یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

پیامبر رحمت


پیامبر رحمت
محمد امین قبل از شب ۲۷ رجب در غار حرا به عبادت خدا و راز نیاز پرداخت و در عالم خواب رؤیاهایی می دید راستین و برابر پروردگار بزرگش برای پذیرش وحی بتدریج آماده می شد . درعالم واقع روح الامین، جبرئل بزرگ، فرشته وحی مامور شد آیاتی از قرآن را براو بخواند و او را به مقام پیامبری مفتخر سازد . محمد ( ص ) در این هنگام چهل سال بود.تنهایی و توجه خاص او در غار حالتی غریب در او ایجاد می نمود .حالتی وصف ناشدنی ،ترس و ابهام از یك طرف و شعف و سبك بالی از سوی دیگر .و به ناگاه در شبی از این لیالی پر قدر فرشته وحی به یكباره بر او نازل گردید با این پیام :اقرأ باسم ربک الذی خلق . خلق الانسان من علق . اقرأ وربك الاكرم.الذی علم بالقلم.علم الانسان ما لم یعلم .بخوان به نام پررودگارت كه آفرید .او انسان را از خون بسته .بخوان به نام پروردگارت كه گرامی تر و بزرگتر است .خدایی كه نوشتن آفرید .به انسان آموخت آنچه را كه نمی دانست . فرشته وحی به او فرمان خواندن داد ولی حضرت بیان داشت خواندن نمی دانم .اما بار دیگر همان جمله را شنید ،فرمود من امی و درس ناخوانده ام و شنید بخوان ،این بار روح الامین او را سخت فشرد و محمد(ص)دریافت كه این بار می تواند و بدین ترتیب جبرئیل ماموریت خویش را به انجام رساند .آن حضرت از كوه پایین آمد و به خانه همسر مهربانش خدیجه شد .واقعه عجیبی را كه بر او گذشته بود با وی در میان گذاشت .او را دلداری داد و گفت بدان كه خداوند مهربان هرگز به تو كه با خانواده ات مهربان هستی و از ستمدیدگان و محرومان دستگیری می كنی بد نخواهد كرد و ترا تنها نمی گذارد و او دانست كه ماموریت بزرگ شویش آغاز شده است .حضرت فرمود مرا بپوشان تا لختی بیاسایم ،خدیجه چنین نمود و محمد (ص) به خوابی آرام فرو رفت .خدیجه به منزل عموزاده اش ورقهٔ ابن نوفل كه از دانایان عرب بود در آمد .و شرح ماوقع را بیان داشت ورقه اظهار داشت كه پروردگار بزرگ برای شویت ماموریتی بس عظیم قرار داده و اراده خداوند بر رسالت محمد قرار گرفته است و او همان آخرین پیامبر موعود است . و بدین ترتیب پیامبر رحمت در سن ۴۰ سالگی برای نجات و سعادت ابناء بشر به مقام نبوت رسید .او آمد تا برای همه آدمیان الگویی باشد نمونه تا رسم چگونه زیستن را به آنان بیاموزد و راه هدایت را به انسانها بنمایاند.آری محمد امین، پیامبر رحمت و ختم مرسلین برای هدایت و سعادت ما آمد . مسیح از آمدن پیامبری به نام احمد بشارت می دهد :منظور از فارقلیط چیست.وَإِذْ قِالَ عِیسی ابْنُ مَرْیَمَ یِابَنِی إِسْرائیلَ إِنِّی رَسُولُ اللّهِ إِلَیْكُمْ مُصَدِّقاً لِمِا بَیْنَ یَدَیَّ مِنَ التَّوْراهِٔ وَمُبَشِّراً بِرَسُولٍ یَأْتِی مِنْ بَعدِی اسْمُهُ أَحْمَدُ فَلَمّا جائَهُمْ بِالْبَیِّنِاتِ قِالُوا هِذا سِحْر مُبِین؛.بیاد آر زمانی را كه عیسی بن مریم به بنی اسرائیل گفت: من فرستاده خدا به سوی شما هستم و توراتی را كه در برابر من قرار دارد تصدیق می كنم و بشارت دهنده ام به پیامبری كه بعد از من می آید و نام او احمد است. اما هنگامی كه آن (پیامبر موعود) آمد (به تكذیب او برخاستند) و گفتند: معجزات او سحری آشكار است).برخلاف تصور گروهی، راه شناسایی پیامبران واقعی منحصر به این نیست كه مدعی نبوت، دارای معجزه باشد، بلكه همان طور كه معجزه می تواند ما را به صدق گفتار مدعی نبوت رهبری كند و موجب می شود پیامبران واقعی را از مدعیان دروغین تشخیص دهیم، هم چنین گواهی پیامبران پیشین در مورد فرد بعدی، یكی از راه های شناسایی پیامبران است.هرگاه پیامبری كه نبوت او با دلایل قطعی ثابت شد، در گفتار و یا كتاب آسمانی خود، كه انتساب آنها به وی نیز قطعی باشد با صراحت و قاطعیت كامل، علایم و مشخصات پیامبر آینده را بیان كند و تمام آن علایم و نشانه ها بدون كم و زیاد، با مدعی نبوت تطبیق نماید، در این صورت تصریح قاطع وی، موجب حصول علم به صدق گفتار مدعی نبوت بعدی می شود و او را از آوردن معجزه بی نیاز می سازد.در این جا قراین روشنی داریم كه گواهی می دهد كه مراد از فارقلیط پیامبری است كه پس از مسیح می آید نه روح القدس:.
۱ . باید توجه كرد از برخی تواریخ مسیحی استفاده می شود كه پیش از اسلام در میان علما و مفسران انجیل مسلم بود كه (فارقلیط) همان پیامبر موعود است. حتی گروهی از این مطلب سوء استفاده كرده وخود را (فارقلیط) موعود معرفی نموده اند؛ مثلاً منتس كه مردی ریاضت كش بود و در قرن دوم میلادی می زیست، در سال ۱۸۷ میلادی در آسیای صغیر مدعی رسالت گردید و گفت: من همان فارقلیط هستم كه عیسی از آمدن او خبر داده است و گروهی از وی پیروی كردند..
۲ . از آثار و تواریخ مسلم اسلامی كاملاً استفاده می شود كه سران سیاسی و روحانی جهان مسیحیت در روزهای بعثت پیامبر اسلام همگی در انتظار پیامبر موعود انجیل بودند از این جهت هنگامی كه سفیر پیامبر نامه او را به زمامدار حبشه داد او پس از خواندن نامه رو به سفیر كرد و گفت: من گواهی می دهم كه او همان پیامبری است كه جهان اهل كتاب، در انتظار او هستند. و همان طور كه حضرت موسی از نبوت حضرت مسیح خبر داده، او نیز از نبوت پیامبر آخرالزمان بشارت داده و علایم و نشانِ های او را معین كرده است..وقتی نامه پیامبر به دست قیصر رسید و نامه را مطالعه كرد و درباره پیامبر اسلام تحقیقاتی به عمل آورد، در پاسخ نامه آن حضرت چنین نوشت: نامه شما راخواندم واز دعوت شما آگاه شدم، من می دانستم كه پیامبری خواهد آمد، ولی گمان می كردم كه این پیامبر از شام بر خواهد خاست... .از این نصوص تاریخی استفاده می شود كه آنان در انتظار پیامبری بودند و چنین انتظار به طور مسلم، ریشه انجیلی داشته است.
۳ . امتیازاتی كه حضرت مسیح برای (فارقلیط) قائل شده، و شرایط و نتایجی كه برای آمدن او شمرده است، این مطلب را قطعی می سازد كه منظور از (فارقلیط) جز پیامبر موعود نخواهد بود. این علایم مانع از آن است كه آن را به روح القدس تفسیر نماییم. اكنون مشروح قراین:.الف) حضرت مسیح سخن خود را چنین آغاز كرد: (اگر شما مرا دوست دارید احكام مرا نگاه دارید و من از پدر خواهم خواست تا (فارقلیط) دیگری به شما خواهد داد. اولاً، از این كه حضرت مسیح مهر و محبت خود را به رخ آنها می كشد حاكی است كه او احتمال می دهد گروهی از امت او زیر بار كسی كه وی از آمدن او بشارت می دهد،نخواهند رفت و لذا از طریق تحریك عواطف می خواهد آنان را به پذیرفتن او وادار سازد و اگر منظور از فارقلیط - آن طور كه مفسران انجیل تصور كرده اند - همان روح القدس باشد در این صورت به چنین زمینه سازی احتیاج نبود؛ زیرا روح القدس پس از نزول، آن چنان در قلوب و ارواح تأثیر می كند كه برای كسی جای تردید و شك و انكار باقی نمی ماند، ولی اگر مقصود پیامبر موعود باشد، به یك چنین زمینه سازی نیاز شدید هست؛ چون نبی موعود، جز از طریق بیان و تبلیغ در قلوب و ارواح تأثیری و تصرفی نمی كند و روی این ملاحظه، گروهی منصف به وی می گروند و گروهی از او روی برمی گردانند.حتی حضرت مسیح به این مقدار تذكر اكتفا نكرد. در جمله ۲۹ از باب ۱۴ در این قسمت پافشاری كرده و فرمود: (اكنون قبل از وقوع به شما خبر دادم تا وقتی كه واقع گردد ایمان آورید). در حالی كه ایمان به روح القدس، به توصیه نیازی ندارد، تا چه رسد به این اندازه پافشاری.ثانیاً، وی فرمود: (فارقلیط دیگری به شما خواهد داد). اگر بگوییم منظور از آن، پیامبر دیگری است، كلام بدون تكلف و صحیح خواهد بود، ولی اگر مقصود از آن روح القدس باشد، به كار بردن لفظ (دیگر) خالی از تكلف نخواهد بود؛ زیرا روح القدس متعدد نیست و تنها یكی است.ب) (هر چیزی كه من به شما گفته ام به یاد شما خواهد آورد). روح راستی كه از طرف پدر می آید، درباره من شهادت خواهد داد.می دانیم روح القدس پنجاه روز پس از مصلوب گشتن عیسی برحواریان نازل گردید. آیا این افراد برگزیده، همه دستورات او را در این مدت كوتاه فراموش كرده بودند، تا روح القدس دو مرتبه به آنان تعلیم دهد!.آیا شاگردان مسیح چه نیازی به شهادت او داشتند تا درباره مسیح شهادت دهد، ولی اگر مقصود پیامبر موعود باشد، دوجمله معنای صحیح خواهند داشت؛ زیرا امت مسیح بر اثر طول زمان و دست برد علمای انجیل، بسیاری از دستورات او را فراموش كرده و گروهی همه آنها را به دست فراموشی سپرده بودند و حضرت محمدق همه را بازگو كرد و به نبوت حضرت عیسی شهادت داد و گفت: او نیز مانند من، پیامبر بوده و مادر مسیح را از نسبت های ناروا تبرئه نمود و ساحت مقدس مسیح را از ادعای الوهیت پیراسته ساخت.
ج) (اگر من نروم فارقلیط نزد شما نمی آید او آمدن (فارقلیط) را مشروط به رفتن خود كرده است، واگر مقصود (روح القدس) باشد،نزول او بر حضرت مسیح و حتی بر خود حواریین مشروط به رفتن او نبوده است؛ زیرا به عقیده مسیحیان، روح القدس بر حواریون، زمانی كه حضرت مسیح خواست آنان را برای تبلیغ به اطراف بفرستد، نازل گردید بنابراین هیچ گاه نزول او مشروط به رفتن مسیح نبوده است، ولی اگر بگوییم مقصود پیامبری صاحب شریعت، آن هم شریعت جهانی است، در این صورت، آمدن او مشروط به رفتن حضرت مسیح و منسوخ گشتن آیین او خواهد بود.
د) اثر نزول (فارقلیط) سه چیز معرفی شده است: (جهانیان را به گناه و صدق و انصاف ملزم خواهد ساخت: به گناه، زیرا كه به من ایمان نمی آورند.می دانیم (روح القدس) پنجاه روز پس از مصلوب شدن عیسی بر حواریان نازل گردید و هرگز آنها را ملزم به گناه و صدق و انصاف ننمود و از ذیل جمله استفاده می شود كه او بر منكران ظاهر می گردد، نه بر حواریون، كه هرگز حضرت مسیح راتكذیب نمی كردند. ولی اگر بگوییم مقصود پیامبر موعود اسلام است تمام این امتیازات در وجود شریف او جمع می باشد.
ه) (فارقلیط درباره من (مسیح) شهادت خواهد داد (شما را از آینده خبر خواهد داد، و مرا جلال خواهد بخشید.شهادت بر حضرت مسیح حاكی است كه وی روح القدس نیست؛ زیرا حواریون نیازی به تصدیق او نداشتند و هم چنین منظور از این كه به او جلال خواهد بخشید، ثنا و تعریف هایی است كه پیامبر موعود درباره حضرت مسیح انجام داد و آیین او را تكمیل كرد. چه جلالی بالاتر از این!دقت در این قراین می تواند ما را به حقیقتی كه محققان عالی قدر اسلام به آن رسیده اند رهنمون گردد. البته قراین به آن چه گفته شد منحصر نیست، بلكه با دقت می توان قراین دیگری نیز به دست آورد.

ایمان علمدار
منبع : هفته نامه فصل نو


همچنین مشاهده کنید