پنجشنبه, ۲۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 9 May, 2024
مجله ویستا

مجستیک - THE MAJESTIC


مجستیک - THE MAJESTIC
سال تولید : ۲۰۰۱
کشور تولیدکننده : آمریکا
محصول : فرانک دارابونت
کارگردان : دارابونت
فیلمنامه‌نویس : مایکل اسلون
فیلمبردار : دیوید تاترسال
آهنگساز(موسیقی متن) : مارک ایشم
هنرپیشگان : جیم کری، باب بالابان، جفری دمان، هال هوکبروک، لوری هولدن، مارتین لندو، برنت بریسگو و ران ریفکین
نوع فیلم : رنگی، ۱۵۲ دقیقه


هالیوود، سال ۱۹۵۱. ̎پیتر اپلتن̎ (کری) فیلم‌نامه‌نویس فیلم‌های ردهٔ ̎ب̎ به خاطر آ‌ن‌که در دوران دانشجوئی در گردهمائی کمونیست‌ها شرکت کرده، در کمیتهٔ فعالیت‌های ضدآمریکائی ̎سناتور مکارتی̎ در فهرست سیاه قرار می‌گیرد. بنابراین، قراردادش را فسخ می‌کنند و او که از غم و نومیدی نوش‌خواری کرده، به‌طور تصادفی با اتوموبیلش از بالای پلی در خارج شهر به رودخانه سقوط می‌کند. ̎اپلتن̎ که پیرمردی او را روی ماسه‌های ساحلی پیدا کرده، به هوش می‌آید ولی گذشتهٔ خود را فراموش کرده است. پیرمرد، ̎اپلتن̎ را به لوسن، شهری در آن نزدیکی می‌برد. در آن‌جا، ̎اپلتن̎ را به‌جای ̎لوک تریمبل̎، جوانی که در دوران جنگ جهانی دوم ناپدید شده، عوضی می‌گیرند. ̎هَری̎ (لندو) پدر ̎تریمبل̎، که صاحب سالن سینمای قدیمی مجستیک است، از ̎اپلتن̎ به‌عنوان پسرش استقبال می‌کند. اما ̎آدل استنتن̎ (هولدن)، فارغ‌التحصیل رشتهٔ حقوق (که ̎لوک̎ نامزدش بوده) مجاب نمی‌شود. با این‌حال ̎پیتر̎ را دور شهر می‌چرخاند تا احیاناً خاطرات مشترک‌شان را به یادش آورد. طی یک مهمانی که به افتخارش برپا شده، ̎پیتر̎ ـ که هنوز هویت اصلی خود را به یاد نمی‌آورد̎ ـ با نواختن ماهرانهٔ پیانو (̎لوک)، پیانیست زبردستی بوده) اهالی شهر، از جمله ̎آدل̎ را متقاعد می‌کند که خود ̎لوک̎ است. ̎پیتر̎ که حالا قبول کرده ̎لوک̎ است، دوباره سالن سینمای مجستیک را به راه می‌اندازد و با ̎آدل̎ بیرون می‌رود. ̎پیتر̎ با دیدن پوستر فیلم ̎شن‌های صحرا̎، فیلمی ردهٔ ̎ب̎ که فیلم‌نامه‌اش را نوشته بوده، خاطرات گذشته و هویت واقعی خود را باز می‌یابد ولی در همان زمان، ̎هری̎ سکته می‌کند و می‌میرد. موقع بازگشت از مراسم ترحیم ̎هری̎، مأموران FBI که معتقدند ̎پیتر̎ عمداً خود را گم و گور کرده، او را تعقیب می‌کنند. ̎پیتر̎ پس از ترک لوسن حاضر می‌شود به شرط از سرگیری زندگی حرفه‌ای‌اش در هالیوود، عده‌ای از دوستان خود را به کمیتهٔ ̎مکارتی̎ لو دهد. اما با الهام از اقدامات قهرمانانهٔ ̎لوک̎ در دوران جنگ، عوض آن کار، هنگام پخش زندهٔ ̎محاکمات̎، به شدت از کمیتهٔ فعالیت‌های ضدآمریکائی انتقاد می‌کند. وقتی ̎پیتر̎ به لوسن بازمی‌گردد مثل قهرمان مورد استقبال قرار می‌گیرد.
● دارابونت کارگردان فیلم‌های بیش‌تر از ۱۲۰ دقیقه است، و فیلم‌نامهٔ کاملاً جاه‌طلبانهٔ اسلون و کنکاش او دربارهٔ یک فیلم‌نامه‌نویس و شهروند آمریکائی سال‌های پس از جنگ جهانی دوم ـ به هم‌راه نیشتر زدن به صنعت سرگرمی‌ساز هالیوود ـ آن‌قدر قانع‌کننده است تا این کارگردان کم‌کار اما گزیده کار را بر آن دارد تا پس از رهائی از زندان شوشنک (۱۹۹۴) و مسیر سبز (۱۹۹۹) بار دیگر همگان را به سالن سینماها بکشاند. او سعی می‌کند قصه‌ای به سبک فیلم‌های فرانک کاپرا را روایت کند که طبعاً دامن زدن به احساسات‌گرائی هم جزو لاینفک آن خواهد بود. بازی‌های خوب بازیگران هم به خوب از کار در آمدن قصه کمک بسیار کرده است. کری که او را عمدتاً یک بازیگر کمدی می‌شناسیم، در این‌جا بسیار از نقش‌های کمیک و متعارف خود فاصله گرفته و تلاش می‌کند تا خود را به‌عنوان بازیگر توانای فیلم‌های درام تثبیت کند، و درون‌مایهٔ فیلم نیز این بستر را برای او فراهم کرده است. زمان وقوع ماجراها که مربوط به اوایل دههٔ ۱۹۵۰ است، طبعاً معصومیت و شادابی آن دوران را القاء می‌کند، اما از سوئی دیگر، نوستالژیک و یادآور ارزش‌ها و اخلاقیاتی است که آمریکای آن سال‌ها بر آن بنا شده بود. در عین حال، آن‌چه کنایه‌آمیز می‌نماید، تعارض آن ارزش‌ها با وضعیت زمان نمایش فیلم (اوایل ۲۰۰۰) ایالات متحد است و وضعیت دنیای اکنون. سازندگان فیلم به این نتیجه رسیده‌اند که تعارض اصلی فیلم را با یک صحنهٔ آبکی دادگاه سرهم‌بندی کنند. فیلم، ادای دینی به قهرمانان گذشته است، دربارهٔ آزادی می‌گوید، و به ستایش از کسانی می‌پردازد که در راه آزادی کشته شده‌اند. در کنار این، گوشهٔ چشمی به ایدهٔ قدرت سینما دارد، به تجربهٔ سینما رفتن، و به تأثیر فیلم‌ها بر تماشاگران. این موضوع در ایفای نقشی کوتاه از بروس کامبل، ستارهٔ فیلم‌های ردهٔ ̎ب̎ آمریکا، منعکس شده است.