پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا


زن در هنر هخامنشی


زن در هنر هخامنشی
در سال ۱۳۱۸ در روستای امام قلی قوچان به دنیا آمد و در سال ۱۳۵۰موفق به دریافت درجه ی دکترا در رشته های ایران شناسی ، اسلام شناسی و ترک شناسی از دانشگاه گوتینگن آلمان شد ... زن در هنر هخامنشی از کتاب : از زبان داریوش !... انتخاب شده که به کاربران محترم صفحه قوچان تقدیم میگردد .
مدت زیادی است که می دانیم که در هیچ یک از نگاره های بی شمار تخت جمشید و شوش و پاسارگاد هیچ زنی به تصویر کشیده نشده است.
باستان شناسان حفار در قطعه ی شکسته ای از یک آجر لعاب دار بنایی ایرانی در بابل به دست آمده ، جهره زنی را می بینند که با رنگ سفید نقاشی شده است. (۱) قطعه آجری از شوش دست سفیدی مزین به دست بند را نشان می دهد که نیزه ای را حمل می کند .البته این دست نمی تواند از آن زنی باشد . حتی گفته شده که ایرانی ها هیچ زنی را نقش نکرده اند. اما ما طبعا باید به اسنادی که به تصادف به دست می آید نیز بهاء دهیم . ظاهرا زن در چهار چوبی که برنامه های بزرگ امپراتوری و قدرت فرمانروایی آن را به نمایش در می آورد ، نقشی نداشته است.(۲)اما در میان آثار هنری کوچک به نقش های بی شماری بر می خوریم که به کمک آن ها می توان به تصویر کاملی از ظاهر زنان امپراتوری بزرگ ایران دست یافت .
نخستین موضوعی که بی درنگ جلب توجه می کند لباس زنان است . که همان لباس چین دار هخامنشی و همان کلاهی است که مرد ها بر سر دارند .
سر پوش کنگره دار بیش تر به چشم می خورد . از آن جا که مردان نیز از زیور آلات و جواهر زیادی استفاده می کرده اند از این طریق تشخیص مرد و زن بسیار دشوار می شود . حتی عناصر زینتی ، مانند به دست گرفتن نیلوفر نیز ، در تصویر زنان و مردان مشابه است . علاوه بر این معلوم می شود که در سراسر امپراتوری از((مد))واحدی پیروی می شده است . ظاهرا زنان اشراف چشم به دربار در تخت جمشید داشته اند و می کوشیده اند از لباس پربهای درباری تقلید کنند . برای نمونه به نگاره ای از سنگ آهک که از مصر به دست آمده و امروز در موزه بروکلین نگه داری می شود ، نظری می اندازیم .
این نگاره زنی را با لباس چین دار هخامنشی نشان می دهد . چین های افقی جلوی لباس و پاچه ای که به ((خورد)) چین ها داده شده وتشکیل قوس های مکرر را داده است ، به وضوح همانی است که در لباس هخامنشی و در نگاره های تخت جمشید می بینیم . این لباس برش زیبایی دارد و در قسمت پشت ، تا زمین آویخته است .آستین ها نیز برشی گشاد و آویخته دارد. دست های نگاره در جلو به هم گره خورده و گردن بندی چند ردیفه از مروارید، مانند گردن بندی که از پاسارگاد به دست آمده ، برگردن دارد .
حلقه های بزرگی زینت بخش گوش ها شده و موها را نواری با نقش نیلو فر نگه داشته است . این نوار همانی است که اسلحه دار های شاه در نگار ه ی بیستون بر سر دارند . در آرایش مو نیز تقلید از آخرین ((مد)) نگاره های تخت جمشید را شاهدیم . مو ها کوتاه و به صورت دایره ی موج دار انبوهی پیرامون سر ، درست مانند مو های شاه قرار گرفته است. سینه های بزرگ تصویر به خوبی گواهی می دهد که نگاره از آن یک زن است. همین آرایش مو را در سری می بینیم که از تخت جمشید به دست آمده است.این سر به تقلید از سنگ لاجوردی ، لعابی به رنگ آبی دارد.
چشم ها و ابروان از لعاب شیشه ای و به رنگی دیگر ساخته شده است .
این سر می توانست از آن یک زن باشد . همچنین سری از سنگ آهک که در مسجد سلیمان پیدا شده ، یا سر دیگری از گل پخته از شوش ممکن است زنانه باشد .(۳) در سوریه نیز از مد تقلید می شد . مثلا تندیس های کوچک اله هایی ظاهرا در حال زایمان از گل پخته که به تعداد بی شماری در معبد های ایشتار به دست آمده ، در زمان هخامنشیان ناگهان لباسی بر تن دارند که رگه هایی از لباس چین دار هخامنشی در آن دیده می شود .(۴)
طبق معمول این تندیس ها نیز ، به سبک ایشتار های بسیار کهن ، سینه های شان را با دو دست نگه داشته اند . در میان آن ها حتی نمونه هایی از الهه هایی به چشم می خورد که لباس شان به طور کامل لباس درباری هخامنشی است. حتی حاشیه هایی که قطعات مختلف لباس را از هم جدا می کند. شبیه لباس هخامنشی است و در دست الهه یک گل نیلوفر به چشم می خورد (۵) علاوه بر این ، الهه کلاهی بر سر دارد که بیننده را به یاد کلاه شاه در تالاربار می اندازد . این کلاه در این جا با نقشی زیگزاک تزیین شده است. (۶)
در میان وسایل آرایش ، سرمه دان هایی از برنز یافت شده که اغلب به هیئت یک زن ساخته شده است . نمونه ی مجموعه ی خصوصی فروغی از زیبایی خاصی برخوردار است. زنی که به صورت سرمه دان ساخته شده لباس هخامنشی برتن دارد که به خصوص آستین هایش از زیبایی خاصی برخوردار است .
از پشت سر زن گیسوان بلندی آویخته است و برگردن گردن بند پهنی از مروارید دارد . دسته ی کلاهک سرمه دان که به شکل پایه مبل ساخته شده ، برای آسانی کار کمی بلند تر گرفته شده و روی آن یک پرنده نشسته است . سرمه دان برنزی مشابهی ، البته با ظرافتی کم تر ، در موزه ی آشمولین (۷) آکسفورد نگه داری می شود (۸) .
همان زلف بر شانه افتاده ، این بار بسیار دقیق بافته شده و چین های پشت لباس ، طبق قاعده ، به صورت قوس های مکرر افقی آویزان است. سرمه دان دیگری که از گور زنی در کیش (۹) به دست آمده ، دارای روکشی از نقره بوده است . در این نمونه هم لباس چین دار هخامنشی تکرار شده و تندیس موی کوتاه مجعدی دارد .
همین لباس بر تن بانوان متشخص و ندیمه هایشان بر پارچه ای گوبلن نقش شده ، که در جنوب روسیه و در گورگان پازیریک پیدا شده است.
برای لباس خانوم ها در مقایسه با لباس ندیمه هایشان پارچه ی بیش تری به کار رفته است . این تفاوت را می توان از حاشیه های کنار لباس ها و نقش آستین ها تشخیص داد. به کلاه کنگره دار در بالا اشاره کردیم . روی این کلاه چادری نیز پوشیده شده است.
به زنانی با این پوشش و لباس اغلب در مهر ها هم بر می خوریم . نمونه ی بسیار زیبایی امروز در موزه لوور پاریس نگه داری می شود . ظا هرا مجلس بار در تخت جمشید مدل این مهر قرار گرفته است.
درست به همان شکل که شاه در مجلس بار نشسته است ، در این مهر زنی بلند پایه بر صندلی تخت مانندی ، که پشتی مرتفعی دارد نشسته ، پاهایش را روی چها رپایه ای گذارده و گل نیلوفری در دست دارد . لباس این زن لباس دربار هخامنشی است. کلاه اش شبیه تاج است که چادری روی آن انداخته اند. تصویر این زن بر خلاف تصور معمول از آن یک الاهه (۱۰) نیست ،بل زن بلند پایه ای است که با رفتاری دریاری خواسته تا اعتبار و درجه خود را با برد .
در مقابل او ندیمه ای با موی بافته ی بلند ایستاده و پرنده ای شبیه آن چه روی کلاهک سرمه دان قرار داشت ، در دست دارد. این پرونده یا یک شیئی زینتی ، یا وسیله ای برای بازی و شاید هم پرنده ای زنده ، مثل قناری برای وقت گذرانی یک خانم سرشناس است.
عود سوزی بزرگتر از معمول یافته ایم که نیز تقلیدی است آگاهانه از مجلس بار شاهی در تخت جمشید با این تفاوت که به جای مرد خدمتکار سطل به دست تخت جمشید در این جا زنی خدمتکار نقش شده است . این زن نیز مانند خدمتکاران منقوش بر پارچه ی پازیریک لباسی چین دار بر تن و کلاهی کنگره دار بر سر دارد.
در مهرهای زیادی زنان ایرانی با لباس چین دار دیده شده اند . مثلا بر مهری که در لندن نگه داری می شود زنی را می بینیم گل نیلوفر به دست و با موی بلندی که در قسمت پایین چندین گلوله به آن بافته شده است.
مردی ایرانی با لباس سوار کاری و باشلق روی چارپایه ای نشسته و در مقابل وی زنی با لباسی دیگر جام به دست در حال پذیرایی است . و بالاخره در مهری در تورنتو زنی در حال حمل یک مجموعه ی کامل وسیله ی نوشیدن ، یعنی غرابه ،جام و ملاقه است.
در میان کنجینه جیحون نیز به بی شماری از نقش های زنان بر می خوریم. در فضای داخلی در یک قوطی نقره ای کوچک زنی با همان لباس معمول و مردی با لباس سوار کاران ایرانی نقش شده است.
در تعدادی از ورق های زرین که شاید همانند کلیساهای زیارتی ارتودوکس و کاتولیک امروزی مخصوص نذر و نیاز بوده ، زن های گل نیلوفر بر دست نقش شده است . (۱۱) در دو مهر انگشتر دیگر در هر کدام زنی نشسته به چشم می خورد ، که گل یا پرنده ای در دست دارد (۱۲). به این ترتیب این حالت در تصویر زنان حالتی معمول و گسترده بوده است. در مهری که امروز در لندن نگه داری می شود به وضوح پیداست که پرنده ای که اغلب در نقش زن های نشسته به چشم می خورد ، به هیچ وجه برای قربانی کردن در راه خدایان نیست . در این جا زنی نشسته در حال دادن پرنده ی کوچکی به دخترش برای بازی است.
به این ترتیب می بینیم که بی شماری نقش زن عصر هخامنشی وجود دارد ، که در آن از نظر لباس و کلاه و زیورآلات فرقی میان زن و مرد به چشم نمی خورد . حتی نقش های تشریفاتی مجالس مربوط به شاه ، مجلس مشهور بار در فضای مرکزی پلکان بزرگ آپادانا نیز ، صورتی است که از طرف زن های امپراتوری بزرگ ایران تقلید می شود. (۱۳)
استاد : معین فر دستبوس دست استادی هستم که : سده ها و هزاره های گمشده را با اندیشه و قلم توانای خود کاوید و خالق جاودانه آثاری شد که ملت ایران به آن می بالد . عمر او به درازای عمر هزاره هایش باد ...
پی نوشت ها :
۱) R . koldwey ، das wie – derstehende Babylon ، ۱۹۱۳ ، ۱۲۷، ; ders . die
konigsburgen von Babylon ,l,taf. ۳۹ a
۲) در عین حال هرودت گزارش می دهد (کتاب ۷ ، بند ۶۹) که به دستور داریوش از همسر محبوبش از ارتیستونه تصویر ]یا مجسمه ای[ از طلا ساخته بوده اند.
۳) A. spycket in : ancient Persia : the art of an empire ، ۱۹۸۰ ،۴۴،taf .۲۶ and taf .۲۵ ، fig .۸ .
۴) p.j.riis، berytus ، ۹، ۱۹۴۸ -۴۹ ،۷۵، pl. ۱۷
۵) a. o .pl .۱۷،۷
۶) a.o.pl.۱۷،۸
۷)ashmolean
۸) ۱۹۴۱.۷۹۴-a.o.pl.۱۶،fig.۳
۹) از زبان داریوش اول ، field mus . at naturral history Chicago ; a.o.pl.۱۸ und ۱۹
۱۰) spycket، a.o.۴۴
۱۱) Dalton ، pl.xv ، ۸۹،۹۳
۱۲)dalton، pl،xvl،nr.۱۰۳.۱۰۴
۱۳) این امر نشان می دهد که بورخارد(w.borchhardt ) در تئوری خود محق نیست : ami، kunst ، kultur und geschichte de achamenidenzeit und ihr fortleben ، ۱۰ ، ۱۹۸۳ ،۲۰۹ ff
(٭) - از زبان داریوش !... نوشته : خانم پروفسور هاید ماری کخ
ترجمه : دکتر پرویز رجبی ، تاریخ نگار و تاریخ نگر برجسته جهانی وازمشاهیر و
فرهیختگان منطقه قوچان
نکته : لازم به ذکر است که جهت تهیه وارسال و نصب در سایت ،از استاد اجازه گرفته شد .
فهرستِ آثار دکتر پرویز رجبی
● کتاب های علمی:
۱- کریم خان زند و زمان او ، ۱٣۵۲ ، ۱۵۵۴ ، ۱٣۵۶ ، ۱٣۷۵
۲- معماری ایران در عصر پهلوی ، ۱٣۵۶
٣- جندق و ترود دو بندر فراموش شده ی کویر بزرگ نمک ، ۱٣۵٣ ، ۱٣۵۶ ، ۱٣٨۴
۴- جشن های ایرانی ، ۱٣۵٨ ، ۱٣۷۵ ، ۱٣٨۵
۵- تاریخ خط میخی فارسی باستان ، ۱٣۵۹
۶- مهر ایران ، ۱٣۷۷
۷- تخت جمشید بارگاه تاریخ ، ۱٣۷۷
٨- ارج نامه ی شهریاری ، ۱٣٨۰
۹- ایران شناسی ، فرازها و فرودها ، ۱٣٨۱
۱۰- هزاره های گمشده : اهورمزدا ، زرتشت ، اوستا ، جلد ۱ ، ۱٣٨۰ ، ۱٣٨٣
۱۱- هزاره های گمشده : هخامنشیان به روایت ، جلد ۲ ، ۱٣٨۰ ، ۱٣٨٣
۱۲- هزاره های گمشده : از خشیارشا تا فروپاشی هخامنشیان ، جلد ٣ ، ۱٣٨۰ ، ۱٣٨٣
۱٣- هزاره های گمشده : اشکانیان ، جلد ۴ ، ۱٣٨۱، ۱٣٨٣
۱۴- هزاره های گمشده : ساسانیان ، جلد ۵ ، ۱٣٨۲ ، ۱٣٨٣
۱۵- ترازوی هزارکفه ، ۱٣٨٣
۱۶- شما در این خانه حقی ندارید ، ۱٣٨٣
۱۷- ایران ، ۱٣٨۴
۱٨- سده های گمشده ، مجلد ۱ ، ا ز مجموعه ‍ی ده جلدی تاریخ دوره ی اسلامی ایران ، زیر چاپ (۱٣٨۵)
۱۹- سده های گمشده ، مجلد ۲ ، ا ز مجموعه ‍ ی ده جلدی تاریخ دوره ی اسلامی ایران ،زیر چاپ (۱٣٨۵)
۲۰ - سده های گمشده، مجلد ٣ ، ا ز مجموعه ‍ ی ده جلدی تاریخ دوره ‍ی اسلامی ایران ، زیر چاپ (۱٣٨۵)
(هفت جلد دیگر در دست تهیه).
۲۱ - فرمایش های شاهان ، آماده ‍ی چاپ در سال ۱٣٨۵
۲۲ - سفرنامه ی اونور آب ، ۱٣٨۴-۱٣٨۵
۲٣ - خوشا شیراز... ، زیر چاپ ، ۱٣٨۵
۲۴ - تاریخ جامع کاشان ، برای بنیاد کاشان ، آماده ی چاپ
۲۵ - تاریخ ایران در دوره ی ایلامی ، مادی و هخامنشی (کتاب درسی دانشگاه پیام نور) ، ۱٣٨۴
۲۶ - تاریخ ایران در دوره ی سلوکیان و اشکانیان (کتاب درسی دانشگاه پیم نور) ۱٣٨۴
کتاب های ترجمه:
۲۷- کویرهای ایران ، سون هدین ، ۱٣۵۴
۲٨- مارکوپولو در ایران ، آلفونس گابریل ، ۱٣۵۴ ، ۱٣٨۱
۲۹- سفرنامه ی نیبور ، کارستن نیبور ، ۱٣۵۵
٣۰- ماه عسل ایرانی ، ویلهم لیتن ، ۱٣۵۵ ، ۱٣٨۵
٣۱- از زبان داریوش ، هایدماری کخ ، ۱٣۷۵-۱٣٨٣ (ده چاپ)
٣۲- یافته های نو ، والتر هینتس ، ۱٣٨۵
٣٣- داریوش و ایرانیان ، والتر هینتس ، جلد ۱ ، ۱٣٨۵
٣۴- داریوش و ایرانیان ، والتر هینتس ، جلد ۲ ، ۱٣٨۵
٣۵- نامنامه ی ایران باستان ، ۱٣٨۰ (آماده ی چاپ)
٣۶- هنر جهان اسلام ، ارنست گروبه ، (آماده ی چاپ)
● کتاب های داستانی:
٣۷- شهرما (مجموعه ی قصه) ، ۱٣۵۲ ، ۱٣٨۴
٣٨- ماهی قرمز حوض همسایه (مجموعه ی قصه) ، ۱٣۵۷
٣۹- دشنه و سیب گمشده (رمان) ، ۱٣۷۹
۴۰-لاهوت (رمان) ، ۱٣٨۴
۴۱- سیمرغ (رمان) ، ۱٣٨۵
● علاوه بر این کتاب ها:
۱- سه سال سردبیری ماهنامه ی فردای ایران
۲- حدود ۲۵۰ مقاله برای دانشنامه ی ایران
٣- حدود ۱۰۰۰ مقاله برای دانشنامه ی دانش گستر
۴- ترجمه ی ده ها داستان آلمانی
۵- تالیف حدود ۱۰۰ مقاله در زمینه های گوناگون
منبع : مرکز علمی و پژوهشی فرش ایران