شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا


فرزندسالاری آری یا نه


فرزندسالاری آری یا نه
در چند سال گذشته یکی از موضوع های بحث انگیز برای کارشناسان آموزش و تربیت کودکان موضوع میزان توجه و احترام به نیازها و خواسته های فرزندان از سوی والدین آن ها بوده است .
عموما تصور بر این بوده که هرچه والدین بیشتر به فرزندانشان توجه کنند بچه ها عملکرد بهتری در مدرسه و جامعه خواهند داشت ولی بی توجهی به آن ها باعث عملکرد ضعیف کاهش عزت نفس و حتی ارتکاب جرم و اعتیاد شود.
امروزه اکثر والدین با این موضوع که « کودکان به عزت نفس بالا نیازمندند » موافقند. اما همین احساس « خود ارزشمندبینی » بیش از حد فرزندان و توجه بی اندازه به آن ها باعث به وجود آمدن نسلی بسیار متوقع شده است که بدون توجه به دانایی ها و شایستگی های واقعی اش همواره خواهان حق و حقوق بیشتر از خانواده و جامعه گردیده است .
درست است که فرزندان به عزت نفس بالا و توجه کافی از سوی والدین احتیاج دارند اما والدینی که درک کافی از این مساله ندارد با تمجید و تعریف های فراوان و دادن امتیازات وافر باعث به وجود آمدن صفاتی چون غرور و خودپسندی و زورگویی در فرزندان می گردند.
همان طور که کم توجهی به فرزندان باعث کاهش عزت نفس در آنان می شود توجه بی اندازه نیز مشکل آفرین خواهد بود.
فرزندان باتوجه کم از طرف والدین از هر راهی چه درست و چه غلط برای به دست آوردن خواسته هایشان وارد عمل می گردند و گروه مقابل همواره منتظر تعریف و تمجید از جامعه و افراد بوده و همواره درحال بحران به سر می برند چرا که هیچ احساس درونی قدرتمندی ندارند که به آنها ارزش و اعتماد ببخشد.
هر دو گروه نیازهای خودشان را مقدم به نیازهای اطرافیان می دانند و خودخواهانه عمل می کنند.
والدین باید همیشه در کنار فرزندانشان حضور داشته باشند و آنها را از نظر عاطفی حمایت کنند اما چقدر و چگونه !
آنها باید برای فرزندانشان حد و مرز تعریف نمایند و مراقب به وجود آمدن شخصیت مستقل و آزادی عمل و اجازه تصمیم گیری ایشان نیز باشند.
توجه داشته باشیم که به وجود آمدن این استقلال شخصیتی و آزادی عمل یک هدف تربیتی نیست بلکه درصورت وجود رابطه مناسب و متعادل بین فرزندان و والدین خود به خود به دست می آید.
● ارائه راهکارها :
در هر مرحله از رشد فرزندان از خردسالی تا جوانی به آن ها مسئولیتهایی متناسب با توانایی هایشان بدهیم و از پتانسیل های درونی آن ها بهره ببریم .
معمولا کودکان به طور ناگهانی نسبت به تمایلات خود عکس العمل نشان می دهند و بدون توجه به این که کار منطقی هست یا نه با اصرار آن را از والدین می خواهند. سعی کنیم به آن ها یاد دهیم که احساسات را در وجودشان کنترل کنند و به حقوق دیگران احترام بگذارند.
تنها برای موفقیت های واقعی شان تشویقشان کنیم و برای هر چیز کوچکی از آنها تعریف و تمجید بیجا نکنیم تا همیشه نیازمند تحسین دائمی ما نباشند.
برای رفتارها و خواسته هایشان حد و مرز قائل شویم و عواقب رفتار یا عمل خاص را برایشان متذکر شویم .
در مقابل مشکلات بیش از حد از نوجوانان حمایت نکنیم و آن ها را لوس و نازپرورده بار نیاوریم و در عوض به آنها کمک کنیم تا شخصیتی مستقل و قدرتمند داشته باشند.
بسیاری از ما نمی دانیم که چگونه به فرزندان خود کمک کنیم تا از زندگی و عمر خود لذت ببرند. یعنی راه لذت بردن از زندگی در تمام شرایط و با امکانات موجود را بلد نیستیم و علت هم این است که در طول زندگی کسی این رمز ساده را به ما نیاموخته است . لذت بردن از زندگی مقوله ای است که منحصر به زمان و مکان معینی نیست بلکه همیشه و در همه جا همراه ماست و همین بزرگترین نعمتی است که می تواند در زندگی ما وجود داشته باشد. کسی که می داند چگونه از زندگی لذت ببرد انسانی آزاد مستقل و صاحب اعتماد به نفس است . ما با ایجاد و تقویت اعتماد به نفس در فرزندانمان آنان را به رشد بالنده می رسانیم و در درخواست ها و تمایلات با آنچه هست و با منابع موجود تعادل برقرار می سازیم .
یادمان باشد فرزند ما اگر از اعتماد به نفس لازم برخوردار باشد انسانی است که به خود و دیگران احترام می گذارد ضمن آن که تواضع به دیگران را از دست نمی دهد.
احساس خوش بینی نسبت به خود و دیگران دارد و به جای شکوه کردن و درخواست های نابجا درحال حرکت و تکاپو و فعالیت است و هرگز نزد دیگران از بخت بد نمی نالد.
از گذشته و ناکامی ها پند می گیرد و بیشتر در جستجوی حقیقت است تا تائید اطرافیان . در حال زندگی می کند لذا هیچ وقت نگران آنچه در آینده اتفاق می افتد نیست . طبق آداب و رسوم متداول رفتار نمی کند و مقید به چهارچوب معینی نمی باشد. دارای تصویر ذهنی مثبت از خود و والدین است و از گفتن جملات منفی خودداری می کند.
او می داند که خوشبختی هرکس دست خودش و در گرو اعمالش است و می داند که با تلاش و کوشش می تواند بر مشکلاتش غلبه کند.
● پدر و مادر مراقب باشید!
در موارد ذیل باید با نکته سنجی و دقت نظر پیش رفت تا مبادا دچار سردرگمی و غفلت گردیم .
به فرزندان مسئولیت بدهیم .
به جای فرزندان به سئوالات پاسخ ندهیم ;
انتقادات کوبنده نداشته باشیم و بیشتر از روشهای غیرمستقیم استفاده کنیم .
به فرزندان گوشزد کنیم که در هر شرایطی حتی در موقع بروز اشتباه و خطا انسانی ارزشمند و منشا اثر است .
نحوه لذت بردن از زندگی را هر روز با فرزندانمان مرور کنیم .
به جای انتقاد تشویق کنیم .
به فرزندانمان یاد دهیم که از خطر کردن استقبال کنند (این کار نظارت غیرمستقیم والدین را می طلبد)
به آنها بیاموزیم که قاضی اعمال دیگران نباشند.
به فرزندانمان بگوییم که چقدر دوستشان داریم آنها را ببوسیم و در آغوش بگیریم (در نوجوانی به پیشانی فرزندان بوسه بزنیم )
با دقت به حرفهای فرزندانمان گوش دهیم زیرا ما یک دهان داریم و دو گوش و بیشتر باید شنونده باشیم تا گوینده
به فرزندانمان اجازه دهیم در جمع فامیل و دوستان اظهارنظر کرده و نظرات خودشان را بگویند.
به آنها بیاموزیم که همیشه پیرو حقیقت باشند او باید یاد بگیرد که فقط برای راضی کردن دیگران و مانند آن ها زندگی نکند بلکه همیشه و همه جا دنباله رو حقیقت باشد. در این رابطه « آرتور اسکونتور » نویسنده معروف می گوید : ما سه چهارم اصالت وجودی خود را به قیمت شبیه کردن با دیگران از دست می دهیم .
اما :
تمایل به بیهوده گویی و رجزخوانی را در بچه ها از بین ببریم بهترین راه برای جلوگیری از بیهوده گوئیها واکنش قاطع است که « من به هیچ عنوان علاقه به شنیدن این صحبت ها را ندارم » .
و مهمتر این که هیچ گونه بدرفتاری و هتک حرمت را از جانب بچه ها قبول نکنیم به فرزندانمان بیاموزیم که اشتباهات خود را بپذیرند و هرگز در مقام توجیه اشتباهات خود دیگران را سرزنش نکنند.
مطمئن باشیم این کارها به نفع آنهاست
شک نکنیم ...
فاطمه مباشر امینی
منبع : روزنامه جمهوری اسلامی