پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

دریا ‌‌دلان


دریا ‌‌دلان
مردمی خسته ز بیداد رژیم،
گرد هم جمع شدند نزد حکیم:
کی حکیم،
روز نو آمده،
پس عدل، کجا؟
داد، کجاست؟
دلمان تنگ و چشمان خونین،
اعدام و شکنجه، شد یقین،
به که گوئیم از شام فقیرانه‌‌مان؟
حکیم، داد پاسخی اینچنین:
کی ای دریا‌‌ دلان،
بزنید دل دریا‌ی‌تان را به آب،
شکوه و خون دل نیست راه،
بر کنید ریشه ظالم را،
موج در موج،
همچو دریایی خروشان،
بیدار شده،
نجوا کنید،
خواب از چشم پلیدان وا کنید،
سفره فقر را برچیده و از جا کنید،
بند نافی کزان خون ریزد،
ببرید،
نه به دریا،
خندقی کنده و
آنجا بکنید!
منبع : فرهنگ و توسعه