جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

منشاءانسان


منشاءانسان
در میان دانشمندان دو فرضیه درباره منشاء پیدایی و آفرینش انسان ارائه شده است، فرضیه اول آن است که خداوند از هر نوع جانداران، «فرد نخستین» را از خاک یا گل آفرید و با دمیدن روح در آن به او حیات بخشید و از جنس او برایش جفتی خلق کرد تا تولید مثل کردند و اندک اندک زیاد شدند.
برپایه این فرضیه که از آن به فرضیه ثبوت یا «فکسیسم» یاد می شود، خداوند نخستین مخلوق از نوع انسان «آدم» را آفرید و سپس بر مبنای قانون زاد و ولد نسل انسان ها زیاد شد تا امروز که از مرز چند میلیارد گذشته است. این فرضیه آفرینش را بدون تحول و تغییر از ابتدای خلقت تصور می کند و به وجود اصل مشترکی و منشاء واحدی برای موجودات اعتقادی ندارد.
فرضیه دوم، فرضیه تکامل داروین است. این فرضیه منشاء همه موجودات را به یک چیز برمی گرداند و نخستین موجود زنده را موجود تک سلولی می داند که پیدایش آن نیز به آب و گل برمی گردد.
این دیدگاه نخستین بار از سوی داروین ارائه شد و موجی در مباحث انسان شناسی پدید آورد. برپایه این فرضیه انسان به صورت مستقل و در شکل امروزی و از طریق اعجاز و ابداع ناگهانی به وجود نیامده است، بلکه از نوعی دیگر که دارای شکل و قیافه و خصوصیات روحی شبیه او می باشد، تحول و «تکامل» یافته است.
این تغییر و تبدل نوعی به نوع دیگر طی زمان های دور و درازی صورت گرفته است تا این که براساس قانون بقای اصلح منتهی به پیدایش انسان و این نوع خاص شده است. بنابراین انسان نسبت به انواع گذشته کامل ترین اعضا و استخوان بندی ها و بهترین قامت را دارد و با سایر انواع موجودات به یک اصل مشترک برمی گردد.
● قرآن و منشاء خلقت انسان
قرآن در آیات متعددی از خلقت آدم سخن گفته است. در این آیات آفرینش آدم به عنوان پدر بنی آدم، از خاک، گل خشکیده و مانند آن یاد شده است در آیه ای نیز منشاء خلقت همه موجودات زنده «آب» ذکر شده است. (وجعلنا من الماء کل شیء حی) به طور کلی قرآن در مورد خلقت انسان و مبداء پیدایش آن تعبیرات گوناگونی دارد که نشان می دهد آفرینش انسان دارای مراحل متعددی بوده است. این آیات به چند دسته تقسیم می شود.
الف) دسته ای از آیات قرآن، ماده نخستین انسان را «گل» معرفی می کند.( انعام / ١، سجده/٧ ، صافات /١٨)
ب) دسته ای دیگر می فرماید: انسان را از «آب » خلق کردیم (فرقان/٥٤)
ج) آیات دیگر منشاء آفرینش آدمی را تنها «نطفه» می دانند(نحل/٤)
د) در تعدادی از آیات «خاک و نطفه» مشترکا ماده نخستین پیدایش انسان معرفی شده است(حج/٥)
در مورد معنای این آیات، دو وجه به نظر می رسد:
١) در این آیات مراحل آفرینش هر فرد به طور جداگانه مورد نظر است: یعنی آفریده شدن انسان از خاک، به این معناست که خاک به مواد غذایی و مواد غذایی به نطفه تبدیل می شود، پس خاک مبداء نطفه و نطفه مبداء انسان است. یعنی خاک مبداء دور(بعید ) و نطفه مبداء نزدیک انسان است.
٢) چون خلقت حضرت آدم از خاک است و آفرینش همه انسان ها به حضرت آدم منتهی می شود پس مبداء آفرینش آدم، مبداء آفرینش دیگران نیز خواهد بود.
بنابراین، گرچه ظاهر آیات قرآن درباره آفرینش انسان، از جهاتی اختلاف دارد، اما با اندک توجه و عنایتی روشن می شود که آیات قرآن در این زمینه با هم اختلافی ندارند، زیرا برخی از آیات در مورد آفرینش نخستین انسان (آدم ) است. بدیهی است که هنگامی که مبداء نخستین انسان، مشخص شود مبداء وجود همه انسان های دیگر نیز از نظر تاریخی روشن می شود؛ یعنی اگر بگوییم آدم از گل آفریده شده است، صحیح است که بگوییم همه انسان ها از خاک آفریده شده اند، این به یک اعتبار است. اما به اعتبار دیگر تک تک انسان ها جداگانه لحاظ می شوند. البته این اعتبار، اعتبار اول را نفی نمی کند؛ یعنی اگر بگوییم هر انسانی از نطفه آفریده شده و نطفه از مواد غذایی و مواد از گوشت حیوانات ومیوه ها و درختان و مواد معدنی و این ها همه به زمین باز می گردند، پس مبداء آفرینش هر انسانی را صرف نظر از این که می توان به اعتبار انسان نخستین، از خاک دانست، می توان به اعتبار تک تک آن ها نیز از خاک دانست. از این نظر برخی از آیات قرآن تنها در مورد شخص حضرت آدم است.(صاد/٧٢) و برخی دیگر ممکن است کلیت داشته باشد و در مورد همه انسان ها به کار رود. خداوند در آیه ای می فرماید: « من بشر را از گل آفریده و در آن از روح خود دمیدم...»(صاد/٧٢) همین طور در آیه دیگری می فرماید: «می خواهم بشری از گل خشک، از لجن بدبو بیافرینم، چون آفرینش (او ) را به پایان بردم و از روح خود در آن دمیدم... » (حجر/٢٩ )بدیهی است که در این آیات ، خداوند داستان خلقت حضرت آدم و سجده نکردن ابلیس را مطرح می کند و نمی توان در این آیات، آدم را به معنای انسان ها گرفت؛ زیرا در ذیل همین داستان، خداوند سخن شیطان را نقل می فرماید که: «لاحتنکن ذریته...»(همه فرزندانش را، جز عده کمی، گمراه و ریشه کن خواهم ساخت) (اسراء/٦٢) و اگر همه انسان ها منظور بودند، دیگر شیطان«ذریته» (ذریه آدم ) نمی گفت.
برخی از آیات که جنبه کلی دارد و خلقت همه انسان ها در آن ها لحاظ شده است عبارتند از: «اوست که آدمی را از آب بیافرید...»(فرقان /٥٤) و «پس آدمی بنگرد که از چه چیز آفریده شده است، از آبی جهنده آفریده شده است.»(طارق/٦و٥) این آیات و نظایر این ها می گوید انسان از آب یا نطفه و... خلق شده است، در این گونه آیات خلق انسان ها به طور کلی لحاظ شده است. به هر حال از آیات مختلف قرآن و تعبیرات گوناگونی که درباره آفرینش انسان آمده به خوبی استفاده می شود که انسان در آغاز خاک بوده(حج/٥) سپس با آب آمیخته شده و به صورت گل (انعام/٢) و بعد به صورت گل بدبو درآمده (حجر/٢٨) پس از آن حالت چسبندگی پیدا کرده(صافات/١١) و بعد به صورت گل خشکیده درآمد و حالت صلصال کالفخار (گل خشکیده) به خود گرفته است. (الرحمن/١٤) (سایت اسلام کوئست)
● نظریه علامه طباطبایی درباره نظریه تکامل
از همان قرن ١٩ که داروین نظریه خود درباره منشاء انسان را ارائه کرد، میان متکلمان و الهیون، مباحثی در گرفت و درباره تعارض یا عدم تعارض این فرضیه با آموزه های دینی و درباره خلقت انسان دیدگاه هایی مطرح شد، تا بدان جا که همین موضوع به عنوان یکی از مسائل اختلافی میان علم و دین مورد بحث و گفت و گو قرار گرفت.
در ایران نیز این بحث در محافل علمی مطرح شد و آثاری هم در این باره پدید آمد.«تکامل در قرآن» آیت ا...مشکینی ازجمله این آثار است. علامه طباطبایی هم در ذیل آیات خلقت در تفسیر المیزان به این موضوع اشاره کرده است. ایشان در جلد چهارم پس از بیان مختصر نظریه داروین می نویسد: این نظر فرضیه است بدون آن که دلیلی بر اثبات یا رد آن ارائه شده باشد. آن گاه می افزاید: هنوز تجربه تحول فردی را از یک نوع به نوعی دیگر مشاهده نکرده است؛ ایان باربور هم در کتاب علم و دین می نویسد: امروزه معلوم شده است که به احتمال بیشتر شباهت انسان و میمون نه بر اشتقاق آن ها از یکدیگر دلالت می کند بلکه حاکی از وجود یک اصل و نسب مشترک است که در صور قدیم تر و پست تر حیات ریشه دارد(ص٤٠١) علامه به نظریه اول اعتقاد دارد و این دیدگاه را مطابق با ظاهر آیات قرآن می داند. ایشان در این باره می گوید: «سنت پروردگار در بقای نسل بر این است که از مجرای نطفه باشد لکن بدو آفرینش او را از خاک قرارداد. زیرا نسل آدم و آدم از خاک است.
هیچ شبهه ای نیست که آیات ظهور دارد در این که این نسل به آدم می رسد. گرچه تاویل آن نیز غیرممکن نمی باشد.» (ج ٤ ص ٢-٢٤١)
● نخستین انسان
این پرسش که آیا نخستین انسان «آدم» بوده است یا این که انسان هایی پیش تر وجود داشته اند؟ ازجمله مباحثی است که در بحث پیشینه انسان مطرح می شود. سوالی که در این جا به میان می آید این است که آیا لازمه اعتقاد به فرضیه تکامل، نفی منتهی شدن نسل انسان های موجود به آدم و حواست؟ یا این که این دو به هم ربطی ندارند؟
علامه طباطبایی، در باب پیشینه انسان معتقد است ؛ قرآن صریحا بیان نکرده است که ظهور نوع انسان منحصر به همین دوره است یا این که قبلا ادواری بر او گذشته و انسان موجود آخرین آن هاست. تنها در قرآن کریم تصریح شده است که نسل موجود بشر به یک مرد و زن که پدر و مادر بشرند، می رسد با این تفاوت که در قرآن تنها اسم «آدم» ذکر شده اما از «حوا» اسمی به میان نیامده است.
آیت ا...مشکینی هم در کتاب «تکامل در قرآن» منتهی شدن نسل انسان های موجود به آدم و حوا را منافی پذیرش نظریه تکامل نمی داند و می نویسد: بعد از این که خداوند آدم را با اعطای عقل و علم(نیروی اندیشه و آگاهی به اسماء) انتخاب کرد، نسل آگاه و دارای عقل او باقی ماند و با زاد و ولد زیاد شد و سراسر زمین را گرفت.
ولی آن گروه از افراد انسانی که از نسل آدم نبودند، به علت این که فاقد عقل و آگاهی بودند و نتوانستند بر ناملایمات زندگی و حوادث فایق آیند، مانند بسیاری از انواع مختلف منقرض شدند. (ص٤٨)
ایشان در بحث منشاء انسان به نظریه تکامل تمایل پیدا کرده و آن را خلاف ظاهر آیات قرآن ندانسته وحتی برای نظریه تکامل به آیاتی استناد کرده است.
● غایت آفرینش انسان و نه منشاء او
بانگاهی به کتاب های تفسیری و آثاری که درباره انسان شناسی از سوی عالمان اسلامی نوشته شده است، در می یابیم که در این آثار بیشتر غایت آفرینش انسان، هدف از خلقت و آفریدگار انسان مطرح شده است.
به بیان دیگر در این مباحث آن چه مدنظر مفسران بوده است، جنبه های کلی مربوط به فلسفه آفرینش و آفریدگار و آن چه در امر هدایت انسان موثر است، از این رو آنان به مباحث طبیعی و چگونگی خلقت و تکاملی یا ثابت بودن آن نپرداخته و کندوکاو چندانی صورت نداده اند . گرچه در آیات متعدد قرآن از نحوه آفرینش و ازدیاد نسل انسان ها سخن به میان آمده است.
به نظر می رسد توجه به این بخش می تواند به درک بهتر مباحث فلسفه آفرینش کمک کند و مقصود آیات آفرینش را روشن تر کند.
● پیامدهای کلامی فرضیه تکامل
یکی از مهم ترین مسائلی که به دنبال فرضیه تکامل مطرح می شود، پیامدهای کلامی آن است.
به این معنا که آیا این فرضیه می تواند در دیدگاه های کلامی و یا توجیه و تبیین ظواهر آموزه های دینی موثر باشد یا این که باور و عدم باور به این دیدگاه اثر کلامی دربرندارد؟! بی شک هنگامی که این فرضیه در غرب مطرح شد، مباحث الهیاتی گسترده ای در این باره پدید آمد و تعارضاتی با الهیات غرب پیدا کرد که در کتاب «علم و دین»(ص ١١٠)ایان باربور به آن ها اشاره شده است نسبت فرضیه تکامل با توحید و اخلاق از جمله این مباحث است اما در اسلام این نظریه واکنش های کمتری را در پی داشت و تنها در بحث نسبت علم و دین به عنوان یکی از موارد احتمالی تعارض مورد بحث و گفت وگو قرار گرفت.
به نظر می رسد جست وجو در این بحث و بسط آن ازجمله موضوعات قابل توجهی است که می تواند مباحث کلامی را رونق بخشد و افق های تازه ای را نیز بگشاید.
محمد علی ندائی
منبع : روزنامه خراسان