دوشنبه, ۱۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 29 April, 2024
مجله ویستا

نمونه هایی از فضائل و سیره فردی امام حسین (ع)


نمونه هایی از فضائل و سیره فردی امام حسین (ع)
● احسان به قدر معرفت و بینش
روزی یک نفر از اعراب بیابان محضر حضرت حسین (ع) آمد و گفت: یابن رسول الله به یک خونبهای کامل ضامن شده و از پرداخت آن عاجز شده‏ام، پیش خود گفتم: بروم مشکل خود را پیش بزرگوارترین مردم مطرح کنم و از او کمک بطلبم و از اهل بیت رسول الله، اصیل‏تر و بزرگوارتر نیافتم، لذا مشکل خودم را محضر شما آورده‏ام.
امام (ع) فرمود: ای برادر عرب سه مسأله از تو خواهم پرسید اگر از یکی جواب بدهی یک سوم مال را به تو خواهم داد و اگر از دو مسأله جواب دادی دو سوم مال و در صورت جواب به هر سه مسأله، همه خونبها را به تو خواهم داد.
اعرابی گفت: یابن رسول الله (ص) آیا مثل تو از مثل من می‏پرسد حال آنکه تو از اهل علم و شرف هستی؟ امام (ع) فرمود: بلی از جدم رسول خدا (ص) شنیدم، می‏فرمود: «المعروف بقدر المعرفهٔ» احسان به اندازه معرفت باید باشد.
اعرابی گفت: حالا که این طور است بپرسید اگر توانستم جواب می‏دهم وگرنه از شما می‏آموزم و لاقوهٔ الا بالله.
امام (ع) فرمود: «أَیّ الاعمالِ أفضل؟»کدام عمل از همه اعمال افضل است؟ اعرابی جواب داد: «الایمان بالله» ایمان به خدا، امام فرمود: «فما النجاهٔ من المهلکهٔ؟»نجات از هلاکت کدام است؟ جواب داد: «الثقهٔ بالله» اعتماد به خدا.
امام (ع) فرمود: کدام چیز مرد را زینت می‏دهد؟ «فما یزیّن الرجل» گفت: علم که توأم با حلم باشد.
فرمود: اگر آن نباشد کدام چیز زینت است؟
گفت: مال که توأم با مروت و مردانگی باشد.
فرمود: اگر آن هم نباشد، کدام چیز زینت مرد است؟
جواب داد: فقر توأم با صبر و خویشتن داری.
فرمود: اگر آن هم نباشد، دیگر چه چیز زینت انسان است ؟
جواب داد: صاعقه‏ای که از آسمان بیافتد و او را بسوزاند، که او به این صاعقه اهل است .
حضرت خندید و کیسه‏ای به اعرابی داد که هزار دینار در آن بود، و انگشتر مبارکش را نیز به او داد که نگین آن به دویست درهم می‏ارزید، فرمود: دینارها را به طلبکاران خود بده، انگشتر را نیز صرف مخارج خودت بکن. اعرابی آنها را گرفت و این آیه را خواند: «الله اعلم حیث یجعل رسالته» ۱
● دست بخشش گر
یک نفر عرب بیابانی داخل مدینه شد و گفت: بزرگوارترین کس در این شهر کیست؟ او را به امام حسین صلوات الله علیه دلالت کردند، عرب داخل مسجد شد، دید ابا عبدالله (ع) نماز می‏خواند، او در مقابل حضرت ایستاد و چنین گفت:
لم یَخِب الان من رجاک و من
حرّک من دون بابک الحلقهٔ
انت جواٌد و انت معتمدٌ
ابوک قد کان قاتل الفسقهٔ
لو لاالذی کان من اوائلکم
کانت علینا الجحیم منطبقهًٔ
هر که امروز تو را امید دارد و حلقه در تو را حرکت دهد، ناامید نمی‏شود، تو اهل بخشش و اهل اعتمادی، پدرت علی (ع) قاتل فاسقان بود اگر دین اسلام توسط گذشتگان شما عرضه نمی‏شد، جهنم ما را احاطه می‏کرد.
امام (ع) با شنیدن اشعار او دانست که انتظار کمک و مساعدت دارد، لذا به قنبر فرمودند: از مال حجاز چیزی مانده است؟ گفت: چهارهزار دینار مانده، فرمود: آنها را بیاور کسی که از ما سزاوارتر است آمده است آنگاه دو تا برد (لباس) خود را بیرون آورد، پولها را در آن پیچید و از لای دو آنها را بیرون آورد و به اعرابی داد، زیرا که از او شرم می‏کرد و چنین فرمود:
خذها فانی الیک معتذر
و اعلم بانی علیک ذو شفقهٔ
لو کان فی سیرنا الغداهٔ عصاً
امست سمانا علیک مندفقهًٔ
لکن ربب الزمان ذو غِیَر
والکف منی قلیلهٔ النفقهٔ
بگیر این پولها را، من از تو اعتذار می‏کنم، بدان که من به تو دلسوز و مهربانم، اگر در زندگی امروز، عصای حکومت در دست ما بود، آسمان بخشش ما بر تو بسیار می‏بارید، لیکن حوادث روزگار کارها را عوض می‏کند، دست من از احسان کوتاه است .
اعرابی پولها را گرفت و گریست، امام فرمود: گویا عطای ما را کم حساب کردی؟ گفت: نه، علت گریه‏ام آنست که چگونه مرگ این بخششگر را از بین خواهد برد.۲
● در خانه فقراء
عبدالرحمن خزاعی نقل می‏کند روز عاشورا در پشت جناره پاک امام حسین (ع) زخمی دیده شد که زخم سلاح نبود، از امام زین‏العابدین (ع) از علت آن پرسیدند، فرمود: «هذا مما کان یحمل الجراب علی ظهره الی منازل الارامل و الیتامی و المساکین» ۳
یعنی این زخم اثر انبانهاست که پدرم صلوات الله علیه بر دوش می‏گرفت و به خانه بیوه زنان، یتیمان و فقرا، طعام می‏برد، آری انسانها کامل و برگزیدگان خدا چنین بوده‏اند.

پی نوشتها:
۱- ناگفته نماند: شیخ مفید در ارشاد امام سجاد (ع) را علی اکبر فرموده و علی بن الحسین (علی اکبر مشهور) را که در کربلا شهید شد علی بن الحسین الاصغر گفته است، مرحوم سید محسن امین صاحب اعیان الشیعه برای آن حضرت شش پسر و سه دختر گفته است و نیز گوید: مشهور آن است که: شهید کربلا علی اکبر بود. و امام سجاد (ع) علی اصغر، سیره ائمه ج ۳ ص ۴۹.
۲- بحار ج ۴۴ ص ۱۹۶.
۳- مناقب ابن شهر آشوب ج ۴ ص .۶۶ بحار ج ۴۴ ص ۱۹۰.
۴- بحار ج ۴۴ ص
سید علی اکبر قریشی
منبع : پژوهه دین


همچنین مشاهده کنید