سه شنبه, ۱۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 7 May, 2024
مجله ویستا

خاستگاه اندیشه قدرت در جامعه بین‌الملل


خاستگاه اندیشه قدرت در جامعه بین‌الملل
روزگاری جهانیان بر این باور بودند که جهان براساس یک توطئه گسترده جهانی توسط گروه بسیار متنفذی که حداقل در سطوح فوقانی با یکدیگر ارتباطات ژنتیکی دارند هدایت می‌شود. این گروه که در برگیرنده ثروتمندترین و بانفوذترین رهبران سیاسی و نخبگان و همچنین اشرافیت اروپاست، به رهبری انگلیسی‌ها امور جهان را براساس اداره خود پیش می‌برند. از این گروه در نقاط مختلف جهان با نام‌های گوناگونی یاد می‌شد. برخی نیز آنان را معتمدین و متمولین جهان سرمایه‌داری می‌دانستند که با پول و قدرت فرد چرخ سیاسی کشورهای خود و بیگانه را می‌چرخاندند. این گروه که ایلومیناتی۱ نام نهاده شدند معتقدند که: سیاست و کار سیاسی امری فوق‌تخصصی و آشنایی با آن پایه و اساس زندگی هر انسان است. هر عملی و تفکری در جهان به‌گونه‌ای متاثر از سیاست است و تا سیاست اعمال نشود، هیچ قصه‌ای به سرانجام نمی‌رسد.
اصطلاح ایلومیناتی اشاره به ۱۳ خانواده همخون دارد که هسته مرکزی نخبگان جهانی را تشکیل می‌دهند. سازمان ایلومیناتی هرمی‌شکل است که در بالاترین نقطه آن کمیته‌هایی مخفی با اسامی عجیب و غریبی مانند شورای سه، شورای پنج، شورای هفت و ... شورای بزرگ کاهنین، کمیته ۳۰۰ و... وجود دارد. دکتر جان کولمن در کتابی تحت عنوان «سلسله مراتب توطئه چینان»۲ داستان کمیته ۳۰۰ را برملا کرد.وی در این کتاب نوشت: ایجاد یک دولت جهانی و یک نظام مالی... به‌منظور در اختیار گرفتن همه اهرم‌های اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و... از اصول اولیه است. وابستگان این دولت واحد جهانی در صورت اطاعت محض، از یک زندگی اقتصادی مناسب بهره خواهند برد و در غیر این صورت تنبیه خواهند شد.
ایلومیناتی‌ها امر نظارت و کنترل آدمیان حتی پیش از تولد و در رحم مادر را آغاز می‌کنند. آنچه امروزه به‌عنوان افکار عمومی شناخته می‌شود، در واقع براساس طراحی‌ها و برنامه‌ریزی‌های این مغزشویان تاریخی ساخته و پرداخته می‌شود. اساس این طراحی‌ها در لندن انجام می‌گیرد لیکن صحنه اجرای عملی آن کشور آمریکاست و امروزه در آمریکا بیش از ۳۰۰ مخزن نخبگان شناخته شده‌اند و نشان داده‌اند که به واقع فرزند زمان خود هستند. در همین‌جا سوال پیش می‌آید که ایلومیناتی‌های جدید جهان چه کسانی هستند؟ ویژگی‌ آنها چیست و منشاء فکری و مادی آنان از کجاست؟ برخی افراد و صاحبنظران از آنجا که معتقدند ریشه اساسی این نوآوری سیاسی در آمریکاست، در پاسخ این سوال انگشت اشاره را به سوی آمریکا می‌گیرند. آنها در مقام اثبات این حرف می‌گویند: این کشور به دلیل نداشتن سابقه بورژوایی، اشرافی (افراد هم‌خون و دارای خون اشرافی) و همچنین نداشتن سابقه حکومت‌های قائم به فرد یا حاکمیت گروه‌های برتر، امکان ادامه حیات به‌صورت سنتی و ارثی را نداشته است. از طرف دیگر تفاوت ماهوی زندگی، از جمله کیفیت متفاوت سیاست و سیاسی‌کاری، در آن به‌گونه‌ای بوده است که به خاستگاه طبیعی مخازن اندیشه بدل شده است.
خلاصه‌تر آنکه ایلومیناتی‌های‌ آمریکا، دارندگان اندیشه‌های تازه و مبتکران صنعتی، فرهنگی، سیاسی، هنری و... هستند. در آمریکا هیچ چیز از جمله شغل سیاستمداری و سیاستگذاری به‌طور عام موروثی نیست و هیچ حرفه‌ای الزاما از پدر به پسر منتقل نمی‌شود. در این کشور نه فرزند گاندی به جای پدر می‌نشیند و نه پسران ملک حسن و ملک حسین. آمریکایی‌ها در واقع سیاست را آکادمیک کرده و از حالت قراردادی و سنتی بیرون آورده‌اند. برای پاسخ به بسیای از پرسش‌ها باید با جماعتی به نام «مخازن اندیشه» آشنا شویم که بسیاری از امور در صحنه سیاسی جهان را اداره کنند. این مخازن، سخت‌افزار هوش و دانش جوامع مختلف هستند و درصدد فراهم نمودن کثرت‌گرایی سیاسی، فضای باز و قابل اعتماد برای تحقیق، تحلیل و تصمیم‌گیری و تحول فرهنگی هستند. براساس این طرح هر نخبه‌ای در هر نقطه از جهان دموکراسی این امکان را پیدا کرده که با استفاده از همه اسناد و مدارک در زمینه تخصص خود با فراغ بال به تفحص بپردازد. در این موقعیت به‌طور مثال تهیه طرح‌های داخلی و خارجی برای یافتن راهکارهای مناسب برای سامان دادن به زندگی اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی و... جامعه به آنان سپرده می‌شد. سپس راه‌حل‌های پیشنهادی تدوین و برای اجرا به حکومت‌ها داده می‌شد و این امر به‌گونه‌ای پیش رفت که گردانندگان امور هر روزه بیشتر از قبل به مخازن اندیشه محتاج شدند و بدین ترتیب نخبگان و مخازن اندیشه به مراکز فرماندهی حکومت‌ها راه پیدا کردند و در آنجا مستقر شدند.
پس از مدتی، کار از سازماندهی نخبگان داخلی فراتر رفت و مغزهای جهانی از همه کشورها به سوی آمریکا سرازیر شدند. نتیجه اینکه امروزه صدها مخازن اندیشه در حوزه‌های مختلف فکری از فرهنگ و سیاست گرفته تا کشاورزی و دامداری و در سطوح متفاوت وجود دارد. و این مخازن اندیشه هستند که اعلام می‌کنند اگر فلان کارخانه در فلان کشور ساخته شود چه عواید یا مضاری را به‌دنبال دارد. فعالیت مخازن اندیشه مانند فعالیت فیلمنامه‌نویسان در سینماست. آنها براساس بررسی همه‌جانبه جامعه مورد تحقیق، بهترین فیلمنامه ممکن را می‌نویسند، سپس فیلمنامه خود را برای بررسی به گردانندگان سیستم‌های مختلف دولتی و خصوصی در بخش‌های گوناگون از صنعت و هنر گرفته تا نظامی‌گری و دیپلماسی ارائه می‌دهند. این افراد به مثابه تهیه‌کنندگان سینما طرح ارائه شده را می‌خوانند و در صورت پسند قیمت آن را می‌پردازند و کلید ساخت فیلم مربوطه را می‌زنند. به این ترتیب و با توجه به کیفیت بالای علمی و تخصصی این مخازن اندیشه از یک‌سو هیچ فیلمنامه‌ای بدون خریدار نمی‌ماند و از سوی دیگر سایر نخبگان برای مشارکت در امور مختلف جهانی تشویق و ترغیب می‌شوند. نتیجه آنکه فکر، قیمت پیدا می‌کند و خلاقیت، محصول خود را می‌بیند. بی‌دلیل نیست که سیستم‌های ارتجاعی و عقب‌مانده چنین نطفه‌هایی را در رحم خفه می‌کنند. امروزه مجموعه‌های صاحب‌اندیشه، طرح تغییر جهان و به زیر آوردن چرخ نیلوفری را می‌ریزند، این افراد محصول اندیشه هستند. اندیشه‌ای جمعی که چراغ راهنمای آن نیز عقلانیت است.
مثلا آقای جورج دبلیو بوش نیست که دستور حمله به عراق را صادر می‌کند، کما اینکه بر روی فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی هم سال‌های سال کار شده بود. اگر جامعه‌ای اوج علمی یا سیاسی و فرهنگی و... پیدا می‌کند ناشی از فعال بودن مخازن اندیشه‌هایی است که مدیران آن جامعه را تقویت و تغذیه می‌کند و در اینجاست که علت وجودی مخازن اندیشه مشخص می‌شود، چه در قالب ایلومیناتی‌ها و چه در قالب هزاران شکل و شیوه مخازن اندیشه‌ای جدید. تاریخ تشکیل اولین مخزن اندیشه به معنای امروز آن به سال ۱۸۳۱ باز می‌گردد. در این سال دوک ولینگتون۳ در انگلستان موسسه سلطنتی مطالعات نظامی۴ را تاسیس کرد. این مخازن اندیشه که می‌توان آنها را سازمان‌های تحقیقاتی در زمینه سیاست‌های عمومی نیز خواند اعتبار و ارزش ایده‌ها و اندیشه‌های مختلفی که پایه‌های سیاست یک جامعه را تشکیل می‌دهند، مورد سنجش قرار می‌دادند. آنها همچنین اندیشه‌های نویی را که سیاست‌های یک جامعه در آینده باید براساس آنها شکل بگیرد یا پایه‌ریزی شود، ارزیابی و معرفی می‌کردند.
اکنون با یقین می‌توان گفت که مخازن اندیشه به یکی از بنیادی‌ترین عوامل در شکل‌گیری روند دموکراتیک جوامع مختلف بدل شده‌اند. تا جایی که عده‌ای بر این باورند که تاریخ تحول سیاست خارجی آمریکا اساسا متاثر از مخازن اندیشه بوده و تجدید حیات عقل و تنظیم برنامه‌‌های کلیدی استراتژیک آمریکا از این مخازن تغذیه می‌شود. در این مناطق از یک‌سو دوران لابی‌بازی و لابی‌کاری سیاسی سپری شده و از سوی دیگر برنامه‌ریزی در همه امور به نخبگان عصر جدید سپرده شده است. در کشورهای معروف به بلوک شرق نیز از سال ۱۹۸۰ و به‌خصوص بعد از ۱۹۹۰ چنین مخازنی پا گرفته‌اند. و در کشورهای آمریکا و انگلیس از سال‌ها پیش موسسات صاحبنام مخازن اندیشه تاسیس شدند. از آن جمله موسسه بروکینگز در سال ۱۹۱۶ و بنیاد صلح بین‌المللی کارنگی در سال ۱۹۱۴ بنیانگذاری شدند. بعضی از مخازن اندیشه به‌طور کامل درگیر تحقیقات سیاسی هستند و برخی دیگر دیدگاه‌های ایدئولوژیک تعریف شده و بینش‌های روشن سیاسی دارند. طبیعی است که لابی‌کاران سیاسی نیز با مخازن اندیشه در ارتباط هستند اما چه چپ و چه راست و چه میانه، مانند موسسه بروکینگز همه تلاش مخازن اندیشه معطوف به انتقال نتایج تحقیقات‌شان به سیاستمداران و رهبران فکری، سازمان‌های مورد توجه عمومی، ارباب جراید و مطبوعات و ارتباطات جمعی و افکار عمومی جامعه هستند. اگرچه بسیاری از مخازن اندیشه جهان از تجارب مخازن اندیشه سنتی در آمریکا بهره گرفته‌اند، اما هر کدام شیوه‌های بومی و چارچوب‌‌های مناسب با نوع تحقیقات خود را نیز طراحی کرده‌اند.
به هر حال نباید از نظر دور داشت که هر مخزن اندیشه‌ای باید در چارچوب یک سیستم دولتی و با ویژگی‌های اجتماعی خود فعالیت کند. در ژاپن تعداد قابل توجهی از سازمان‌های انتفاعی نیز زیر عنوان مخزن اندیشه فعالیت می‌کنند. از آنجا که تحقیقات مربوط به سیاست‌های عمومی درآمد چندانی ندارند، این مخازن، بخش‌ها و سازمان‌های جنبی زیادی در کنار سازمان مادر ایجاد می‌کنند که یکی از وظایف آنها کسب درآمد است. به‌طور مثال این سازمان‌ها در ژاپن سیستم‌های اطلاعاتی و مشاوره ایجاد کرده‌اند که امروزه به یکی از منابع پول‌ساز بدل شده‌اند. وجود این سازمان‌ها در مجموع و به‌ویژه بعد از سال ۱۹۷۰ منجر به تشکیل «صنعت» مخزن اندیشه در ژاپن شده است. درست به همین دلیل در ارتباط با بعضی مخازن اندیشه راه‌اندازی و پیوستن به «صنعت» مخزن اندیشه امروزه هدف اصلی شده است. بر این اساس گفته می‌شود صنعت مخزن اندیشه در ژاپن در حال گذار از شکل سنتی به شکل جدید درآمدسازی است.
یکی از مهم‌ترین کارکردهای مخازن اندیشه حمایت و تشویق سیاست‌های تکثرگرایی است؛ به همین منظور این مراکز همواره با مجموعه حیرت‌انگیزی از پیشنهادات برای دوام و قوام تکثرگرایی در جوامع مختلف حضور می‌یابند و می‌کوشند تا این وجه فعالیت خود را پررنگ و پررنگ‌تر کنند، به این دلیل است که اندیشمندان بر این باورند که در جوامع کثرت‌گرا، مخازن اندیشه نقش مهمی ایفا می‌کنند و در نتیجه قرن بیست و یکم قرن فرمانروایی این نخبگان بر جهان خواهد بود؛ جهانی که اطلاعات و دانش در آن حرف نهایی را خواهد زد. یکی دیگر از مهم‌ترین وظایف مخازن اندیشه برقراری پل ارتباطی بین اندیشه‌ها و دانش‌های سیاسی از یک‌سو با سایر عرصه‌های تحقیقی و موسسات و گاه با مردمانی با زمینه‌های گوناگون فکری و ایدئولوژیک، از سوی دیگر است. این شبکه‌سازی و ارتباط‌دهی برای مخازن اندیشه ضرورت حیاتی دارد. به این ترتیب شبکه مخازن اندیشه در ماورای مرزها و ملت‌ها گسترده و «جهانی» می‌شوند... شبکه توسعه جهانی۵ مخزن اندیشه بین‌المللی۶ انجمن مطالعات سیاسی اروپایی۷ و... نمونه‌هایی از شبکه مخزن اندیشه‌ها هستند. پروفسور اندروو ریچ۸ استاد علوم سیاسی که از سال ۱۹۹۹ بررسی در مورد چند مخزن اندیشه را آغاز کرده می‌گوید: مخازن اندیشه به‌عنوان منبع اصلی راهنمایی کارشناسانه برای سیاست‌سازان و روزنامه‌نگاران عمل می‌کنند و در واقع تحقیقات این مخازن هستند که عمدتا کنگره آمریکا جراید این کشور را هدایت می‌کنند. برای شناخت بیشتر از مخازن اندیشه به چند مورد از این موسسات در سه قاره اروپا، آمریکا و آسیا اشاره می‌شود.
۱‌) موسسه بروکینگز- آمریکا
این موسسه در سه زمینه اصلی فعالیت می‌کند که عبارتند از: سیاست خارجی،‌ اقتصاد و مطالعات دولتی. در این موسسات آن‌طور که گردانندگان آنها می‌گویند، عرضه اندیشه‌ها بدون توجه به ایدئولوژی‌ها در رأس اهداف محققان قرار دارد. بروکینگز از بدو تاسیس تاکنون با انجام تحقیقات گسترده‌ای به‌منظور یافتن راه‌حل‌های چالش‌های سیاسی و عمومی آمریکا، مواد لازم برای دستیابی به بهترین روش‌ها را پیش‌روی سیاستمداران و مردم آمریکا قرار داده است. بعد از حمله ۱۱ سپتامبر بیشتر فعالیت‌های این موسسه بر روی بررسی ایده‌ها و مفاهیمی متمرکز شده است که بایستی موجب ارتقای سیاست‌ها و دیدگاه‌های دنیای غرب در ارتبا با دنیای اسلام شود. از جمله این تحقیقات عبارت است از:
ـ ایجاد توازن منطقی بین هشیاری امنیتی در برابر تروریسم و حمایت از آزادی شهروندان
ـ ماهیت مناقشه اسرائیل و فلسطین
‌ـ اقدامات پیشگیرانه در ارتباط با تهدیدهای تروریستی
‌ـ تدوین استراتژی درازمدت بین‌المللی در دوران جنگ سرد
ـ آینده کنترل تسلیحاتی و سیستم‌های دفاع موشکی و...
از موسسه بروکینگز غالبا با عنوان «دانشگاه بدون دانشجو» یاد می‌شود. به همین دلیل است که هر چند وقت یک‌بار محققان این موسسه برای تمرین اندیشه‌های خود در عرصه عمل،‌ پست‌های دولتی را می‌پذیرند و گاه نیز ماموران عالیرتبه دولتی برای دور نماندن از عرصه تحقیق در این موسسه مشغول کار و انجام تحقیقات می‌شوند. به تعبیر دیگر بین اندیشه و عمل یک ساماندهی می‌شود تا چرخه فکر و عمل از حرکت باز نماند. برخی از نامداران که از این طریق به نظام دولتی آمریکا راه یافته‌اند عبارتند از: «جیمز اشتاینبرگ (مشاور امنیت ملی کاخ سفید)، هلموت سوننفلد (عضو عالیرتبه شورای امنیت ملی در دوره ریاست‌جمهوری نیکسون و رئیس بخش تحقیقات دولتی در امور شوروی سابق و کشورهای بلوک شرقی)، مارتین ایندیک (رئیس مرکز سیاسی خاورمیانه و مشاور دولت آمریکا در امور شرق نزدیک و سفیر آمریکا در اسرائیل)
۲) موسسه کلوب رم۹
کلوب رم یک مخزن اندیشه بین‌المللی است که به‌عنوان مرکزی برای ابداعات فکری و اندیشگی شناخته شده است. این کلوب به‌عنوان یک سازمان غیردولتی و غیرانتفاعی اندیشمندان کشورهای مختلف از اقتصاددانان تا دانشمندان عرصه‌های مختلف و از تاجران تا کارمندان عالیرتبه دولتی را گرد هم می‌آورد، تا طرح جهان آینده را بریزند. این افراد که در میان آنها از سران کشورهای مختلف، از رئیس‌جمهوری تا نخست‌وزیر، از وزیر تا وکیل، از اندیشمند بیرون از حکومت تا اندیشمند درون حکومت دیده می‌شوند، بر یک نکته اساسی توافق دارند و آن این است که آینده بشریت یک‌بار برای همیشه تعیین و تدوین نشده و هر انسانی می‌تواند نقشی فعال در ارتقای شرایط خود و جامعه‌اش داشته باشد، به عبارت دیگر ماموریت اصلی کلوب رم فعالیت به‌عنوان یک کاتالیزور غیردولتی، مستقل، غیررسمی و جهانی برای ایجاد تغییرات مناسب در جهان است. داشتن نظرگاهی عمومی درباره مسئله جهانی شدن و ارتباط روزافزون بین کشورها در عین حال و وقوف بر این امر که حل مسائل جامعه جدید جهانی به صورت منفرد از عهده کشورها خارج است. دستیابی به فهمی عمیق‌تر از تفاوت‌های سیاسی، اقتصادی، اندیشگی بین کشورها و ملت‌های گوناگون، توجه به برنامه‌ریزی‌های درازمدت به منظور حفظ منافع نسل‌های آتی که در اغلب اوقات منافع آنان قربانی برنامه‌ریزی‌های کوتاه‌مدت تصمیم‌گیرندگان حکومتی می‌شود.
۳)‌ مخازن اندیشه آسیا
مخازن اندیشه آسیا عمدتا بعد از جنگ دوم جهانی و پس از استحکام چنین موسساتی در غرب پا گرفت. موسسه بین‌المللی پاکستان در ۱۹۴۷ و موسسه روابط بین‌الملل در ۱۹۵۳ در تایوان و یک سال بعد در بنگلادش تحت عنوان موسسه مطالعات و... مرکز تحقیقاتی ک.ک.آر.ای در ژاپن در سال ۱۹۴۵ پایه‌گذاری و در سال ۱۹۴۶ موسسه ک.آی.آر.ث راه‌اندازی شد. البته موسسات دیگری هم به یک معنا در ژاپن قبل از جنگ وجود داشت که بخش تحقیقات کمپانی راه‌آهن منچوری جنوبی که در سال ۱۹۰۷ بنیانگذاری شد به‌عنوان دریچه اولیه مخزن اندیشه در ژاپن تلقی می‌شود.
خلاصه آنکه امروزه استفاده از استعدادهای برتر در همه زمینه‌ها در جهان پیشرفته رایج است نخبگان فکری هم در عرصه فیزیک به تحقیق و تفحص اشتغال دارند و هم در کشاورزی و هم در عرصه هنر و سیاست. در واقع هیچ گستره‌ای نیست که از چشم تیزبین این گروه‌ها دور بماند. این گروه‌های کوچک صاحب‌اندیشه با در اختیار داشتن همه امکانات و در آزادی کامل کار و تحقیق می‌کنند و از محصولات آن نه فقط برای امروز که برای دهه‌های آینده برنامه‌ریزی می‌کنند.
اکنون مدیران برنامه‌های ایالات متحده و متحدین اروپایی با اتکا به اندیشه‌ها و طرح‌های مخازن اندیشه گام بر می‌دارند.
بنابراین می‌توان نتیجه گرفت سازمان‌های مطالعاتی هستند که تنظیم‌کننده حضور، ارتقا یا تنزل جایگاه هر یک از جوامع جهانی می‌باشند و سلیقه‌گرایی و تحزب‌گرایی و اعمال نظریات فردی از دایره مدیریت به مفهوم کامل آن خارج شده و طرح، اندیشه، آمار و انضباط جایگزین آن گردیده است. همان امری که هر عقل سلیم و دین مبین و اندیشه متین و نگاه صحیح آن را تایید می‌کند و بر ماست که در این رقابت عظیم جهانی گوی و میدان را به رقبا نسپاریم و میدانداری را با فراغ بال و آزادی کامل پذیرا باشیم تا توفیق رفیق راهمان شود.
سید عبدالمجید شفایی
پی‌نوشت‌ها در دفتر روزنامه موجود است
منبع : روزنامه کارگزاران