورافشانی می كند.
۷) صیقل دل از زنگار: هر گناه بر صفحه قلب آدمی زنگار و كدورت می نشاند و كار نیك خلوص و صفا و پاكی بر قلب می افزاید. آن گاه كه گناهان از صفحه دل پاك شد جای آن را نور می گیرد. تلاوت قرآن كفاره گناهان و پوشاننده آن است این توصیه پیامبر (صلی الله علیه و آله) به سلمان است كه می فرماید؛ «علیك بقراءه القرآن فان قرائته كفاره للذنوب... بر تو باد به خواندن قرآن زیرا كه خواندن آن كفاره گناهان است...» در روایتی دیگر از پیامبر می خوانیم: «ان القلوب تصدأ كما یصدأ الحدید قیل ما جلاؤها یا رسول الله؟ قال قراءه القرآن و ذكر الموت همانا قلبها زنگار می گیرند هم چنان كه آهن زنگار می گیرد. گفته شد ای رسول خدا جلای آن به چیست؟ فرمود: به تلاوت قرآن و یاد مرگ.»
۸) آرامش و بهره مندی از رحمت الهی: قرآن ذكر و یاد خداست و «ذكر» از اوصاف و اسماء قرآن است: «انا نحن نزلنا الذكر و انا له لحافظون» خداوند ذكر الهی را مایه آرامش و اطمینان قلوب دانسته است. «الا بذكرالله تطمئن القلوب هان كه فقط با یاد خدا دل ها آرام گیرند.»
مأنوس بودن با كلام الهی رحمت خدا را بر انسان سرازیر می كند و او را در مهر الهی غرقه می سازد. از پیامبر اكرم(ص) روایت شده است كه: «هیچ گروهی در خانه ای از خانه های خدا برای تلاوت كتاب خدا و مباحثه آن جمع نشدند مگر این كه آرامش بر آنان فرود آمد و رحمت فراگیرشان شد و فرشتگان آنان را در میان گرفتند و خداوند در میان كسانی كه در نزدش هستند از آنان یاد كرد.»
۹) بازدارندگی از گناه و زنده ساختن دل: مأنوس شدن با خدا و دوستی با او دل را از آنچه مخالف میل اوست متنفر می سازد. اگر نماز، آدمی را از كار زشت بازمی دارد از همین روست كه نماز، سخن گفتن خدا با بنده است: «ان الصلوه تنهی عن الفحشاء والمنكر» و قرآن نیز كه هم سخنی با پروردگار است چنین اثری را بر عمل آدمی می گذارد. پیامبر(ص) می فرماید: «فرزندم از خواندن قرآن غافل مباش زیرا كه قرآن دل را زنده می كند و از فحشا و... زشتكاری و ستم و گناه بازمی دارد.»
اما اگر می بینیم كه قرآن تلاوت می كنیم ولی چنین تلاوتی ما را از زشتی ها بازنمی دارد ایراد و اشكال نه از وعده به حق نبوی، بلكه هر عیب كه هست از مسلمانی ماست. در آیات قرآن علاوه بر تلاوت قرآن ادای «حق تلاوت آن» از ما خواسته شده «الذین آتیناهم الكتاب یتلونه حق تلاوته.» حق تلاوت قرآن بنا به تفسیر پیامبر اعظم آن است كه «از آن، چنان كه باید و شاید پیروی شود.» از این رو پیامبر معتقدند «اگر خواندن قرآن تو را از كار بد بازنمی دارد به حقیقت، قرآن نمی خوانی.»
۱۰) به دست آوردن حكمت: قرآن، كلام حكیمانه خداوند حكیم است. «تلك آیات الكتاب الحكیم» «و انك لتلقی القرءان من لدن حكیم علیم و تو ای پیامبر قرآن را از سوی حكیمی دانا دریافت می داری.»
انس با تعالیم حكیمانه، حكمت را در قلب آدمی می نشاند. حتی اگر در سنین قبل از بلوغ انس با قرآن صورت گیرد حكمت در قلب چنین كودكی رسوخ می كند. پس اگر چنین است به یقین تلاوت مستمر قرآن در جوانی و بزرگسالی حكمت به ارمغان می آورد. پیامبر خدا(ص) می فرمایند: «من قرأ القرآن قبل این یحتلم فقد اوتی الحكم صبیاهر كس پیش از بلوغ، قرآن تلاوت كند در كودكی به او حكمت عطا شده است.»
۱۱) نگهداشته شدن از شر شیطان: سیره و روش متقین آن است كه چون وسوسه ای از جانب شیطان به آنها رسد خدا را به یاد آورند و بینا شوند و حقیقت را كه وسوسه شیطان درصدد دگرگون ساختن چهره آن بود بازشناسند. از این رو خداوند خطاب به مؤمنان می فرماید: «اگر از جانب شیطان وسوسه ای به تو رسد به خدا پناه ببر.»
قرآن یاد خداست و آن كه پیوسته یاد خدا می كند و با او مأنوس است در حصار محكم الهی و در حمایت اوست. پیامبر اكرم(ص) می فرمایند: «فادرسوا القرآن فأنه كلام الرحمان و حرز من الشیطان... قرآن را بیاموزید زیرا كه قرآن سخن خدای مهربان و مایه حفظ از شیطان و... است.»
علی اسعدی
منبع : روزنامه کیهان


همچنین مشاهده کنید