دوشنبه, ۱۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 29 April, 2024
مجله ویستا

معلمان در عرصه انتخابات


معلمان در عرصه انتخابات
عده یی از فعالان حقوق معلمان در دو تشکل عمده کانون صنفی معلمان و سازمان معلمان از چند ماه پیش با برگزاری نشست هایی به این تصمیم رسیدند که با ارائه فهرستی در انتخابات مجلس شرکت کنند. اینکه فعالان صنفی به رغم ناملایمات و بی مهری های فراوان همچنان بر مشی اصلاحی خود در چارچوب قانون پای می فشارند و در صحنه انتخابات حضور می یابند، نشانه یی از رشد و بلوغ فکری آنان است. از دو سال پیش نشست هایی به صورت نامنظم بین برخی از اعضای هیات مدیره کانون و شورای مرکزی سازمان معلمان برگزار می شد که هدف آن تاسیس حزب معلمان و استفاده از پتانسیل معلمان در حوزه سیاست بود. این تلاش ها تاکنون به نتیجه نهایی نرسیده و اخبار این جلسات نیز تاکنون منتشر نشده است. همین افراد در آستانه انتخابات مجلس هشتم تصمیم به تشکیل یک ائتلاف انتخاباتی گرفتند. فرهنگیان بیشتر همکارانی را که در ادوار مختلف و عمدتاً با تلاش معلمان به مجلس راه یافته اند، به عهدشکنی متهم می کنند و معتقدند دلیل کم توجهی فراکسیون پرتعداد معلمان در مجالس ششم و هفتم به مطالبات معلمان این بوده که این همکاران نماینده تشکل ها نبوده اند. این بار برخی از فعالان صنف معلمان قرار است که خود فهرست مستقل بدهند یا از فهرست هایی حمایت کنند که برنامه روشنی برای آموزش و پرورش داشته باشند و چهره های فرهنگی شاخصی در میان اسامی کاندیداهای آنها باشند تا فراکسیون کوچکی از معلمان در مجلس خود را متعهد به دفاع از حقوق معلمان بدانند.
● شخصیت حقیقی یا حقوقی
ورود آشکار برخی از فعالان صنفی به عرصه انتخابات، واکنش های متفاوتی در میان معلمان برانگیخته است که مهم ترین آن نامه سرگشاده محمد خاکساری بازرس کانون و یادداشت حمید پوروثوق معاون دبیرکل کانون است. نامه خاکساری هفته گذشته برای اولین بار در اعتماد منتشر شد. بحث صنفی یا سیاسی یکی از مباحث قدیمی و چالش برانگیز در میان فعالان حقوق معلم است. بزرگ ترین اتهامی که از سوی فعالان کانون به سازمان معلمان وارد می شد اعتقاد آنها به کار سیاسی برای تکمیل کار صنفی بود. اکنون به نظر می رسد این خط کشی کمرنگ شده و دو جریان عمده از نظر فکری در حال نزدیک شدن به همدیگرند. در حالی که برخی به شدت از ورود به عرصه انتخابات استقبال می کنند، عده دیگری نگران آغشته شدن فعالیت های صنفی به سیاستند. برخی هم معتقدند ورود محدود به عرصه سیاست و بر اساس منافع معلمان به معنای نادیده گرفتن ماهیت صنفی تشکل ها نیست. محمود بهشتی لنگرودی از مدافعان ورود فعالان صنفی به عرصه انتخابات به اعتبار شخصیت حقیقی آنها می گوید؛ «کانون های صنفی همچنان باید صنفی بمانند و ورود آنان به فعالیت های حزبی و جناحی به طور قطع به تخریب آنان منجر خواهد شد. اما فعالان صنفی دارای یک شخصیت حقیقی نیز هستند که می بایست بر اساس آن و با استفاده از آن و البته به دور از جناح بندی های سیاسی رایج به عنوان یک نیروی قدرتمند و مستقل وارد صحنه شوند و جمعیت عظیم فرهنگیان را ساماندهی کرده و در جهت منافع این جمعیت بزرگ که متاسفانه همواره سرباز گروه ها و جناح های حاکم بوده اند فعال کنند.»
● دفاع از سیاست
نظر بهشتی حاوی چند گزاره است؛ اول اینکه کانون ها می توانند و باید صنفی بمانند اما اعضای هیات مدیره که تمام اعتبار خود را از فعالیت صرفاً صنفی کانون گرفته اند، می توانند هرگاه که تشخیص دادند به اعتبار شخصیت حقوقی خود وارد عرصه سیاست شوند و جمعیت عظیم فرهنگیان را در جهت منافع معلمان به صورت ائتلاف های موقت سازماندهی کنند. این یعنی صدور مجوز فعالیت سیاسی در کنار کار صنفی، البته نه برای کانون ها به مثابه شخصیت حقوقی بلکه برای مدیران و اعضا به عنوان شخصیت حقیقی. دوم اینکه معلمان به صورت مستقل و فارغ از جناح بندی های رایج سیاسی وارد صحنه خواهند شد. یعنی فعالیت سیاسی در چارچوب منافع معلمان و توسط معلمان و برای معلمان. این دقیقاً همان مشی سازمان معلمان است، به این ترتیب این استدلال اعضای کانون که سازمان معلمان با فعالیت سیاسی خود مسیر اعتراضات معلمان را منحرف می کند، رنگ می بازد. اعضای هیات مدیره تشکل ها عملاً و به صورت همزمان دو نقش سیاسی و صنفی را البته به طور مجزا ایفا می کنند. آنها مجازند که در مجامع صنفی براساس مشی کانون ها در نکوهش سیاست سخن برانند و فقط از حقوق صنفی معلمان دفاع کنند و در مجالس سیاسی، سیاست ورزی و مسائل صنفی را از طریق سیاسی دنبال کنند. در گفت وگوهایی که با این دوستان داشتم صادقانه از نظر خود دفاع می کنند و در آن تناقضی نمی بینند.
● دوستان تهرانی و رالی انتخابات
به جز خاکساری و پوروثوق کسان دیگری نیز مخالفت آشکار خود را با ورود مسوولان تشکل های صنفی به عرصه سیاست اعلام کرده اند. پیمان نودینیان معلم کرد که دوران تبعید خود در استان زنجان را سپری می کند، می نویسد؛ «سخت نیست اگر نگاهی به گذشته بیفکنیم و تمام مصوبه های شورای هماهنگی را مرور کنیم. لازم به یادآوری است حتی نمی توانیم بندی را پیدا کنیم که به تشکل مستقل ما اجازه ائتلاف یا اتخاذ موضع انتخاباتی دهد. همواره این اصل تفاوت ما را با سازمان معلمان نشان داده است. حال اگر دوستان تهرانی می خواهند در این رالی شرکت کنند، دیدگاه آنان شخصی بوده و باید از سمت خود در کانون مستعفی شده و نامزد شوند چون این امر یک بی اخلاقی سیاسی محسوب می شود (موج سواری). اما به رغم نزدیکی غیرضروری بعضی از دوستان صنفی به سازمان معلمان، این فراخوان کانون های صنفی و غیروابسته بود که توانست توده معلمان را گرد آورد. بد نیست در این خصوص به معلمانی که برای احقاق خواسته های صنفی از جان ومال خود نیز مایه گذاشتند و توده آگاه معلمان احترام بیشتری بگذاریم و به جای پیگیری اهداف متعالی آنان دل به مقام نبندیم.» در حاشیه نظر نودینیان باید گفت که اعضای ائتلاف خواستار ورود کانون ها به عرصه سیاست نیستند بلکه به اعتبار شخصی وارد این عرصه شده اند. دیگر اینکه در هیچ جای اساسنامه اعضای کانون ها از فعالیت سیاسی خارج از چارچوب کانون منع نشده اند. اینکه آیا کسانی می توانند اعتبار کسب شده در فعالیت صنفی را در عرصه دیگری مانند سیاست هزینه کنند یک بحث اخلاقی است و نه حقوقی و اینکه افراد اگر به برداشتی متضاد با نظرات قبلی خود رسیدند، صادقانه بگویند و بنویسند و دست از دوگانه گفتاری بردارند باز هم انتظاری اخلاقی است،نهایت اینکه این مباحث را باید از چارچوب بسته و محدود و پچپچه های در گوشی بزرگان صنف خارج کرد تا آن معلم ساده شهرستانی هم در جریان تحولات قرار گیرد.
● مواظب باشید
این درست نیست فردی که عضو هیات مرکزی یک تشکل صنفی و در عین حال مسوول شاخه فرهنگیان ستاد انتخاباتی یک حزب سیاسی است، در جمع معلمان بگوید و بنویسد؛ «ائتلاف با احزاب در شرایط فعلی نه به صلاح است و نه سودی برای فعالان صنفی دارد.» به جرات می توان گفت که اعتبار فعالان صنفی در جامعه فرهنگیان از تمام احزاب بیشتر است اما حضور فعالان صنفی با حفظ هویت صنفی و با استفاده از تجارب تاریخی و به طور مستقل در انتخابات نه تنها ضرر ندارد بلکه فواید زیادی بر آن مترتب است که شرح آن در این مجال نمی گنجد. «تشکل های صنفی معلمان باید هویت صنفی خود را حفظ کنند و تنها رسالت خویش را دفاع از حقوق صنفی همکاران خود بدانند و مواظب باشند در مواضعی که شائبه سیاسی بودن دارد، وارد نشوند.» امین اوغانی عضو شورای معلمان یکی از مناطق تهران می گوید؛ «عده یی که می خواهند از مواهب صنف و سیاست هر دو برخوردار شوند دچار تناقض می شوند. بهتر است این دوستان که بعضاً در میان معلمان از احترام برخوردارند مواضع خود را شفاف اعلام کنند و بگویند طرفدار کار صنفی - سیاسی هستند. من در این ائتلاف ظاهراً مستقل حداقل پنج نفر را می شناسم که در احزاب رسمی مسوولیت دارند. عیبی هم ندارد اما چنین ائتلافی دیگر نباید از استقلال سخن بگوید و برای احزاب خط و نشان بکشد.» حمید رحمتی از فعالان صنفی شهرضا با اشاره به اینکه در کشور ما مسائل سریعاً سیاسی می شوند و اگر ما سیاست را رها کنیم او ما را رها نمی کند، می گوید؛ «اگر افرادی به عنوان فعال صنفی خود حاضرند هزینه وارده بر ورود در انتخابات را بپذیرند و در صورت سود آن را با کانون ها تقسیم کنند، مشکلی نیست ولی کانون ها باید توجه داشته باشند که از کمترین هزینه در این موارد ناتوانند و ممکن است با مشکلات زیادی روبه رو شوند. هیچ فردی را هم نمی توان تنها به دلیل عضویت کانون از فعالیت سیاسی منع کرد.» سخنان این فعال حقوق معلمان درست است اما آقای رحمتی می داند که در عالم واقع، شراکت قانونمندی خاص خود را دارد و شرکا از سود و ضرر هر دو سهم می برند.
● از باغان تا تهران
از ۱۱نفر عضو ائتلاف به جز محمد داوری و سیدمحمد مرد بقیه افراد یعنی ۹ نفر دیگر همگی داوطلب نمایندگی شده اند. فعالان صنفی با برخی ائتلاف ها و نمایندگان مجلس هفتم از جمله اسماعیل گرامی مقدم و کمیسیون فرهنگی ستاد ائتلاف اصلاح طلبان نشست هایی داشته اند. تلاش هایی برای گفت وگو با حزب موتلفه هم صورت گرفته که به نتیجه نهایی نرسیده است. ایده غالب در این جمع صنفی - سیاسی حضور مستقل فرهنگیان در انتخابات است. یکی از نمایندگان اقلیت مجلس هفتم که در عین حال سخنگوی یک حزب سیاسی هم است به معلمان عضو ائتلاف گفته است در صورتی که به طور رسمی مورد حمایت ائتلاف معلمان قرار گیرد حاضر است در مجلس سخنگوی معلمان باشد و۸۰ درصد فعالیت خود را به مسائل صنفی معلمان اختصاص دهد. قرار است این پیشنهاد بررسی شود. در شهرستان ها هم علاوه بر کاندیداهای اختصاصی قرار است از نمایندگان مجلس هفتم که از حقوق معلمان به صورت پیگیر دفاع می کنند حمایت شود. در آخرین تصمیم گیری قرار شد لیست مستقل معلمان با ۷ کاندیدا و تعدادی نیز به عنوان کاندیدای مورد حمایت معلمان اعلام شود. ائتلاف معلمان معتقدند در حوزه شهر تهران، اسلامشهر، شمیرانات و شهرری بیش از ۱۲۰ هزار فرهنگی حضور دارند و این تعداد برای پیروزی در هر انتخاباتی کافی است زیرا تعداد معلمان و اعضای خانواده آنها بالغ بر ۵۰۰ هزار نفر است. کافی است که پیام ائتلاف به گوش معلمان برسد. اما با عبور از کلیات و ورود به حوزه عمل مشکلات رخ می نماید. اولین بحث تایید صلاحیت هاست. این احتمال وجود دارد که همه یا تعدادی از معلمان ردصلاحیت شوند. هزینه های انتخاباتی معلمان جز به کمک احزاب و ائتلاف ها حل نخواهد شد. شرایط احزاب برای اعطای امکانات چه خواهد بود؟ از سوی دیگر قابل پیش بینی است که گروه های حاشیه یی که در چنین شرایطی مثل قارچ در هوای بارانی ظهور می کنند و نیز کاندیداهای منفرد با پیشنهادهای قابل توجه سراغ ائتلاف معلمان بیایند و حتی بدون هماهنگی نام کاندیداهای معلمان را در صدر لیست های خود قرار دهند. آیا زورق کوچک معلمان با دل های پاک و ساده و مهربان در دریای توفانی سیاست به سلامت به ساحل خواهد رسید یا چون خانه معلمان در کام توفان سیاست استحاله خواهد شد؟
● چکادی برای معلمان
سابقه حضور معلمان در انتخابات به مجلس ششم برمی گردد. در سال ۷۹ ائتلافی تحت عنوان چکاد آزاداندیشان با محوریت خانه معلمان ایران و با شعار ایران ای مرز پرگهر، در انتخابات مجلس ششم شرکت کرد. این ائتلاف با نفی احزاب چپ وراست و اصلاح طلب و محافظه کار و نصب بیلبوردهای بزرگ تبلیغاتی حرف و حدیث های فراوانی برانگیخت. آنها هفته نامه یی هم در تیراژ وسیع با تیتر و شعار های معلم پسند منتشر می کردند. پس از ناکامی چکاد در انتخابات و حضور پر سروصدای خانه معلمان در اعتراضات گسترده صنفی سال ۸۰، این تشکل به فعالیت های اقتصادی روی آورد. ابتدا اقلامی مانند فرش ماشینی و یخچال به صورت قسطی به معلمان می فروختند. کمی بعد با تشکیل تعاونی به فعالیت در حوزه مسکن روی آوردند. دفاتری در غرب (آریاشهر) و مرکز تهران (جمهوری) تاسیس کردند. آنها هر اندازه در حوزه صنفی با ناکامی روبه رو شدند در عرصه تجارت و مسکن کامیابی به دست آوردند و با موفقیت در حوزه اقتصاد از صنف دور شدند. سرانجام خانه معلمان همراه با دبیرکل پرسروصدای آن در سال ۸۲ یک باره از عرصه فعالیت های صنفی ناپدید شد.
در یک رودخانه بیش از یک بار نمی توان شنا کرد. شرایط امروز جامعه و تشکل ها و فعالان صنفی کنونی با آن دوره قابل مقایسه نیست و به نظر می رسد تشکل های کنونی از پویایی برخوردارند و فعالان صنفی در کوران حوادث تجربه اندوخته اند و از سلامت نفس بیشتری برخوردارند. اما مشترکات نگران کننده یی در شعارها و روش ها و کیفیت فعالیت های اقتصادی در اکثر تشکل های ایجاد شده بعد از سال ۷۶ دیده می شود. سیاست ورزی در عین نفی سیاست، رد و تحقیر حزب گرایی و انجام عمل محفلی که به مراتب پایین تر از تحزب است، تبری جستن دائمی از جناح ها و احزاب موجود در عین اشتیاق برای پیوستن به آنها، خود بزرگ بینی و تحقیر دیگران همراه با پرخاشگری توام با طلبکاری از عالم و آدم، عمل گرایی بدون تئوری و نقشه راه، ورود به حوزه فعالیت اقتصادی و... از جمله این مشترکات است.
شیرزاد عبداللهی
منبع : روزنامه اعتماد


همچنین مشاهده کنید