یکشنبه, ۱۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 5 May, 2024
مجله ویستا

خون‌آشام‌ها - VAMPIRES


خون‌آشام‌ها - VAMPIRES
سال تولید : ۱۹۹۹
کشور تولیدکننده : آمریکا
محصول : سندی کینگ
کارگردان : جان کارپنتر
فیلمنامه‌نویس : دان جاکوبی، برمبنای رمانی نوشتهٔ جان استیکلی
فیلمبردار : گاری ب. کیب
آهنگساز(موسیقی متن) : جان کارپنتر
هنرپیشگان : جیمز وودز، دانیل بالدوین، شریل لی‌، تومان ایان گریفیث، ماکسیمیلیان شل، تیم گینی و مارک بون جونیر
نوع فیلم : رنگی، ۱۰۸ دقیقه


نیومکزیکو. ̎جک کرو̎ (وودز)، سر دستهٔ سرسخت و خشن یک گروه حرفه‌ای خون‌آشام‌کش است که از طرف کلیسا حمایت می‌شود. پس از شکار نه خون‌آشام به‌دست گروه، سر کردهٔ قوی و بسیار خطرناک خون‌آشام‌ها، ̎والک̎ (گریفیث)، به مهمانی شبانهٔ خون‌آشام‌ها حمله می‌کند و محبوبهٔ ̎جک̎، ̎کاترینا̎ (لی) را می‌گزد و همهٔ افراد او، جز دستیارش، ̎مونتویا̎ (بالدوین) را می‌کشد؛ ̎جک̎، ̎مونتویا̎ و ̎کاترنیا̎ی آلوده از مهلکهٔ ̎والک̎ می‌گریزند و ̎جک̎، آن و را به هتلی می‌فرستد تا منتظرش بمانند و خودش پیش کاردینال حامی‌اش (شل) می‌رود تا از او دربارهٔ ̎والک̎ راهنمائی بگیرد. کاردینال و کشیش جوان، ̎گیتو̎ (گینی) برای ̎جک̎ شرح می‌دهند که ̎والک̎ روح شریری است که از قرن چهاردهم در جسدی جا گرفته و حالا با استفاده از رازی شیطانی، و با به‌دست آوردن صلیبی باستانی، می‌خواهد خود را در برابر نور کشندهٔ آفتاب نامیرا کند. ̎جک̎، در راه بازگشت ̎گیتو̎ را برای رویاروئی با خون‌آشام‌ها آماده می‌کند و وقتی آن دو به ̎مونتویا̎ و ̎کاترینا̎ می‌پیوندند، دستهٔ چهار نفره، با استفاده از نیروی ̎کاترینا̎ که می‌تواند ببیند گزنده‌اش کجاست و چه می‌کند، به جست‌وجوی ̎والک̎ به راه می‌افتند. گروه خون‌آشام‌ها به دیری حمله می‌کنند، همهٔ راهبان دیر را می‌کشند و ̎والک̎ در آنجا صلیب باستانی را به‌دست می‌آورد. ̎جک̎ و دسته‌اش جای خون‌آشام‌ها را پیدا می‌کنند اما با حملهٔ ناگهانی آنها به دستهٔ خستهٔ ̎جک̎، ̎گیتو̎ می‌گریزد، ̎کاترینا̎ی خون‌آشام‌شده ̎مونتویا̎ را می‌گزد، و ̎جک̎ اسیر خون‌آشام‌ها می‌شود...
● در این فیلم ̎خون‌آشامی̎ نامتعارف، نه طرح مثلاً پرگره‌ای در کار است، نه بازیگرانی خیلی محبوب، و نه حتی جلوه‌های ویژهٔ چشم‌گیر: بیشتر زمان فیلم، به شرح شخصیت ̎جک̎ و انگیزه و برداشتش از خون‌آشام‌کشی، سبک کارش، رابطه‌اش با دستیار کارآمد اما خسته‌اش، ̎مونتویا̎ و بعدتر دستیار جدیدش، ̎پاتریک̎ دست و پا چلفتی و حساس، آلودگی محبوبهٔ گزیده‌اش، ̎کاترینا̎، و به نمایش چگونه دور هم گرد آمدن این شخصیت‌ها و تشکیل دستهٔ جدید خون‌آشام‌کش می‌گذرد؛ و دسته‌های همکاران هاکسی به یاد می‌آیند: سردسته‌ای استادکار و سرسخت، و این‌جا عصبی و بی‌رحم، و ̎کمک̎هائی که هرکدام نقطه ضعف‌هائی دارند اما سرانجام جائی به‌کار می‌آیند. و این برای کارپنتر همیشه هاکس‌دوست عجیب نیست. کارگردان سرد و گرم چشیدهٔ هر جور فیلم ترسناک و تخیلی، اینجا با خونسردی، اعتماد به‌نفس و آزادی، صحنه‌های فریبنده حواشی خون‌آشامی را رها می‌کند، و می‌کوشد با اتکا به فضاهای بدیع و شخصیت‌پردازی آرام و باحوصله، داستانش را باورکردنی کند. دشت‌های باز، جاده‌های خالی، شهرک‌های خلوت (آیا با یک وسترن روبه‌رو هستیم واقعاً؟)، و خانه‌های متروک خون‌آشام‌ها، فرصتی فراهم می‌کنند تا کارپنتر شخصیت‌هایش را در آنها به حرکت و کنش در آورد تا بفهمند برای تمام کردن کار چقدر به هم وابسته‌اند، و چقدر می‌توانند به هم کمک کنند؛ و در ضمن با ساختن محیطی بکر و وحشی، و نامطمئن و مرموز، فضای جدیدی برای جولان فیلم ترسناکش جور کند. وودز در قالب بازآفریدهٔ خون‌آشام‌کش، بی‌نقص و جذاب، و لی در نقش البته رها و بی‌سامان دخترک گزیده تماشائی است، و هوش و خشونت گریفیث، خون‌آشام ششصد ساله، و همهٔ خون‌آشام‌های وحشی و سگ‌جان فیلم، وحشت گزیده‌شدن را به جان هر از جان گذشته‌ای، حتی بالدوین قوی هیکل و ماهر، می‌اندازد. موسیقی ساده اما برانگیزانندهٔ فیلم کار خود کارپنتر است.