پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا


طبیب شعر ایران


طبیب شعر ایران
● به مناسبت سالروز بزرگداشت عطار نیشابوری
یکی از سرآمدان شعر و ادب فارسی، عطار نیشابوری است. مورخان و محققان، نام او را «محمد» و لقبش را «فرید الدین» و کنیه اش را «ابوحامد» نوشته اند. در اشعارش بیشتر به «عطار» تخلص نموده و گاهی هم «فرید» را که بی گمان مخفف لقب اوست - برای تخلص شعری خود برگزیده است. نام پدر عطار هم ابراهیم و کنیه او ابوبکر است و بعضی به اشتباه، جز این نوشته اند. مادر او هم زنی اهل معنی و خلوت گزیده بوده است.
سال تولد شیخ را اکثر مورخان ۵۱۲ یا ۵۱۳ در «کدکن نیشابور» نگاشته اند، که به دلایلی نادرست است. زیرا اگر قتل او را در سال ۶۱۸ و در قتل عام نیشابور به دست مغول درست بدانیم به ناچار باید مدت عمر او را یکصد و شش سال پنداشت که این نظر، با اشعار شیخ که عمر خود را از سی سالگی تا هفتاد و اند سالگی ذکر کرده، سازگار نیست. آخرین سالی را که عطار برای عمر خود ذکر کرده است، «هفتاد و اند» است؛
مرگ در آورد پیش، وادی صد ساله راه
عمر تو افکند شصت بر سر هفتاد واند
پس بنابراین شیخ بیش از هفتاد سال و کمتر از هشتاد سال عمر داشته است. و اگر بپذیریم عطار در سال ۶۱۸ به دست مغولان به قتل رسید، و در آن تاریخ نزدیک به هشتاد سال سن داشته، پس فرض ولادت او در حدود سال ۵۴۰ به واقع نزدیکتر است.شیخ عطار داروخانه ای داشته که در آن به کار طبابت می پرداخته است:
به داروخانه پانصد شخص بودند
که در هر روز نبضم می نمودند
و در همان ایام، شعر هم می سرود و دو کتاب معروف «مصیبت نامه» و «الهی نامه» را در داروخانه آغاز کرد؛
مصیبت نامه کاندوه جهان است
الهی نامه کاسرار عیان است
به داروخانه کردم هر دو آغاز
چه گویم زود رستم زان و این، باز
ظاهرا اشتغال به کار طبابت و اداره کردن داروخانه‌ای پر رونق که هر روز پانصد شخص در آنجا نبض می نمودند، عطار را از هر کس بی نیاز می کرد؛
بحمدالله که در دین بالغم من
به دنیا از همه کس فارغم من
هر آن چیزی که باید بیش از آن هست
چرا یازم به سوی این و آن دست؟
و به همین سبب است که شیخ زبان به مدح شاهان نیالود و قدر و منزلت سخن را نکاست و لطافت شعر خود را به دون همتی تیره نساخت؛
لاجرم اکنون سخن با قیمت است
مدح منسوخ است و دقت حکمت است
دل زمنسوخ و زممدوحم گرفت
ظلمت ممدوح در روحم گرفت
تا ابد ممدوح من حکمت بس است
در سر جان من این همت بس است
مذهب عطار
چنانکه از ظاهر آثار عطار بر می آید، او بر مذهب اهل سنت بوده است. اظهار ارادت فراوانی که عطار نسبت به خلفای سه گانه و شافعی و ابو حنیفه در مثنوی خسرونامه و کتاب تذکره الاولیا دارد، به نحوی است که تردید در مذهب او را از بین می برد و جایی برای تاویل باقی نمی گذارد. با این حال نسبت به خاندان اهل بیت خصوصا مولی الموحدین علی بن ابی طالب(ع) اخلاص و ارادتی توام با صدق نیت و حسن اعتقاد دارد. عطار را بر هر مذهبی که بدانیم باید او را مردی مخلص و مومن، خداشناس و خداترس، زاهد و عاشق و سالک و اصل دانست.
آثار عطار
فهرست دقیقی از آثار عطار در دست نیست. تعداد کتابهایی را که به او نسبت داده اند، از صد جلد متجاوز است. خود او هم به این نکته اشاره داد:
ز هر در گفتم و بسیار گفتم
چو زیر چنگ شعری راز گفتم
کسی کو چون منی را عیب جویست
همین گوید که او بسیار گویست
اما انتساب مجموعه ای صد جلدی به او هم چندان درست نمی نماید. خود او در خسرو نامه از مصیبت نامه، الهی نامه، اسرار نامه، مختار نامه، مقامات طیور یا منطق الطیر و خسرو نامه و جواهر نامه و شرح القلب یاد کرده است. و ضمنا به قصاید و غزلیات و قطعات سروده شده خود هم اشاره دارد. بنابراین آثار مسلم عطار را می توان این قرار دانست:
۱) مصیبت نامه،
۲) الهی نامه،
۳)اسرار نامه،
۴) مختار‌نامه،
۵) مقامات طیور،
۶) خسرو نامه،
۷) جواهر نامه،
۸) شرح القلب،
۹) دیوان قصاید و غزلیات.
و چون کتاب منثور تذکره الاولیا را هم بر این مجموعه بیفزاییم تعداد آثار مسلم او به ده کتاب بالغ می گردد. با این حال نمی توان همه آثار را یکدست دانست. از این رو منطق الطیر، الهی نامه، مصیبت نامه و اسرار نامه در یک سطح می باشند و گوینده او بی شک عطار است. اما آثاری مانند خسرو نامه، جواهر الذات، همچنین اشتر نامه هم از جهت مضمون و هم از لحاظ شیوه بیان، به سخن گوینده الهی نامه و منطق الطیر نمی رسد و در صحت انتساب آنها به عطار جای تامل است. چنانکه مظهر العجایب، لسان الغیب، کنز الاسرار، مفتاح الفتوح و وصیت نامه، بی شک مدتها بعد از روزگار عطار به وصف آمده اند و آثاری مانند هیلاج نامه، منصور نامه، خیاط نامه، وصلت نامه و بیسر نامه بی گمان مجعول است و نمی توان آنها را در شمار سخن عطار آورد.
منبع : روزنامه رسالت