جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا


هیچ کجا خانه آدم نمی شود


هیچ کجا خانه آدم نمی شود
كارشناسان تعلیم و تربیت معتقدند كه در عصر الكترونیك و با وجود نهادهای مختلف آموزشی، تربیت كودكان همچنان از مهم ترین كاركردهای نهاد خانواده است. سهل انگاری والدین در تعلیم و تربیت كودكان و واگذار كردن این مسئولیت از سوی آنان به سایر نهادها موجب اخلال در امر آموزش كودكان شده است.
بسیاری از والدین تصور می كنند نهادهایی مانند آموزش و پرورش و صدا و سیما وظیفه آموزش و تربیت كودكان را به تنهایی برعهده دارند. بنابراین برای نهاد خانواده در این زمینه چندان نقشی قائل نیستند. این درحالیست كه به گفته بسیاری از كارشناسان تعلیم و تربیت اگر اخلالی در كاركرد آموزشی خانواده ایجاد شود كودكان در این خانواده ها بیشتر در معرض آسیب های اجتماعی قرار می گیرند.
● خانواده تأثیرگذارترین نهاد
كودكان ما در عصری زندگی می كنند كه عصر ارتباطات نام گرفته است. این عصر شرایط جدیدی در پیش روی همه اعضای جامعه قرار داده است. سایت های اینترنتی، صدها كانال تلویزیونی و گسترش روزافزون شبكه های ارتباطی، خانواده ها را با مسائل جدیدی روبه رو كرده است. با این همه بر نقش خانواده در مسائل تربیت كودكان به خصوص در سنین ۵ تا ۶ سال دارای اهمیت ویژه است. اما باید درنظر داشت كودك در كنار خانواده، از نهاد آموزش و پرورش در رسانه های گروهی نیز تأثیر می گیرد. به گفته حجت الاسلام والمسلمین دكتر شاملی مدرس دانشگاه هیچ نهادی همانند خانواده در آموزش پذیری و تربیت كودكان تأثیرگذار نیست.
وی به ۳ مقطع سنی كودكان در آموزش پذیری اشاره می كند و می گوید: گروه سنی ۱ تا ۷ ، ۷ تا ۱۴ سال و ۱۴ تا ۲۱ سال از دیدگاه اسلام مهمترین گروه سنی برای آموزش و تربیت فرزندان است. او به توصیه اسلام در مورد آموزش پذیری كودكان اشاره می كند و می گوید: بیشترین مسئولیت خانواده مربوط به گروه سنی ۱ تا ۷ سال است. نقش كودك، شخصیت، رفتار و خودپنداری كودك در هفت سال اول زندگی شكل می گیرد. به اعتقاد او، كودك تا سن ۷ سالگی باید در خانواده و تحت آموزش و پرورش پدر و مادر بخصوص مادر قرار گیرد.
او با اشاره به این كه رفتار تربیتی پدر و مادر با نوجوانان خود در سن ۷ تا ۱۴ سال باید به صورت همكار و مكمل هم باشند، تأكید می كند: بهترین مقطع برای آموزش كودكان همین زده است، كودكان و نوجوانان در این مقطع سنی به صورت جدی آمادگی آموزش و پرورش را دارند و در گروه سنی ۱۴ تا ۲۱ سال خانواده باید به صورت گفتمان دوسویه با فرزند رفتار كند.
با این وجود این در عصری زندگی می كنیم كه دغدغه پدران و مادران بسیار شده است ، به گونه ای كه خانواده كاركرد اصلی خود را در ارتباط با آموزش كودكان فراموش كرده است .حتی دربرخی خانواده ها به دلیل اشتغال مادر و پدر، فرزندان در مهدهای كودك آموزش می بینند. در این میان مفاهیمی كه در مهدها به فرزندان انتقال پیدا می كند، گاهی در چارچوب فرهنگ خانواده نیست. دكتر شاملی در این باره می گوید: متأسفانه در جامعه كنونی كه هم زن و هم مرد شاغل هستند كودكان كمتر والدین را می بینند. در این صورت نقش تربیتی كودكان به درستی اعمال نمی شود. این درحالیست كه طبق ارزش های دینی، وظیفه و سرمایه گذاری اصلی خانواده باید در آموزش و پرورش كودكان باشد. اما هم اكنون خانواده ها بیشترین سرمایه گذاری را روی مسكن و یا داشتن زندگی مرفه می گذارند.
به گفته او، اگر كودكی در مهد و یا مدرسه تحت آموزش قرار می گیرد، خانواده باید كنش لازم را برروی فرزندان داشته باشد و از دیدگاه اسلام مسئولیت و تكلیف والدین نسبت به فرزندان هیچ گاه تمام نمی شود.
● نهادهای آموزشی ضعیف عمل می كنند
با این كه كودك از بدو تولد به تدریج آموزش ها و مهارت های زندگی را در خانواده یاد می گیرد، اما نباید نهاد آموزش و پرورش و رسانه های گروهی بخصوص صدا و سیما را در اجتماعی شدن و آموزش كودكان فراموش كرد. شاید آنچه كه در سال های اخیر خودنمایی كرده است، بی توجهی نهادهای آموزشی برای پرورش و آموزش كودكان است. نه تنها در زمینه آموزش بی توجهی صورت گرفته است بلكه تربیت دینی و اسلامی كودكان نیز در محیط آموزشی به درستی صورت نمی گیرد. صدا و سیما رسانه ای است همگانی كه نقش فرهنگ سازی و آموزش را در سطح جامعه برعهده دارد. حجم برنامه های تولید و پخش شده از سوی این سازمان در طول سال های اخیر رشد قابل توجهی داشته است. اما در یك نگاه كلی به صدا و سیما، می توان گفت بار آموزشی و كیفی این رسانه كمرنگ شده است.
دكتر حسن حسینی جامعه شناس، به نقش آموزش و پرورش و صدا و سیما در آموزش كودكان اشاره می كند و می گوید: مدرسه یك محیط ثانوی برای كودك است. اگرچه یكی از وظایف مدرسه تربیت كودكان است، اما به دلیل وجود آدم های متفاوت، این نهاد اثر مطلوب را در آموزش و اجتماعی شدن كودك ندارد. رسانه های جمعی نیز الگو های ذهنی برای كودك بوجود می آورد. اگر این الگوها متناسب با رفتار كودك در محیط خانوادگی نباشد ، تأثیر زیادی بر روی كودكان ندارد.
وی نقش خانواده را با وجود رسانه ها و نهادهای آموزشی گوناگون مهم توصیف می كند و معتقد است در خانواده هایی كه به دلایلی در انجام وظایف تربیتی خود دچار مشكل می شوند و به درستی مفاهیم آموزشی را به كودكان آموزش نمی دهند، كودك در سنین بالاتر دچار مشكلات فراوانی می شود.
شاملی به برنامه های صدا و سیما اشاره می كند و می گوید: متأسفانه برنامه های صدا و سیما تأثیر لازم را بر روی كودكان ندارد و مردم نیز در برابر برخی مسائل آموزشی فرهنگی، سكوت را در پیش گرفته اند. اگر رسانه ای كار آموزش را به خوبی انجام نمی دهد مردم باید نسبت به آن منتقد باشند.
● بازبینی مسائل تربیتی در مدرسه
به گفته بسیاری از كارشناسان مسائل آموزشی مدارس خلاقیت و استعداد دانش آموزان را نادیده می گیرند . در چنین فضایی نباید توقع داشت كه كودكانمان آموزش ها و تربیت مناسب را به خوبی فراگیرند. كیومرث امجدیان كارشناس ارشد وزارت آموزش وپرورش و مدرس دانشگاه در ارتباط با نقش آموزش و پرورش در تربیت و آموزش كودكان می گوید: محیط مدرسه برای كودكان محیط تصنعی است و به هیچ عنوان متناسب با روحیات كودك نیست. با توجه به این موضوع نقش خانواده در آموزش كودك بسیار پراهمیت است. به گفته او، تربیت باید از حالت موجود خارج شود و برنامه های درسی و تربیت كودكان در مدرسه بازبینی شود. با این اقدام محیط مدرسه از حالت تصنعی و اجباری به حالت اختیاری و عاطفی تبدیل می شود و آنجاست كه آموزش برای كودك شیرین می شود.
هدی هاشمی
منبع : روزنامه ایران