شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

حتی طلعه و زبیر را نیز نمی شناسیم!!


حتی طلعه و زبیر را نیز نمی شناسیم!!
در این چند روزه انتخابات متأسفانه تهمت و افترا به عنوان کالایی که رأی می آورد، چنان در مقابل دین و انسانیت فروخته شد که از حد اشخاص امروزی فراتر رفت و به صحابه پیامبر نیز کشیده شد! نگارنده دریافت که بسیاری از متدیان حتی وقایع تاریخ اسلام را نیز نه تنها نمی شناسند، بلکه تصوری غلط و معکوس از آن ها دارند، حال تفسیر و تجزیه و تحلیل پیشکش شان!
اگر نمی دانید، بروید و کتب احادیث و روایات خود را بخوانید تا دریابید که پیامبر اسلام هم به طلعه و هم به زبیر وعده جنت می دهد. آن از احادیث متواتر است. امیرالمونین، علی که بالای سر آنان بار بار می گرید و وقتی که قاتل زبیر با تصور همان کسانی که امروز زبیر را در زمره کسانی دانستند که در ابتدا از صحابه بودند و انگار بعداً خارج شدند(!)، خبر قتل زبیر را به امید گرفتن بشارت یا هدیه ای به علی می دهد، در کمال بهت مشاهده می کند که علی به وی می گوید: دوزخ از آن تو. و وقتی با حیرت دلیل آن را می پرسد، علی می گوید چه کنم که پیامبر اسلام به من فرمود، ای علی به کسی که خبر قتل پسرعم تو (زبیر) را به تو می دهد، وعده دوزخ ده. علی بالای جنازه طلعه گریه کرده و مدام دستان او را می بوسید و می گفت این همان دستی است که از رسول خدا دفاع کرده است. چون در جنگ احد، برای لحظاتی جلوی پیامبر خالی شد و تنها طلعه چون پروانه به دورش می گشت و با دست خود مانع از اصابت چند تیر به رسول خدا شد و آن دستش تا آخر عمر از کار افتاده بود. محض اطلاعتان نیز بگویم که آغازگر جنگ جمل فرمان علی نبود، بلکه برخی خوارج که در میان سپاهیان علی بودند، چون دریافتند مکاتباتی بین علی و طلعه و زبیر در جریان است که حکایت دارد از مصالحه آنان، شبانه شایعه کردند که از سپاه طلعه و زبیر به ما شبیخون زده اند و جنگ را آغاز کردند؛ یعنی همان کسانی که صلح علی را نیز ملاک خروج او از دین شمردند و او را نیز در نهایت شهید کردند (گاه انسان احساس می کند، چقدر حیرت آور تاریخ تکرار می شود). علت گریه های علی نیز همین بود. شما چگونه به خود اجازه می دهید به خاطر قدرت، این کالای دنیوی کم ارزش، به این صحابه صدر اسلام تهمت بزنید!؟ شما با این نامه اعمال حتی لایق آن نیستید که نام شان را بر زبان برانید. به صراحت به شما بگویم که اگر توبه نکنید، من از شما اعلام برائت می کنم.
اما درباره تطابق وقایع صدر اسلام با دوران کنونی که برخی آنقدر در رسیدن به قدرت دستپاچه هستند که حتی وقت نمی کنند، وقایع تاریخ اسلام را ورق بزنند، چه رسد به توان مطالعه، تجزیه و تحلیل، درک شأن نزولات و مشابهت ها و تمایزات. استنادات اینان برایم چقدر شبیه مراجعات ابن زیاد و سپاهیان یزید بود در محکومیت سپاهیان امام حسین و سرزنش اسرای شان، که آنان البته سواد مذهبی شان از ایشان بیشتر بود و لااقل بلد بودند، دو کلمه از آیات قرآن نیز مثال بیاورند. اخیراً یکی از این آقایان خود را در جایگاه میزان روز رستاخیز قرار داده و مرتبه صحابه در صدر اسلام و مردم امروز ایران زمین را نیز در دنیای آخرت تعیین کرده است (یکی را توی ده راه نمی دادند، سراغ خانه کدخدا را می گرفت) !؟ البته دقیقاً با همان سواد مذهبی که ذکرش رفت! مثال آوردن و درس گرفتن از تاریخ و به خصوص صدر اسلام علاوه بر سواد مذهبی داشتن، برای خود قواعدی دارد که بدون مراعات آن هم غیراخلاقی و هم بی نتیجه است. اصول و و مباحث را باید کلی مطرح کرد و مصادیق بر روی روش ها و منش ها بچرخد، نه نام افراد.
چون ما از درون افراد خبر نداریم و آن می تواند به دروغ و بهتان بدل شود که خود عملی غیراخلاقی و غیراسلامی است. در ضمن با رعایت موارد فوق، افراد از جبهه گیری احساسی نیز به دور می مانند و این امکان فراهم می آید تا آنانی که در دل در زمره ایمان آورندگان اند، درس بگیرند و جامعه نیز از فضایی که مدام مخالفان همدیگر با محکوم کنند، فاصله می گیرد. نمی توانم برایتان آرزوی موفقیت کنم، چرا که برخلاف برخی از روز رستاخیز می ترسم و از دروغ و بهتان شما به خداوند پناه می برم. تنها می توانم بگویم که خداوند آن چه را که استحقاقش را دارید، بر سرتان آورد.
دکتر کاوه احمدی علی آبادی
دکترای فلسفه و ادیان از تگزاس آمریکا


همچنین مشاهده کنید