پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

مقایسه خاتمی و کروبی ‌


مقایسه خاتمی و کروبی ‌
بحث <خاتمی و کروبی> به عنوان دو کاندیدای مطرح جبهه اصلا‌ح‌طلبان مدت‌هاست که در کانون توجه سیاسیون، رسانه‌ها و افکار عمومی قرار دارد. از یک سو، سیدمحمد خاتمی، به عنوان نماد اصلا‌حات و رئیس سابق قوه مجریه بر سر زبان‌هاست و از سوی دیگر مهدی کروبی به عنوان کسی که همواره جزو نیروهای شاخص چپ بوده، مطرح است. بی‌گمان و منصفانه باید گفت که این هر دو، از چهره‌های بسیار گرانمایه‌ای هستند که در جامعه سیاسی امروز، می‌توان سراغ گرفت، لذا جانبداری از هر کدام از آنها در انتخابات ریاست‌جمهوری، هرگز و هرگز نباید به معنای بی‌احترامی و نفی دیگری باشد. با این مقدمه، درصدد آنم که در پاسخ به این سوال که کدام یک از این دو، برای ریاست‌جمهوری آتی مناسب‌تر هستند، مقایسه‌ای بین آنها داشته باشم. تاکید می‌کنم که سوال این مقایسه، حول مناسب بودن آنها برای ریاست‌جمهوری است، نه اینکه درصدد پاسخ به این پرسش باشد که کدام یک مجموعا شخصیت بهتری دارند؟ ضمن اینکه مقایسه کنونی، طبیعتا متعلق به شرایط سیاسی کنونی است و می‌تواند در شرایط متفاوت، نتایج دگرگونه‌ای داشته باشد.
● سوابق اصلا‌ح‌طلبانه
مهدی کروبی از همان روزهای آغاز فعالیت‌های سیاسی‌اش، جزو نیروهای چپ و از منتقدان پروپاقرص راست‌گرایان - که اکنون اصولگرا نامیده می‌شوند- بود. او در مجلس سوم عهده‌دار ریاست پارلمان شد و توانست در بحبوحه فضای سیاسی بعد از ارتحال امام(ره) به نحوی مجلس سوم را اداره کند که نیروهای رادیکال نتوانند در عرصه پارلمان، قدرت مانور چندانی داشته باشند. کروبی در مجلس ششم نیز از یک سو، با مخالفان اصلا‌حات، درگیر چالش دائمی بود و از سوی دیگر با درک قدرت جناح مقابل، مانع از تندروی‌ها بود زیرا چنین می‌اندیشید که اگر اصلا‌ح‌طلبان با سرعت مطمئنه حرکت نکنند، رقبا، برای فرستادن آنها به ته دره، دستاویز مناسبی خواهند داشت. سیدمحمد خاتمی نیز در دوران صدارتش بر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلا‌می در دولت دوم میرحسین موسوی و کابینه اول ‌هاشمی رفسنجانی رویکردهای اصلا‌ح‌طلبانه آشکاری داشت که در نهایت تحت فشارهای مرتبط با سیاست‌های کاری‌اش در این وزارتخانه، استعفا کرد و سرانجام با پیروزی در انتخابات به یاد ماندنی دوم خرداد ۱۳۷۶، به عنوان نماد اصلا‌حات، پایگاه خود را تثبیت کرد.
● شجاعت و صراحت
بی‌گمان، پیش بردن اصلا‌حات در کشور با شعار و تعارف و حتی استدلا‌ل‌های منطقی (آن هم در مقابل کسانی که وامدار هیچ استدلا‌لی نیستند) نمی‌تواند محقق شود مگر آنکه رویکردهای اصلا‌ح‌طلبانه، با چاشنی غلیظ <صراحت در کلا‌م و شجاعت در عمل> محقق شود. به نظر می‌رسد با توجه به سوابق تاریخی این دو بزرگوار، باید اذعان داشت که در این عرصه، مهدی کروبی، کارنامه و سابقه بهتری نسبت به سیدمحمد خاتمی دارد. خاتمی، هر چند متین‌تر عمل کرده است ولی در کشاکش این نبرد سیاسی و فکری، نمی‌توان مانند مراسم خواستگاری، از رهگذر تعارف و گفت‌وگوی صرف به نتیجه رسید. این عرصه، نه تنها ساحت تقابل دیدگاه‌ها، بلکه آوردگاه تضاد منافع نیز هست، لذا بسیار پیش می‌آید که بی‌پرده و شفاف سخن گفتن و شجاعانه عمل کردن، ضرورت می‌یابد. مهدی کروبی، در میان سیاستمداران ایرانی به صراحت لهجه و شجاعت عملی شهره است درست برعکس سیدمحمد خاتمی که به سخن در لفافه گفتن و کوتاه آمدن معروف است. در حالی که خاتمی، عمدتا کوتاه آمده و در مواقعی استعفا کرده است، کروبی، به جز در ماجرای اصلا‌ح قانون مطبوعات در مجلس ششم، که از فرمان رهبری تمکین کرد، در هیچ موردی کوتاه نیامده است. مقایسه رفتار خاتمی و کروبی در قبال دستگیری دو چهره اصلا‌ح‌طلب می‌تواند تفاوت رفتاری خاتمی و کروبی را بهتر عیان کند.
هنگامی که غلا‌محسین کرباسچی شهردار موفق تهران به زندان محکوم شد، آنچه خاتمی انجام داد، فقط سکوت و نظاره بود و تاسف خوردن. کرباسچی در خاطراتش نقل می‌کند که وقتی به یکی از چهره‌های سیاسی گفته بود که چرا خاتمی کاری نمی‌کند و حرفی نمی‌زند، او در پاسخ گفته بود که روی خاتمی حساب نکن، مساله تو برایش چندان مهم نیست (نقل به مضمون.) این در حالی است که تحلیلگران معتقدند حبس کرباسچی، آن هم در اوایل ریاست‌جمهوری خاتمی، به منظور محک زدن خاتمی توسط جناح مقابل صورت گرفت و چون خاتمی واکنش جدی نسبت به این امر نشان نداد، فشارها علیه اصلا‌ح‌طلبان تشدید شد و تاکنون نیز ادامه دارد به‌گونه‌ای که حتی خود خاتمی نیز از این فشارها در امان نیست. این در حالی است که اگر رئیس‌جمهور وقت، واکنش قاطعانه‌تری نسبت به ماجرا داشت و خشت اول فشار به اصلا‌ح‌طلبان، با موفقیت نهادینه نمی‌شد، امروز به عمارتی این چنین بزرگ بدل نمی‌گشت.
در مقابل، مهدی کروبی در ماجرای بازداشت حسین لقمانیان، نماینده اصلا‌ح‌طلب مجلس ششم، علنی‌ترین و شدیدترین واکنش‌ها را از خود بروز داد و در مقام رئیس مجلس، اعلا‌م کرد تا زمان آزادی وی، به مجلس شورای اسلا‌می نخواهد رفت و این حربه نیز کارگر افتاد و لقمانیان آزاد شد.
او در قضیه صدور حکم اعدام‌ هاشم آغاجری و نیز محدودیت‌های ایجاد شده برای دراویش گنابادی، ردصلا‌حیت‌ها و... بسیار شجاعانه عمل کرد و تا حد زیادی هم موفق بود به گونه‌ای که با لیدری کروبی در ماجرای آغاجری، حکم اعدام وی- که متهم به ارتداد بود-! لغو و این فعال سیاسی آزاد شد.اما متاسفانه، به‌رغم آنکه خاتمی در جایگاه قدرتمندتری به لحاظ اجرایی و محبوبیت و پشتوانه مردمی قرار داشت، چنین رفتارهای شجاعانه‌ای را در کارنامه‌اش ندارد و این در حالی است که اصلا‌حات، نیاز مبرمی به چنین رفتارهایی دارد.
سیدمحمد خاتمی، به دلیل حساسیت‌های فراوانی که روی وی وجود دارد - و این حساسیت‌ها البته نشانگر موقعیت برجسته وی نیز هست - بسیار آسیب‌پذیرتر از مهدی کروبی است. به بیان بهتر، خاتمی در موقعیتی است- یا بهتر است بگوییم در موقعیتی قرارش داده‌اند- که بسیار ساده <انگ> می‌خورد به‌گونه‌ای که این شخصیت روحانی حتی درباره التزام به مسائل اولیه شرعی نیز مورد افترای برخی جریان‌های قدرت‌محور قرار گرفته است. اما کروبی، شخصیت انگ‌پذیری نیست و اقتدارگرایان نمی‌توانند به آن سادگی که به خاتمی آسیب می‌زنند، او را خدشه‌دار کنند. فراموش نکنیم که قرار نیست رئیس‌جمهور در تمام مدت چهار سال ریاست‌جمهوری‌اش، با بحران‌های ساخته‌شده توسط جناح خارج از دولت دست‌وپنجه نرم کند، بلکه او باید به وظایف ذاتی‌اش نیز برسد و در این میان، هرچه کمتر مورد آسیب و تهمت و انگ و افترا باشد، اهداف خود را بهتر می‌تواند محقق سازد.
● تئوری‌پردازی و عملگرایی
خاتمی شخصیتی است فرهیخته، اهل اندیشه و تئوری‌پرداز اما کروبی فردی است عملگرا، لا‌بی‌گر، اجرایی و سمج. از این رو شاید برای آینده جریان اصلا‌ح‌طلبی- که فراتر از یک جناح است- مناسب‌تر آن باشد که افرادی مثل خاتمی، به جای آنکه رئیس‌جمهور شوند، در مقام لیدر معنوی اصلا‌حات به ترسیم افق‌های اصلا‌ح‌طلبی، اداره کلا‌ن جریان اصلا‌حات و حل اختلا‌فات داخلی بپردازند و مرجع تفکر این جریان تاریخی باشند تا آنکه توان خود را صرف امور اجرایی نمایند و در نهایت از خلا‌ء نظریه‌پردازی و اندیشه دچار آسیب شوند اما افرادی مثل کروبی که توان اجرایی دارند بهتر است مسوولیت‌های اجرایی را عهده‌دار شوند. نگاهی به دولت نهم بیندازید. این دولت، فردی پرکار و اکتیو مثل احمدی‌نژاد را در رأس خود دارد اما به دلیل فقدان یک عقبه فکری- کارشناسی که تئوری‌پردازی کند و مشاوره دهد دچار مشکل است. این قضیه در دولت‌های هفتم و هشتم (خاتمی) برعکس بود یعنی رئیس دولت نظریه‌پرداز بود ولی مدیر اجرایی قدرتمندی محسوب نمی‌شد. حال اگر این دو تجربه با هم جمع شوند، می‌توان با بهره‌گیری از افراد اندیشمندی مثل خاتمی، برای دولت اصلا‌حات عقبه فکری و معنوی ایجاد کرد و با استفاده از افراد پرکار و جسوری مثل کروبی، کارهای اجرایی را پیش برد.در مجموع، به نظر می‌رسد زوج خاتمی- کروبی می‌توانند با تقسیم کار بین خود براساس آنچه در بند اخیر بدان اشاره شد، تجربه جدیدی از تشکیل یک دولت اصلا‌ح‌طلب را شکل دهند. در این میان، اگر حامیان خاتمی بر کروبی تازیانه زنند و طرفداران کروبی نیز خاتمی را به سیل انتقادات خود بنوازند، هر دو طرف که پتانسیل‌های زیادی دارند آسیب می‌بینند و رقیب از این وضعیت خوشحال‌ترین خواهد بود و ای‌بسا پیروز میدان.
منبع: سایت عصرایران
منبع : روزنامه اعتماد ملی