شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا

سکوت و سازش تا کی !!


سکوت و سازش تا کی !!
کارن ابوزاید کمیسر عالی آژانس امداد و کمک سازمان ملل گفت : شمار تلفات انسانی این ماه ناشی از بسته بودن گذرگاه های ارسال کالا به غزه در مقایسه با روزهای اولیه قیام فلسطینیان در ۸ سال قبل بیشتر شده است .
او همچنین گفت در حال حاضر به علت بسته بودن گذرگاه ها تمامی موجودی انبارهای ما در غزه تمام شده و دیگر چیزی برای دادن به ۸۲۰۰۰۰ آواره فلسطینی نداریم و در صورت ادامه این وضعیت با فاجعه انسانی مواجه خواهیم بود.
گزارش بالا هشداری است از کارن ابوزاید رئیس آژانس امدادرسانی به فلسطینیان سازمان ملل .
این همه تنها بخشی از جنایت است که صهیونیست ها برابر چشم عالم و آدم مرتکب می شوند امادر این وانفسا صدا از کسی شنیده نمی شود هیچ که به هم خوردن جام های شراب در شادی شیوخی که هیچ سابقه ای از گرسنگی ندارند بر درد هر بنی آدمی که ولو بویی از انسانیت برده می افزاید. در شرایطی غزه در آستانه یک فاجه بشری قرار گرفته که اصوات شیطانی مدعیان دروغین حقوق بشر گوش فلک را کر کرده است . غزه در فقر و فاقه و گرسنگی دست و پا می زند در حالی که روزانه میلیاردها دلار پس ماند غذای ساکنان کلان شهر های کشور های مستکبر جهان که حاصل استثمار همین ملت های مظلوم و در بند است به دور ریخته می شود . غزه و مردم مسلمان آن در حالی محاصره غذایی شده اند که بزرگان عرب ! با شیمون پرز نرد عشق می بازند.
راقم این سطور چندی پیش مطلبی با عنوان "غزه در خون است تا دیر نشده باید جنبید "نگاشتم و امروز در ادامه قصه پر غصه فلسطین وااسفا که باید مرثیه خوان غزه در فقر باشم. تا کی و کجا این بث الشکواها ادامه می یابد نمی دانم . همین قدر می دانم و بر این باور خود به اعتبار کلام خدا یقین دارم که ان الارض یرثها عبادی الصالحون .
و اما نه غزه در خون ! عنوان یک فیلم هالیوودی و از سری قصه های جنایی است و نه غزه در فقر حکایت زن و مرد و کودک بیافرایی است که تبدیل شده به سوژه ای برای تظاهر و ریای بشر دوستان دروغین تا هر از گاهی نامی از آن بیاورند و اشکی به دروغ بیفشانند و چهره ای دوستدار انسان از خود نمایان سازند . .. غزه در فقر و گرسنگی و حصر غذایی واقعیتی است که این روز ها عالم و آدم به آن شهادت می دهند . عزا عزایی است که حتی شبکه های به هم پیوسته خبری عالم از کتمان آن عاجز مانده اند. رویترزفشار کمبود دارو و غذا در غزه را به عنوان یک فاجعه بشری در حال وقوع گزارش کرده و شمار تلفات انسانی ناشی از بسته بودن گذرگاه ها رادر مقایسه با روزهای اولیه قیام فلسطینیان در ۸ سال قبل بیشتر دانسته است .
فاجعه ای که غزه را تهدید می کند مرگ خاموشی است که می تواند تبعاتی دلخراش تر از جنایت صبرا و شتیلا و دهها مجزره ای که در طول این سال ها صهیونیست ها راه انداختند در پی داشته باشد . این همه تنها بخشی کوچک از جنایتی است که قصابان خاورمیانه ، وارثان قبیله پیغمبر کش و به تعبیر قران دشمنان خدا و رسول و جبرئیل و میکائیل در حق مردمی مظلوم و بی دفاع ‌آن هم در خانه خودشان روا می دارند .
این اتفاق هر چند هم گسترده باشد چون از جانب کسانی صورت می گیرد که نطفه اشان را با رذالت و جنایت بسته اند جای تعجب ندارد . از مزدوران وابسته ، غاصبان تاج و تخت در ممالک اسلامی که منصب قیادت بر مسلمانان را غاصبانه به تیول خود در آورده اند نیز عجب نیست . چرا که این جماعت نه از همیت عرب نشان دارند و نه از محبت اسلام به هم نوع بویی برده اند . این ها به گفته مولای کلام علی علیه السلام تنها اشباح رجالندو نه رجال .. سایه های مرد و نه مرد .. با شکم های بر آمده از شهوت ،جیب های گشاد ،دهان های دریده ، دل های سیاه وابسته به جیفه های عفن دنیا و سر های سپرده به فرمان ائمه کفر و ابلیس صفتان صهیونیست .
عجب از نخبگان و به تعبیر رهبر معظم ما خواص است . خواص که خود را لیدر های فکری می دانند اما فکر کوته خیل عظیمی از آن ها آن قدر قد نمی دهد که راه نجات فلسطین را از دالان های مجلل و تالاری های چلچراغ و کاخ های سبز و سفید سران غرب و عرب ندانند. عجب از سیاستمدارانی راه گم کرده است که تصور می کنند لابی با سران راه به جایی می برد و می تواند ملتی ستم کشیده و آواره را از زیر چکمه خون آشامان اورشلیم در آورد . عجب از کسانی است که ملت های مسلمان را از یاد برده و گمان می کنند امر به معروف و نهی از منکر بر سردمداران اثر می کندو آن ها را به راه جهاد با جلاد می آورد . حاشا و کلا که این تیر به نشان نشیند به همان نشان که بیش از نیم قرن ننسشت . بیش از نصف قرن است جهان شاهد بی همیتی کسانی است که خود را امیر وسلطان و خلیفه و قاعد و قیاده عرب و امت اسلام می دانند اما از سنگ ریزه ها صدا در آمده از این خمشان بی جربوزه اعتراضی شنیده نشده است . تنها صدا ، صدای جام هایی بوده که آشکار و خفا با سران استکبار به هم زده و شادی بیشرمی های خود :
یا نهان سیلی خوران یا آشکار،
کاسه پست گدائی ها "شده اند"
سال ها پیش از این سید مجاهد جمال الدین اسد آبادی این راه را پیمود و سر از بن بستی در آورد که تزویر و ریا و دروغ و دغل همین قماش رهبران سد راه او کردند . آن هم کسی چون سید که خالصا مخلصا قصد خدمت به عالم اسلام را داشت . در شرایطی که آزموده را آزمودن خطا است در حیرتم چرا و چگونه خیلی ها باز گمان می کنند راه رهایی قدس از این معبر ورشکسته و امتحان پس داده می گذرد . از نقشه راه امثال بوش و طرح صلح خاور میانه مسند نشینان در قطر و قاهره و شبه جزیره ! و از همه بدتر دلدادگان یعنی خودی به این خیمه شب بازی های حال به زن ...
راه همان است که خمینی کبیر نشان داد . تکیه بر ملت ها و لاغیر . همان کیمیایی که در ایران کار ساز افتاد و حکومت سلاح و ساواک را از چرخه حیات ساقط نمود و داغ استمرار سلطنت طاغوت را بر جگر جهان استکبار گذاشت . مذاکره ! این واژه حقیر و گول زننده را از قاموس قیام باید خط زد و ایستادگی و استقامت مردمی و مردانه به دست ملت ها را جایگزین آن ساخت . دیدیم که جواب هم داد . پاسخی دندان شکن به تمام آن هایی که با سیاست سانتی مانتال ادای مبارزه در می آورند و ادعای مخالفت و داعیه مقابله با ستم دارند !
راه رهایی قدس و منکوب کردن جرثومه نکبت بلا تردید از میان ملت ها می گذرد . ملت هایی که در هزار توی دلهای درد مند هزار نا رضایتی از رهبران خود اندوخته اند که با تلنگری می تواند طوفان به پا کند و در گردباد قیام هر چه تسلیم است را محو و نابود نماید . زبان های سکوت باید بریده و دست های سازش باید رو شوند.
تنها اشارتی کافی است تا صفی از صدها نهضت مردمی ضد ظلم راه افتد و خروش داد خواهی مظلومان را به سیلی بنیان کن برابر صهیونیسم مبدل سازد .
اما مادامی که این قماش رهبران سر کارند در بر همین پاشنه خواهد چرخید . خانی می رود، خانی می آید و آب از آب تکان نمی خورد . تنها خون ملت مظلوم فلسطین است که در این آیند و روند ها هدر می رود .
نمونه بارز آن را این روزها شاهدیم . صورت مسئله روشن است . گروهی غاصب از دیوار سرزمینی بالا آمده و با زور و تزویر آن را صاحب شده و تلاش می کنند با نسل کشی و کشتار یک روز به زور سلاح و دیگر روز با محاصره غذا جای پای پلید خود را محکم کنند . این همه مقابل چشم صدها میلیون مسلمان هر روز به نوعی اتفاق می افتد اما :
در خراب آباد شهر بی تپش
نای جغدی هم نمی آید به گوش
دردمندان بی فغان و بی خروش
خشمناکان بی خروش و بی فغان
باز ما ماندیم و شهر بی تپش
وانچه کفتار است و گرگ وروبه است
گاه می گویم فغانی بر کشم
باز می بینم صدایم کوته است.
غزه در خون است . غزه در فقر است . غزه در گرسنگی دست و پا می زند تا دیر نشده باید جنبید .فراموش نکنیم ! سلسله جنبان جنبش ضد صهیونیسم یقینا ملت های مسلمان هستند . از رهبران و سران آبی گرم نمی شود.در عرض مبارزه با اسرائیل به حال این گروهک بی حال و فسرده بایدفکری کرد .
نویسنده : سید حسین طاهری
منبع : داور