یکشنبه, ۱۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 5 May, 2024
مجله ویستا

داوری‌اردکانی: فارابی متعلق به آینده است


داوری‌اردکانی: فارابی متعلق به آینده است
رضا داوری اردکانی دکترای فلسفه از دانشگاه تهران از سال ۱۳۵۹ تا به امروز در سمت‌های مختلف علمی و فرهنگی فعالیت نموده است که برخی از آنها به این شرح هستند: سرپرست کمیسیون ملی یونسکو در ایران، مدیر گروه آموزشی فلسفه دانشگاه تهران، عضو هیات امنای دانشگاه تهران، رئیس دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران، مدیرعامل انتشارات علمی و فرهنگی، عضو شورای‌عالی انقلا‌ب فرهنگی، رئیس فرهنگستان علوم و...
وی در طول سالیان متمادی از حیات علمی خود به افتخارات علمی و فرهنگی فراوانی دست یافته است که عبارتند از استاد ممتاز دانشگاه تهران، برگزیده به عنوان چهره ماندگار، استاد نمونه کشور و... چند روز قبل سرای اهل قلم میزبان داوری‌اردکانی بود تا به همراه مجید حمیدزاده و اکبر اوجبی با موضوع <فارابی‌پژوهی> بحث و گفت‌وگو کند. خبرگزاری ایبنا گزارش داده‌ است، در ابتدای این نشست، اوجبی با اشاره به کتاب‌های <فارابی، فیلسوف فرهنگ> و <فارابی، موسس فلسفه اسلا‌می> که داوری حدود ۲۵ سال قبل آنها را به رشته تحریر در آورده، تفاوت آنها را با آخرین کتاب وی و دلیل این تاخیر بیست و چند ساله را خواستار شد و داوری در پاسخ به این سو‌ال اظهار داشت: <در آخرین اثرم مطلب جداگانه‌ای را ننوشته‌ام، بلکه در این رساله جدید گوشه‌هایی را که امکان نگارش آن در کتب قبلی نبود، آورده‌ام. فارابی متعلق به آینده است و من در این کتاب در جست‌وجوی این موضوع بودم که آیا سیاست فارابی در تاریخ ما و نه تاریخ فلسفه ما، جایی داشته‌است یا خیر.>
استاد فلسفه دانشگاه تهران با اشاره به فلسفه اسلا‌می و قیاس آن با فلسفه یونان قدیم درخصوص تفاوت‌های آخرین اثر خود با تالیفات قبلی‌اش گفت: <من پس از پیروزی انقلا‌ب دیگر فرصتی نداشتم تا به فارابی بپردازم و به فلسفه اسلا‌می هم کمتر توجه کردم، دو ماه از فرصتم را به طور کامل به بررسی موضوع تاریخ در نهج‌البلا‌غه پرداختم که نتایج حاصل از آن مورد تشویق و تایید صاحب‌نظران قرار گرفت. آنچه مرا به نوشتن واداشت سوالا‌تی چون؛ <چرا فلسفه هست؟> و <چرا فلسفه نیست؟> بود. من می‌خواستم بدانم تفکر در ایران چه وضعیتی دارد و اینکه علم در ایران چه کاره است. لذا شروع کار من با استناد به این مطالب بود. در ایران، درباره سیاست و افکار فارابی زیاد کار نشده بود و من از ابتدا نسبت به شرق‌شناسی نظر دیگری داشتم به این دلیل که رشته و کار من فلسفه بود؛ شرق‌شناسی را فلسفه می‌دیدم و آن را گونه‌ای از تملک شرقی تلقی می‌کنم. من با مطالعه آثار شرق‌شناسان و با استناد به میزان ادراک خودم به نگارش این اثر پرداختم.>
وی در پایان گفت: <شرح و تفسیرات فارابی بر کتاب‌های دیگری که خوانده بود، به عرفان نظری نزدیک است و کمتر می‌توان گفت که وی در این رابطه نظریه‌هایی داشته‌است.>
منبع : روزنامه اعتماد ملی