جواب است ای برادر این نه جنگ است

چندی قبل یادداشتی از دوست عزیزم جناب آقای مصطفی فقیهی سردبیر محترم خبرگزاری انتخاب با عنوان « اراذل سیاست! نقد کنید نه نفی!» در مورد مقالات توهین آمیز همسر سخنگوی دولت ، در این سایت منتشر شده بود و ایشان با نقل حکایتی از گلستان سعدی به خانم فاطمه رجبی که با نوشته هایی چاپلوس مابانه ، جسارت آمیز ، سخیف ، زشت ، بی پروا ، بحث انگیز و شبهه آفرین ، زشت ترین کلمات ، واژه ها و القاب کوچه بازاری را به صحنه ی سیاست ایران کشانده و همه بزرگان و اصحاب امام راحل را با زشت ترین کلمات مورد انتقاد قرار می دهد متذکر شده بود که گر تو قرآن بدین نمط خوانی ،ببری رونق مسلمانی ؛ یادداشتی متین ومعتدل پیشه که انعکاس زیادی در رسانه ها و سایت های مختلف داشت و انصافا حق مطلب در نقد یادداشت های سخیف این خانم ادا شده بود و باید اذعان نمود که توجه ، پرداختن بیش از اندازه و پاسخ دادن به مطالب و نوشته های خام خانم الهام وی را گنده وجری می سازد و به قول آقای فقیهی وی را که در عالم قلم اطلاعات کافی از نویسندگی ندارد وفاقد اولیات سواد سیاسی می باشد معروف می سازد لذا باید بگویم که یادداشت های هتاکانه وی شایسته جواب نبوده و سکوت بهترین پاسخ و سلاحی است که می توان در مقابل چنین افرادی بکار گرفت و بالطبع شکست لیست مورد تایید گروه های هوادار این خانم و حامیانش در انتخابات مجلس خبرگان و شوراهای اسلامی بهترین پاسخی بود که می توانست از سوی مردم به این گونه یادداشت های ناچیز و بی مقدار خانم الهام داده شود که ممکن است در صورت تداوم ، متقابلا در انتخابات دوره هشتم مجلس و دوره دهم ریاست جمهوری به شکل کوبنده ای تداوم یابد.
سوگ وارانه تر آن است که این یادداشت ها، به صورت ضمنی توسط غلامحسین الهام سخنگوی دولت ، وزیر دادگستری ، حقوقدان شورای نگهبان ، رئیس ستاد مبارزه با مواد مخدرو... مورد حمایت قرار گرفته و متأسفانه این نوشته ها، روز به روز حالت وقیحانه تری پیدا می کنند، یادداشت هایی که حضرت حجت الاسلام والمسلمین علی دوانی ( از محققان برجسته کشور ) پدر خانم الهام به جهت نوشته های « زشت و هتاکانه » دخترش رسماً از بزرگان کشورعذر خواهی نموده و آرزوی اصلاح دخترش را با خود به سرای باقی برد.لذا فارغ از خود نقدها از آنجایی که ماخذ نظرات ونقدهای خانم فاطمه رجبی به جهت همسری دکتر غلامحسین الهام مستقیما به ابوالمشاغل وهمه کاره دولت برمی گردد لذا شایسته پاسخ بوده و از قدیم الایام گفته اند کلوخ انداز را پاداش سنگ است ، جواب است ای برادر این نه جنگ است ونمی شود به بهانه مسئولیت سخنگوی دولت ، سگ ها را آزاد بگذاریم و سنگ ها را ببندیم. شاید تعابیری که بنده در مطالب قبلی خویش بکار گرفته ام به نظر برخی دوستان تند باشد اما قطعا از لجن پراکنی ها و دروغ پردازی های خانم الهام علیه بزرگان نظام تندتر نیست. مضافا اینکه بعضی مواقع تند بودن لازم است تا طرف مقابل حد یقفی برای تندروی های غیرمنطقی خود بیابد و هر کس تلخی می کند باید قدری مزه تلخی را به او چشاند تا از موضع تفرعن پایین بیاید، اگر چه اطمینان دارم الهامیان از این جایگاه پایین نمی آیند.و در این یادداشت سعی دارم عاملی برای این حدیث گهربار امام علی (ع) باشم که می فرمایند:«ردوا الحجر من حیث جاء، فان الشر لا یدفعه الا الشر ــ پارهء سنگ را به مبدأش بازگردانید، که شر را تنها شر دفع می کند.» [ نهج البلاغه، حکمت شماره ی ۳۰۶ ] وکسی که گفتار مؤدبانه داشته باشد، دیگران نیز با او مؤدبانه سخن‏خواهند گفت. وگرنه چنانکه آمد کلوخ‏انداز را پاداش، سنگ است‏.همچنین از کلام مولاعلی(ع) است که: «اجملوا فی الخطاب تسمعوا جمیل الجواب ‏ــــ زیبا خطاب کنید، تا جواب زیبا بشنوید!»
باید اذعان کنم که با نقد هرچند تند ۱۶ سال حکومت دو رییس جمهور سابق مخالفتی ندارم و بیش از سایرین، دولت های گذشته را دارای اشکالات عمده و نیازمند نقدهای جدی می دانم، ، اما نقدی که سالم باشد و حرمت ها حفظ شود. هر چه باشد دو رییس جمهور قبلی با مقبولیت ورایی به مراتب بیشتر از رییس جمهور فعلی و آنهم در دور اول به قدرت رسیده اند و شاید حفظ احترام آنان نیز اندکی واجب تر ! شاید اگر همسر جناب الهام، دو سه سال گذشته بدتر از این ها هم می نوشتند، کسی حواسش پرت نمی شد، اما این روزها قدرت به لحاظ فامیلی در اختیار ایشان است و بالطبع حسایست ها بسیار بیشتر شده است.لذا با عنایت به آن و یادداشتی که اخیرا در وبلاگ این خانم منتشر شده و از عصبانیت فاطمه رجبی از سفر خاتمی به یزد و کاشان حکایت دارد لازم می دانم که نکاتی را متذکر گردم:
۱) برخی از دولتمردان و حامیان دولت نهم که با انتشار یادداشت های سراسر موهن خانم رجبی مشعوف شده و احساس پیروزی می نمایند این افراد باید بدانند که یکی از عمده ترین دلایل کاهش محبوبیت جناب آقای دکتر احمدی نژاد همین دوستان نادان و خاله خرسه صفتانی هستند که به زعم باطل خویش گمان می کنند با نوشته های هرزآلود و سراسر کذب خویش دنبال کسب وجهه و شخصیت برای دولت نهم هستند فارغ از اینکه رئیس جمهور محترم بدترین ضربات را از طرف چنین اشخاصی می خورند و به تصور بسیاری از کارشناسان، این فرد با چنین موضع گیری هایی ، یکی از عاملان اصلی حملات و انتقادات هر روزه به سوی دولت و شخص رییس جمهور می باشد.
۲) گرچه در این یادداشت بنای دفاع از سید محمد خاتمی یا هر شخص دیگری را ندارم چه اینکه همواره از منقدین ایشان بوده و برخی از رفتارهای ایشان را مطلوب ندیده ام ولی از شخصی همچون همسر سخنگوی دولت که با ردیف کردن انواع و اقسام اتهامات علیه رئیس‌جمهور پیشین ایران از جمله ربط دادن اعترافات هاله اسفندیاری و کیان تاجبخش! به صراحت دینداری خاتمی را زیر سوال برده و وی را مارکسیست و بی دین معرفی نموده می پرسم اگر دینداری مورد اشاره تان این است که شما با اینگونه بی مبالاتی و بدون اشراف به تمامی قضایا به مخالفین فکری تان حمله کرده و فردی چون خاتمی را از فحش و ناسزاهای رنگارنگتان بی نصیب نساخته اید انسان بهتر است که بی دین گردد تا در دام دین مورد اشاره تان که تفسیری خشونت طلبانه و طالبانیزم از مسائل و رخدادها دارد نیفتد.و به قول یکی از مراجع عظام ، ارتداد در این دینی که آقایان مدعی آن هستند ارتداد نیست.
۳) باید بگویم که خاتمی یا هاشمی رفسنجانی برای رفتن به زادگاه خویش نیازی به اجازت و اشارت نویسنده تندرو و پرده دری چون خانم رجبی ندارند و شأن ، جایگاه و محبوبیت خاتمی یا هاشمی رفسنجانی فراتر از آنست که برای برنامه های مسافرتی خویش از نویسنده حقیری چون وی مشاوره گیرند و استقبال عظیم مردمی در اینگونه سفرها حکایت از بی اعتباری سخنان این خانم دارند.
۴) نمی دانم اگر این خانم همسر شخص دیگری غیر از وزیر دادگستری بود آیا مدعی العموم باز سکوت اختیار می کرد؟
۵) امروز در این کشور مظلوم تراز مقام معظم رهبری و سخنان ایشان نمی توان یافت و در حالی داعیان دفاع از ولایت فقیه که خود باید اولین عاملان به دستورات و رهنمودهای معظم له جهت عدم تخریب بزرگان و چهره های مورد وثوق رهبری و مردم باشند گاها اولین خط شکنان حرمت شکنی در نظام گشته اند و کیست که آنان را نشناسد و نداند اینان چه کسانی هستند و افرادی همچون خانم رجبی که به ظاهر سنگ رهبری و دفاع از حریم رهبری را به سینه می زنند چگونه با به دست گرفتن پیراهن عثمان در مقابل رهبری نظام اسلامی قد علم نموده اند.
۶) و بالاخره دکتر غلامحسین الهام که قبلا در محافل علمی و دانشگاهی کشور دارای جایگاه ویژه ای بود باید بدانند که این مسند قدرت موقتی بوده و بعد از چندی مجبور خواهند شد به خانواده اصلی خویش که همان دانشگاه است برگردند لذا باید سیاستی اتخاذ کنند که در بازگشت دوباره جایگاه حداقلی خویش را محفوظ دارند و اگر در مقام تکذیب یا رد اظهارات همسر خود برنیاید ، باید به طور قطع به پرسش های جدی و اساسی پاسخ گوید و نسبت خود را با اصولگرایی مورد نظر رهبری روشن ساخته و در بازگشت به دانشگاه خود را با طرد قشر دانشگاهی روبرو ببیند.

وحید کاظم زاده قاضی جهانی