دروغگویی سیاستمداران‌

اسرائیل بلافاصله بمباران گسترده و شدید سراسر لبنان را آغاز و علنا اعلام کرد دولت منتخب لبنان را که مورد حمایت آمریکا اما بی‌نهایت ضعیف بود مسئول اعمال حزب‌الله می‌داند.
اسرائیل با کشتن بیش از هزاران لبنانی که تقریبا همه‌ آنها غیرنظامی بودند ، قدرت هوایی خود را علیه کل زیرساختار بازسازی شده لبنان به کار گرفت و بیشتر تاسیسات زیربنایی آن مانند بزرگراه ‌ها ، نیروگاه‌‌ های برق ، کارخانه ‌های صنعتی و تاسیسات دیگر این کشور را نابود کرد ، ده‌ها روستا را به کلی با خاک یکسان ساخت و جنوب این کشور را با ریختن ۳ میلیون بمب خوشه‌ای به خاک‌وخون کشید.
حالا گیدئون ازرا، وزیر محیط زیست اسرائیل هشدار می‌دهد ، اگر حزب‌الله بار دیگر به اسرائیل حمله کند رژیم صهیونیستی دست به حمله‌ای وحشتناک‌تر به حزب‌الله خواهد زد.
وی گفت: «در جنگ ۲۰۰۶ ما امکان حمله به زیرساختار لبنان را مورد بررسی قرار دادیم اما هرگز اقدام به این کار نکردیم چون فکر می‌کردیم تمام لبنانی‌ها مسئول حملات حزب‌الله نیستند. در آن زمان ما به فکر حمله به حزب‌الله بودیم نه کشور لبنان! اما حزب‌الله در کره ماه زندگی نمی‌کند و به بعضی از زیربناهای لبنان حمله شد.»
این دروغی بی‌شرمانه است. با این حال آمریکایی‌ها که اسرائیل را مسلح می‌کنند، چیزی نگفتند. اتحادیه اروپایی هم واکنشی نشان نداد و هیچ روزنامه‌ای هم به این دروغگویی بی شرمانه اشاره نکرد.
وقتی جورج بوش و کاندولیزا رایس اعلام کردند تا پایان سال ۲۰۰۷ بین اسرائیلی‌ها و فلسطینیان صلح برقرار خواهد شد و بعد زمانی که اسرائیل تصمیم گرفت از زیر بار تعیین جدول زمانی تشکیل کشور مستقل فلسطین شانه خالی کند، حرف‌شان را پس گرفتند.
به تاثیر اسرائیل در سیاست خارجی آمریکا توجه کنید؛ لحظه‌ای که تزیپی لیونی، وزیر خارجه اسرائیل اعلام کرد تلاش‌های «زودهنگام» برای پر کردن شکاف‌ها در «فرآیند صلح» می‌تواند به درگیری‌هایی منجر شود (در اینجا باید یادآوری کرد که فلسطینیان در درگیری‌ها کشته می‌شوند اما اسرائیلی‌ها همیشه به «قتل» رسانده می‌شوند) من و دوستانم در بیروت و در لندن گفتیم طولی نمی‌کشد که رایس همین حرف‌ها را تکرار کند و همین طور هم شد و او هفته گذشته در بیت‌المقدس گفت: «این بی‌نهایت مهم است که به جای تلاش زودهنگام برای رسیدن به مجموعه‌ای از نتیجه‌گیری‌ها به پیشرفت ادامه دهیم.»
البته منظور او از مجموعه‌ای از نتیجه‌گیری‌ها همان «صلح» است. یک بار دیگر اسرائیل سیاست خارجی اش را به امریکا تحمیل کرد و باز هم دنیا به سکوت خود ادامه داد لذا وقتی مطبوعات دنیا اعلام کردند جو بایدن، معاون جدید باراک اوباما «کارشناس سیاست خارجی» است منتظر ماندیم تا معنی آن را بگویند اما به تنها نکته‌ای که پی بردیم این بود که او به طرفداری از حمله به عراق در سال ۲۰۰۳ رای داده بود اما بعدها بیشتر فکر کرد و حالا مخالف این جنگ است. لابد این امر تجربه او را نشان می‌دهد. اما «تخصص»؟
بی‌شک بایدن در دولت اوباما با کهنه‌کارهای طرفدار اسرائیل مانند مادلین آلبرایت و مارتین ایندیک، که ارباب جدیدشان یعنی اوباما با عملکرد عالی خود در اسرائیل در جریان سفر «بین‌المللی» مشهورش به اسرائیل به عنوان گل سر سبد پارلمان اسرائیل انتخاب شد، کار خواهد کرد.
مسلم است که ما به چنین مسائلی توجه نخواهیم کرد و چرا باید توجه بکنیم وقتی که وزارت دفاع ملی کانادا، برای جلوگیری از ریختن خون جوانان کانادایی در افغانستان از یک مرکز آمریکایی کمک خواسته است.
این سازمان به نام «مرکز تحقیقات تروریسم» در ویرجینیا مستقر است. به گفته وزارت دفاع کانادا این «کارشناسان تروریسم» می‌خواهند به سربازان کانادایی «تاریخ اسلام» را یاد بدهند و این قهرمانان «ضدتروریسم» همچنین می‌خواهند درباره «اسلام رادیکال» ، «حساسیت‌ها» و «مسائل فرهنگی و ایدئولوژیک که بر تصمیم‌گیری تشکیلات شورشی تاثیر می‌گذارند» نیز برای نیروهای کانادایی سخنرانی کنند.
در شرایطی که آمریکا در حال حاضر در حال باختن ۲ جنگ عظیم در جهان اسلام است از نظر من این یک راز است که چرا ارتش کانادا باید با هزینه تقریبا یک میلیون دلار به آمریکایی‌ها رو بیاورد.

نویسنده: رابرت فیسک
ترجمه: علی کسمایی‌

منبع : روزنامه جام‌جم