یکشنبه, ۳۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 19 May, 2024
مجله ویستا

دکتر جون، تو دیگه چرا؟


دکتر جون، تو دیگه چرا؟
خیلی‌ها با این سوال رو به رو می‌شوند که اول مرغ پدید آمده یا تخم مرغ؟ ولی اغلب پزشکان حتی اگر خود سیگاری نباشند با این پرسش رو به رو می‌شوند که چرا برخی از پزشکان سیگار می‌کشند؟ آیا شما هم با چنین سوالی رو به رو شده‌اید؟ هرکسی که استعمال دخانیات، سوءمصرف مواد، مصرف الکل و... داشته باشد، شیوه زندگی سالمی ‌ندارد چه پزشک باشد و چه غیرپزشک. البته که جامعه از پزشکان انتظار بیشتری دارد چرا که آنها به عنوان عالمان علوم پزشکی نباید با رفتار خویش شیوه زندگی ناسالم را به ویژه در بین نسل جوان ترویج کنند، اما باید دید صرف برخورداری از دانش پزشکی می‌تواند موجب رعایت یک شیوه زندگی سالم باشد؟...
اجازه دهید با هم مروری بر اصول مدرن یک شیوه زندگی سالم داشته باشیم: برخورداری از انعطاف‌پذیری و قدرت تطابق، مهارت یادگیری و آموزش مادام‌العمر، انجام فعالیت­های داوطلبانه و خیریه، احساس هدفمند و معنادار بودن زندگی، احساس معنویت و امید که حاضرم به عنوان یک پزشک سوگند بخورم که هیچ یک از این مفاهیم را در دوران تحصیل پزشکی به من نیاموخته‌اند؟ آیا به شما آموخته‌اند؟ پس چرا از ما انتظار دارند که تافته‌ای جدابافته از دیگران باشیم. شاید به این دلیل که در خانه، مدرسه و یا محل کارمان با این تعالیم آشنا شده‌ایم یا می‌شویم؟ اگر لازم است این دفعه شما سوگند بخورید که با چنین تعالیمی ‌در خانه، مدرسه یا محل کارتان نیز رو به رو نشده‌اید.
اشتباه نکنید. من حامی‌ ترویج شیوه زندگی ناسالم توسط پزشکان نیستم و فقط می‌خواهم بگویم دانسته‌های پزشکی ما به تنهایی برای سالم زیستن‌مان کافی نیست. در زندگی واقعی، شیوه زندگی محصول ترکیبی از انتخاب­‌ها، شانس‌ها و منابع است و بسیاری از شیوه‌ها و عادات زندگی در سنینی شکل می‌گیرند و بر خشت وجودمان می‌نشینند که هنوز به سن کنکور که نرسیده‌ایم هیچ، بالغ هم نشده‌ایم و به یقین از کودکان و نوجوانانی که رویای پزشک شدن دارند نمی‌توان خواست که به خاطر چنین رویایی در برابر لذت‌های فوری و هیجان تجربه رفتارهای مخاطره‌آمیزی که گاه یک پک‌ آن برای عمری اسارت بس است و یا در برابر جریان فشار همسالان مقاومت کنند آن هم با این خدماتی که در نظام آموزشی و بهداشتی کشورمان به نوجوانان ارایه می‌شود و با این حمایت اجتماعی که از رفتارهای سالم سراغ داریم. به عبارت دیگر دکترهای آلوده به رفتارهای مخاطره‌آمیز خیلی‌خیلی قبل‌تر از اعلام نتیجه کنکورشان آلوده شده‌اند و برخی که این دوران نوجوانی را به سلامت طی کرده‌اند در همان ترم اول و دوم در خوابگاه‌های مروج شیوه زندگی جمعی ناسالمی‌ که ما داریم و دور از سایه پدر و مادر، دخلشان می‌آید و گیر ذغال خوب و هم‌کلاسی بد می‌افتند. بله گاهی شرایط زندگی، منابع زندگی، جریان زندگی و شانس‌های زندگی پزشکان امروز و نوجوانان دیروز، آنها را اسیر رفتارهای مخاطره‌آمیزی می‌سازد که نگو و نپرس.
البته تنها مشکل ما پزشکان این نیست که در سن مناسب برای انتخاب یک شیوه زندگی سالم آموزش ندیده‌ایم، بلکه مشکل این است که اساسا آموزش به تنهایی برای اتخاذ یک شیوه زندگی سالم کافی نیست و شرایط فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی جامعه، از مهم‌­ترین عوامل تعیین‌کننده شیوه زندگی است. شیوه زندگی پزشکان نیز مانند تمامی‌مردم تصویری از فرهنگ آنهاست و اهمیت انتخاب پزشکان بر شیوه زندگی آنها کمتر از عوامل تعیین کننده­ اجتماعی می­باشد.
طبق تعریف سازمان جهانی بهداشت شیوه زندگی راهی است برای زندگی بر اساس الگوهای قابل تعریف رفتار که از طریق تعامل بین ویژگی­‌های فردی، روابط بین فردی و گروهی و شرایط فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی جامعه تعیین می‌شود بنابراین الگوی رفتار پزشکان در پاسخ به شرایط متغیر جامعه دایم در حال تغییر است و بهبود سلامت پزشکان از طریق تغییر شیوه زندگی آنها باید هم در راستای تغییر فردی آنها و هم در راستای تغییر شرایط فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی مؤثر در رفتار پزشکان صورت گیرد.
مشکل دیگر پزشکان برای انتخاب یک شیوه زندگی سالم این است که رفتار بهداشتی آنها توسط عوامل درون فردی، بین فردی وگروهی، عوامل ساختاری، عوامل اجتماعی و سیاست­های همگانی تعیین می‌شود که قرار گرفتن ۴ عامل از این عوامل در خارج از حوزه فردی پزشکان نشان دهنده اهمیت بیشتر مداخله‌­های محیطی نسبت به مداخلات­ فردی پزشکان برای تغییر شیوه زندگی‌شان است.
پزشکان نیز مانند مردم انتخاب‌های محدودی دارند. در تنظیم انتخاب­‌های در دسترس پزشکان، عواملی نظیر آموزش، روابط بین فردی و اجتماعی، جامعه‌پذیری، فردگرایی، توانایی‌های جسمی‌ و روانی، عوامل موقعیتی و اهداف نهایی و مالی و سایر منابع درگیرند. پزشکان در متن هنجارهای اجتماعی، در گستره جامعه و با شرایط اقتصادی مختلف، دست به انتخاب می‌­زنند و برخی از آنها به عنوان افراد برخوردار از درآمدها و آموزش بالاتر، فرصت‌های انتخاب بیشتری دارند اما این بدان معنا نیست که آنهایی که از دانش و منابع کافی برخوردارند، همیشه رفتار سالم‌تری را انتخاب می­‌کنند.
مشکل دیگر پزشکان این است که آنها نیز برای بودن یا نبودن تربیت شده‌اند و نه برای بودن، شایسته بودن و وابسته بودن. از سوی دیگر انتخاب­‌های پزشکان به شدت تحت تأثیر استرس است. هنجارهای جامعه و استانداردهای رفتاری مردم نیز انتخاب فردی پزشکان را محدود می­‌کنند. احساس کنترل زندگی و موفقیت یکی دیگر از مؤلفه‌­های مهم انتخاب شیوه زندگی توسط پزشکان به ویژه پزشکان جوان است. حمایت و ارتباط اجتماعی با خانواده، دوستان و جامعه، عوامل مهمی‌ برای سلامت و کاهش مرگ زود هنگام هستند اما بسیاری از پزشکان محبوس در مطب از چنین نعماتی محروم‌اند. حمایت اجتماعی، حفاظی در برابر حوادث گوناگون زندگی و شرایط زندگی بوده و نیز منبعی عاطفی و کاربردی برای افزایش قدرت سازش و نیز افزایش کیفیت زندگی پزشکان است. وابستگی و تعلق به یک گروه اجتماعی یا هویت محلی نیز موجب برخورداری از احساس ارزش و کنترل می‌­گردد که اثر حفاظتی این دو عنصر بر سلامت پزشکان بسیار قوی است اما متاسفانه تلاش موثری برای افزایش منزلت اجتماعی پزشکان صورت نمی‌گیرد.
اما باز همه این حرف‌ها دلیل نمی‌شود که ما پزشکان شیوه زندگی ناسالم را برگزینیم. بیایید با هم تکرار کنیم که:
الف) سلامت من، بر شیوه زندگی دیگران اثر می­‌گذارد.
ب) اقدامات من، بر شیوه زندگی دیگران اثر می‌گذارد.
ج) من بر شرایط جامعه‌ای که در آن زندگی می­‌کنم، اثر می­‌گذارم و این اثر در رعایت شیوه­ زندگی سالم در کشورمان موثر است.
د) ما در همکاری با هم بر سلامت دیگران اثر می­‌گذاریم.
در پایان امیدوارم به زودی شاهد تلاش موثر بخش سلامت و نظام آموزش و پرورش کشورمان در ترویج موثر و به موقع شیوه زندگی سالم باشیم تا حداقل از دکترهای بعد از این کسی نپرسد «دکتر جون، تو دیگه چرا؟»
دکتر شهرام رفیعی‌فر
منبع : هفته نامه سپید