شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا

تحلیل نتایج غیر قابل پیش‌بینی جنگ های خاورمیانه


تحلیل نتایج غیر قابل پیش‌بینی جنگ های خاورمیانه
جنگ های خاورمیانه كه از قرن گذشته تاكنون به وقوع پیوسته است نتایج غیر قابل پیش بینی داشته‌اند.
مطمئنا ژنرال‌ها و دولتمردان منطقه خاورمیانه تا حالا متوجه نكته‌ای درباره ماهیت جنگ مدرن در منطقه خود شده‌اند. چنین جنگی هیچ وقت آنگونه كه برنامه‌ ریزی شده است پیش نمی‌رود و در پایان صدمات و ضرر آن برای متجاوز بیشتر از صدمات و ضرری است كه قربانی تجاوز متحمل می‌شود.
حمله سال ۱۹۴۸ اعراب به اسرائیل با شكست آنان پایان یافت و اسرائیل با وسعتی دو برابر آنچه سازمان ملل در ابتدا با طرح جدا سازی خود در نظر گرفته بود با قدرت تشكیل شد.
توافق محرمانه انگلیس و فرانسه برای كمك به اسرائیل و باز پس گیری كانال سوئز از "جمال عبد الناصر" مصر در سال ۱۹۵۶ به تحقیر آنها انجامید كه كانال سوئز از دست رفت و ناصر به رهبر جنبش ناسیونالیسم پان عربیسیم تبدیل شد.
پیروزی خیره كننده اسرائیل در جنگ شش روزه در سال ۱۹۶۷ كه با حمله پیش دستانه به فرودگاههای كشورهای عربی آغاز شد در آن زمان ضربه ای درخشان و كاری قلمداد می‌شد. اما این حمله اسرائیل را به مسیر مرگبار اشغال كرانه باختری رود اردن و نوار غزه و فلسطینی‌ها را به راه عملیات انتحاری كشاند.
حمله غافلگیر كننده مصر و سوریه به اسرائیل در سال۱۹۷۳ با كمك نظامی گسترده شوروی سابق، به نزول نفوذ شوروی در خاورمیانه و شكست تحقیر آمیز سوریه و محاصر كل ارتش مصر و در نهایت به صلح متزلزلی منجر شد كه به نوبه خود ترور "انور سادات "رئیس جمهوری سابق مصر را به دنبال داشت.
تجاوز سال ۱۹۸۲ اسرائیل به لبنان شكستی بود كه به خسارات و اشغالگری پر هزینه و در نهایت عقب نشینی تحقیر آمیز اسرائیل از جنوب لبنان ختم شد و جنبش جدید حزب‌الله توانست مدعی دستیابی به نخستین پیروزی اعراب به اسرائیل شود و حال جدیدترین تهاجم اسرائیل به لبنان به شكست جدی دیگری برای شهرت نظامی اسرائیل ختم شده است. ارتشی كه از نظر قدرت، پنجمین ارتش دنیا محسوب می‌شود.
شبكه‌های اطلاعاتی و جاسوسی پر ادعا اسرائیل نتوانستند به اندازه كافی قابلیت‌های دفاعی سیستم‌های تونلی و سنگر بندی حزب الله را شناسایی و بر آورد كنند و از تاثیر موشك‌های ضد تانك این جنبش بر تانك‌های اسرائیلی غافل ماندند. سربازان اسرائیلی برای جنگ پیاده نظام به شدت فشرده‌ای كه وارد آن شدند، نه آموزش كافی دیده بودند و نه به خوبی تجهیز شده بودند.
در نتیجه، دولت ائتلافی جدید "ایهود اولمرت" كه با شركت رهبران احزاب تندرو دیگر مانند "عمیر پرتز" وزیر دفاع كنونی تشكیل شده است و ارتش این رژیم را با امید تحقق اهداف مورد نظر خود به جنگ لبنان كشاند، اكنون با ناكامی عجیبی مواجه شده است. ناكامی كه در نهایت دولت ائتلافی وی را نیز ناكارآمد و ضعیف كرده است.
جنگ كشورهای خارج از منطقه خاورمیانه نیز به همین اندازه از نظر نتیجه‌گیری غیر قابل پیش بینی بوده است. وقتی آمریكا در سال ۱۹۹۱ رهبری نیروهای ائتلافی را در عملیات آزاد سازی كویت از اشغال عراق بر عهده گرفت، كمتر كسی انتظار داشت كه با پایان این جنگ صدام همچنان در عراق در راس قدرت بماند و نیروهای آمریكایی ظاهرا بصورت دائم در شبه جزیره عربی مستقر شوند و این همان انگیزه اصلی "اسامه بن لادن "رهبر شبكه تروریستی القاعده بود كه به تشكیل این شبكه تروریستی منجر شد.
آخرین جنگ آمریكا در منطقه نیز كه به سرنگونی صدام و تلاش برای استقرار نظامی دموكراتیك در عراق منجر شد، یكی دیگر از همین نمونه‌های جنگ مدرن است كه نتیجه آن بر خلاف پیش بینی طراحان رقم خورد. درست همانگونه كه دفتر سیاسی حزب كمونیست شوروی سابق هرگز پیش بینی نمی‌كرد تجاوز سال ۱۹۷۹ به افغانستان به ویتنام آنها تبدیل شود و آمریكایی‌ها نیز فكر نمی‌كردند حمله به رژیم طالبان در افغانستان كه تولید تریاك را منع كرده بود جای خود را به یك رژیم شبه سكولار در كابل بدهد كه از طریق كشت تریاك كسب درآمد كند.
با توجه به این پیشنه تامل برانگیز، انسان تعجب می‌كند كه چرا دولتمردان عاقل به خود اجازه می‌دهند درباره راه انداختن یك جنگ دیگر در منطقه فكر كنند یا چرا یك ژنرال مسئولیت شناس تلاش نمی‌كند اربابان سیاسی خود را از فكر جنگ منصرف سازد.
پاسخ این است كه این به نوع جنگی كه شما می‌خواهید راه بیندازید بستگی دارد. حزب الله در دهه ۱۹۸۰ آموخت كه راه شكست دادن ارتش اسرائیل، همیشه جنگیدن با آن در قالب یك ارتش نیست. حزب الله عمدتا مانند یك قربانی می‌جنگید كه توجه افكار عمومی و رسانه ها را از این نظر به خود جلب می كرد. حزب الله در استفاده از تركیب تروریسم به ادعای غربی‌ها و جنگ چریكی برای تحریك ارتش سرخورده اسرائیل به واكنشی افراطی كه یكی از تاكنیك‌های جنگ چریكی شهری است خود را كار آمد نشان داد.
این تاكتیك در دهه‌های ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰ برای حزب الله كارگر افتاد و این گروه این تابستان نیز بار دیگر از آن بهره گرفت و تعجب در این است كه اسرائیلی‌ها ظاهرا برای آن آمادگی نداشتند. هر چه باشد این در كنار بمب‌ گذاری، یكی از تاكتیك‌های كلاسیك عرب‌ها از زمان جنگ‌ الجزایر بوده است كه ارتش فرانسه و استعمارگران فرانسوی را در دهه۱۹۶۰ از الجزایر بیرون راند.
در عراق نیز این شیوه به گونه‌ای متفاوت جواب داده است، یعنی در كشوری كه جنگجویان سنی و شیعه هر دو به این نتیجه رسیده‌اند كه بهترین راه برای بیرون راندن خارجیان از كشورشان بالا بردن تلفات انسانی نیروهای آمریكایی و در كنار آن افزایش قتل و كشتار و تروریسم در میان مردم خود است. این تاكتیك‌ جدیدی است. تاكتیكی كه به عمد می‌كوشد یك جنگ داخلی در عراق راه بیفتد تا مخالفان اشغالگری در جنگ چریكی با اشغالگران پیروزی شوند و از همین رو نبوغ شیطانی "ابو مصعب الزرقاوی" را نیز باید یكی از كثیف‌ترین ابتكارات در هنر رزمی قلمداد كرد.
این هنر رزمی، ارتش اسرائیل را كه هنوز نیاموخته با چریك‌های شهری نمی‌توان با سربازان متعارف و سلاح‌های متعارف و تاكتیك‌های متعارف جنگید، عمیقا به این فكر خواهد برد كه در آینده چگونه با چنین جنگ پیچیده‌ای در زمین غیر نظامی مواجه شود. البته چیزی كه مایه تعجب این است كه حتی اگر ارتش اسرائیل این كار بیاموزد این احتمال وجود دارد كه قانون غیر قابل پیش بینی بودن جنگ‌های خاورمیانه ممكن است بار دیگر مصداق پیدا كند.
نویسنده:مارتینی واكر
منبع: سایت عملیات روانی
منبع : خبرگزاری فارس