دوشنبه, ۱۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 29 April, 2024
مجله ویستا

این بار عبرت بگیریم


این بار عبرت بگیریم
ناکامی در جام جهانی ۲۰۰۶ و متعاقب آن جام ملت های آسیا می تواند درس های زیادی برای فوتبال ایران داشته باشد و بستری را فراهم کند که در آینده در مسیر بهتری حرکت کنیم. اما معمولاً ما عادت نداریم از این شکست ها درس بگیریم و از تکرار شدن اشتباهات گذشته مان جلوگیری کنیم.
اگر اهل عبرت گرفتن بودیم مطمئناً ۱۳ ماه پس از ناکامی مان در جام جهانی نمی نشستیم از عدم موفقیت مان در آسیا بگوییم. در جام جهانی ۲۰۰۶ در مصاف ایران با تیم های خوب دنیا مثل پرتغال و مکزیک خیلی از حقایق برای فوتبال ما روشن شد.
فهمیدیم که برای موفقیت در رویارویی با تیم های بزرگ دنیا و نتیجه گیری در بازی های سرنوشت ساز به مربی ای بزرگ تر از برانکو نیاز داشتیم. این در حالی است که برانکو در چند سال قبلش مربی بدی برای ما نبود.
ما با این مربی قهرمان بازی های آسیایی شدیم، در جام ملت ها تا آستانه قهرمانی پیش رفتیم و بدون اینکه ببازیم سوم شدیم و سرانجام به جام جهانی صعود کردیم. اما در همان بازی های آخر مشخص بود که دیگر آنقدر تیم ما بزرگ شده که برانکو برایش کوچک به نظر می رسد و ایوانکویچ دیگر دستاوردی برای شاگردانش نداشت.
در جام جهانی هم این مساله ثابت شد.ما بعد از اینکه در جام جهانی به این حقیقت رسیدیم چه کار کردیم؟ به جای اینکه بیاییم هدایت تیم مان را که پر از بازیکنان شاغل در اروپاست به یک مربی درجه یک بین المللی بسپاریم با فرمول عجیب و غریب «خرد جمعی» امیر قلعه نویی را انتخاب کردیم.
در اینکه قلعه نویی یکی از موفق ترین مربیان ایرانی است شکی وجود ندارد. اما همان طور که از اول هم مشخص بود، او نتوانست تیم ملی ایران را به آرزوهای بزرگش برساند. مشکل ما پیروزی برابر سوریه و امارات نبود که قلعه نویی بخواهد آن را حل کند. مگر ما در زمان برانکو در مصاف با تیم های آسیایی به مشکل برمی خوردیم که حالا بخواهیم به نتایج تیمی در یک سال گذشته اشاره کنیم و از پیشرفت تیم مان بگوییم.
درد تیم ملی ما این بود که با وجود این نفرات باکیفیت باید به مراتب بهتر از اینها بازی کند؛ کاری که در اواخر دوره برانکو انجام نمی شد و تنها ضربات کرنر و آزاد مهدوی کیا و ضربات سر مدافعان ما را به برد می رساند.برانکو ثابت کرد توانایی حل این مشکل را ندارد و در همین جام ملت ها کیفیت تیم ملی نشان داد که شرایط با قلعه نویی کمی بدتر از قبل هم شده و نمایش تیم ما برابر تیم درجه سومی مثل مالزی هم چنگی به دل نزد. اگر آن موقع از شکست مان درس می گرفتیم به دنبال این می رفتیم که بار فنی کادر تیم ملی را بالاتر ببریم تا به تیمی بهتر از جام جهانی تبدیل شویم اما به خاطر بسیاری از مسائل و با کمک گرفتن از ابتکاری به نام «خرد جمعی» چشم ها را به واقعیت ها بستیم و حاصلش هم این شد که پسرفت کردیم حتی اگر درجا هم می زدیم خوب بود،
ناکامی در جام جهانی مشخص کرد برای حضور در آن تورنمنت بزرگ انجام تنها دو بازی تدارکاتی با تیم بی کیفیت بوسنی و حتی کرواسی کافی نیست و آنها نتوانستند محک خوبی برای تیمی باشند که با پرتغال و مکزیک بازی دارد. شاید با آن تدارک، بازی های دوستانه و اردوها می توانستیم به راحتی قهرمان آسیا شویم اما آن گونه آماده شدن برای نتیجه گیری در جام جهانی مناسب نبود. پس از یک سال به نقطه ای پایین تر رسیدیم.
این بار توفیق بازی برابر تیم دوم جامائیکا و غنا را پیدا کردیم و نتیجه اش را هم دیدیم که چه شد. پس از جام جهانی متوجه شدیم تیمی که می خواهد موفق شود باید از همدلی و اتحاد برخوردار باشد، این طور نباشد که رئیس سازمان تربیت بدنی و رئیس فدراسیونش چشم دیدن همدیگر را نداشته باشند و برخی بازیکنان سایه هم را با تیر بزنند. این بار هم در حالی که مدعی بودیم بی حاشیه ترین تیم را داریم طوری حرکت کردیم که در پایان هنگامی که تیم به کره باخت بعضی ها چندان از این باخت ناراحت نبودند.
باید مشخص کنیم هدف مان در این فوتبال چیست. طبیعتاً هدف اصلی مان باید حضور موفق در جام جهانی ۲۰۱۰ و پایان دادن به طلسم قهرمان نشدن مان در آسیا و نرسیدن مان به المپیک باشد. آیا به این سمت حرکت می کنیم یا به دنبال این هستیم با کسب یکسری موفقیت های کم ارزش تر از اهداف اصلی مان غافل شویم.
در این یکی، دو ساله به اندازه کافی برای رسیدن به پیروزی پل ساختیم و در واقع اگر می خواهیم تیم ملی مان در آن سطحی بازی کند که از آن انتظار داریم باید از این دو ناکامی بزرگ استفاده کنیم. تیمی که بازیکن بوندس لیگایی، لیگ برتری و شاغل در لالیگا و سری A دارد مربی، تدارک، بازی دوستانه و اردوهایی در همین سطح می خواهد والا اگر بیاییم و امروز بگوییم که ما بدون باخت از جام ملت ها کنار رفتیم فقط خودمان را گول زدیم.
مگر ما در جام ملت های ۲۰۰۴ باخته بودیم که بدون شک ماندن در ۲۰۰۷ یک پیشرفت و موفقیت محسوب شود؟ در همان سال ۲۰۰۰ هم در ۹۰ دقیقه به هیچ تیمی نباخته بودیم و در سال ۹۶ تنها در بازی اول شکست خورده بودیم.
برای اینکه تیمی باکیفیت داشته باشیم به جای بزرگ کردن قهرمانی در غرب آسیا و رده بندی فیفا باید از همین امروز به فکر ساخت یک تیم بین المللی باشیم.با این لیگ بی سروسامان و تفکری که درباره تیم ملی وجود ندارد بستر لازم برای ساختن آن تیم بین المللی مورد نظر به وجود نمی آید. می توان به راحتی از کشورهایی مثل ژاپن و کره الگوبرداری کرد و به جای توجه به ابتکاراتی مثل «خرد جمعی» با حرکت در مسیر صحیح ناکامی ها را جبران کرد.
مهدی زعیم زاده
منبع : روزنامه شرق


همچنین مشاهده کنید