هوا سرد است و من سرد سرد روان شدم هر چه باداباد!

سی سال نخواهم رفت گل داوودی
هوا سرد است و من سرد سرد روان شدم ،هر چه باداباد،محققا"می روم چرا می -روم نمی دانم،می خواستم اورا ببینم و دیدم ،خبری نبود زود باشید بیایید !به عنوان هر کس که کار به او مربوط است برای پایان دادن به بلایی که نزدیک بود و است رخ دهد.
به طور مسلم باید بدانید در این تاریخ بیهوده وقت گذرانیدن پشت میز تحریر کوچک،عوارضی دارد که قطع نظر از استفاده یا عدم استفاده از آن باید پرداخت و برای انسان خطر دارد مرطوب و سرد در تاریکی واقع شود و جهل و نادانی را به دنبال کشد و در نخستین فرصتی که می یابد کسی را توی دردسر اندازد و دست به سر کند و به رقص وادارد، بدانید و آگاه باشید به رقص واداشتن رقاص ورقص کننده در مجلس رقص دایره وارزندگی یک دهم متر هم نمی ارزد !!!!!!!!!!!!!
به راستی از حرکت بازداشتن و آلودن اندیشه و تفکر انسان چقدر می ارزد؟ و بهای آن چقدر است؟ بدون تعارف می گویم :این موضوع در نزد من روشن نیست، بگویید تا بدانم زیر گریه خواب رفتن نی نی کوچولو در باغچه متصل به خانه نشان از عاجز ماندن مان در حل مسائل اخلاقی و وجدانی یا با نحوه بهره گیری مان از قوانین مذهبی و اجتماعی و فرهنگی در برخورد با مسائل و مشکلات زیست مان ارتباطی تنگاتنگ ندارد و متلاشی شدن آداب و رسوم نیاکان مان اشاره کننده رشدونمو ناشایستگی در رفتار و سلوک ووضع و حرکت مان نیست.
درفصلی که هنر یا هر حرکتی ممنوع است به واسطه بی اعتنایی به شما تبریک می گویم
(( عشق مصلحتی به اندازه یک فنجان،راه میان برزدن در هوس و جنون برای تقلید در مد و رسم است که انسان خاکی از روی حس کنجکاوی برای عبور و مرور آزاد شبانه کوتاه و گستاخانه گسترش داد.))

محمد خداشناس گل افشانی

منبع : مطالب ارسال شده