چهارشنبه, ۱۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 8 May, 2024
مجله ویستا


بلوغ زودرس نیاز مبرمی به چارچوب امنی در خانواده دارد


بلوغ زودرس نیاز مبرمی به چارچوب امنی در خانواده دارد
در بسیاری از افراد احساس گناه، سردرگمی، افسردگی و درماندگی پررنگ تر از دیگران جلوه می کند. این افراد قطعا قادر به سازگاری و تطبیق با محیط و شرایط به وجود آمده خود نیستند. درچنین شرایطی سازش با مقررات و قوانینی که معمولا فرد را درچارچوب از پیش تعیین شده ای نگه می دارد به مراتب مشکل تر است.این افراد با چنین توضیحاتی دچار بلوغ زودرس شده اند.درواقع باید راحت تر گفت، نوجوانانی که دچار احساس گناه می شوند و هیچ درکی از شرایطی که به آنها تحمیل شده ندارند، دچار بلوغ زودرس شده اند. آنان در چنین شرایطی و در ناباوری خود به دنبال هویت شفاف می گردند.این دوران یکی از مرموزترین و شاید پیچیده ترین دورانی باشد که هر انسانی ممکن است به آن دچار شود.نوجوانانی که در این دوران از حمایت و آموزش های خوب و صحیحی برخوردار نیستند، آسیب های روحی و روانی جدی آنها را تهدید می کند و حتی ممکن است این آسیب ها جامعه را هم دربربگیرد یا از آن بی نصیب نماند.
بلوغ زودرس و بزهکاری نوجوانان
بلوغ زودرس می تواند نقش مهمی در بزهکاری نوجوانان داشته باشد. از این جهت که در این دوران فرد در بی ثبات ترین دوران عاطفی خود به سر می برد؛ دورانی مبهم از نظر شناخت خصایص و دوران تمایلات متضاد. قیود و محدودیت های مختلف در نظر او زشت، بی معنی و ظالمانه است، چراکه می خواهد مسائل را خود تشخیص دهد، بنابراین او برای رسیدن به آرامش خاطر و احساس گریز از این سردرگمی، دست به رفتارهایی که معمولا نامتعارف است، می زند. از سوی دیگر هر رفتاری که مخالف با هنجار و مقررات جاری باشد و قبح آن باعث شکستن موازین موجود و پسندیده قانونی شود، بزهکاری تلقی می شود.اختلال در رشد عواطف ممکن است به بزهکاری منحرف شود. بزهکاری به عوامل اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی بستگی دارد.
شیوع آن در نوجوانان پسر بیشتر از نوجوانان دختر است. بزهکاری که یک اختلال عاطفی اجتماعی به حساب می آید، عملی است که فرد را در برابر خواسته های نامتعارف ارضا کند.بزهکاری یک پدیده روانی، اجتماعی و اقتصادی است که علل متعددی دارد که از مهمترین آن می توان به احساس طردشدگی، ناامنی، محرومیت از دوستی و محبت، احساس حقارت در خانه و مدرسه، رفتارهای نامناسب والدین و اختلالات خانوادگی، حسادت شدید نسبت به خواهران و برادران، فقر اقتصادی و تبعات بلوغ زودرس که کنترل نشده باشد، اشاره کرد.
پس قطعا روابط همبستگی میان آنها (یعنی بلوغ زودرس و بزهکاری) وجود دارد. اردشیر مبرم - پژوهشگر علوم اجتماعی - در این زمینه می گوید: افرادی که دچار بلوغ زودرس می شوند، مجبور به انجام کارهای جدید می شوند که احساس گناه می کنند و اگر این احساس مکررا تکرار شود، فرد تصور آدم بی شرافتی از خود دارد و سردرگمی بر او غالب می شود.
سردرگمی و بلاتکلیفی فرد در اینکه چگونه باید با این احساسات روبه رو شود، او را مجبور می کند برای رهایی از این احساس پوچ دنبال راه حلی برود، بنابراین فرد در این تکاپو، آرامش خود را از دست می دهد و این فعل و انفعالات باعث بروز توقعات بی جا و خواهش های متضاد در وی می شود، اما آیا واقعا بلوغ زودرس به تنهایی در نوجوانان باعث مشکل می شود؟براساس نظر کارشناسان می توان گفت که نفس بلوغ زودرس به معنای این نیست که باعث مشکل می شود، بلکه باعث تسریع در آغاز اختلالات و انحرافات رفتاری در فرد می شود، مخصوصا زمانی که فرد در خانواده ناآگاه یا گسسته باشد.
بلوغ زودرس و خانواده
باید نگران پرده های شرم و حیای بی مورد والدین بود که حیاتی ترین دوران فرزندان خود را با رفتارهای نادرست، بغرنج تر و مشکل تر می کنند؛ والدینی که با نگرش های نه چندان مثبت، بلوغ و به خصوص بلوغ زودرس فرزندان خود را نوعی خطر تلقی می کنند. این نگرش نوجوانان را دچار سرخوردگی و حقارت می کند.
نوجوانانی که به هر دلیل از مسائل بلوغ بی اطلاع و برکنار می مانند، نمی توانند از نیروهای خود به طور مناسب استفاده کنند و دقیقا نمی دانند که چه نقشی در رابطه با خود باید ایفا کنند.مبرم معتقد است: این افراد در آینده ای نه چندان دور- زمانی که تشکیل خانواده می دهند و مسئولیت جدیدی را در صحنه خانواده باید بپذیرند- مطمئنا نمی توانند به خوبی وظایف خود را در قبال آنان ایفا کنند. همچنین مشکلاتی در روابط متقابل آنان با دیگر اعضای خانواده بروز می کند.
در نتیجه، شبکه ارتباطی خانواده دچار آسیب های جدی و فراوان می شود. از دیگر سو بلوغ زودرس در دختران برای بسیاری از خانواده ها نگران کننده و حتی یک مشکل محسوب می شود.
نگرانی این والدین از این جهت است که فرزندان آنها با بزرگ تر از خود معاشرت می کنند و این باعث محروم ماندن آنان از روابط نزدیک با همسالان خود می شود.مبرم چنین می گوید: والدین باید این مسئله را درنظر داشته باشند که بلوغ زودرس ممکن است به آنان ارزش و اهمیت بیشتری در میان همسالان خود بدهد و به همین دلیل روابط اجتماعی بهتری را می توانند برقرار کنند.
والدین در چنین موقعیت هایی باید در جهت دادن اطلاعات کافی و صحیح بدون هیچ پرده پوشی تلاش کنند و راه را برای از بین بردن کشمکش های مختلف و اتلاف نیروی روانی و عدم ایجاد حس حقارت در آنان هموار کنند.
دکتر اصلان ضرابی روانپزشک رفتار والدین در این دوران حساس را چنین توصیف می کند: اولین گام برای ارتباط با نوجوانان، پذیرش آنهاست. باید نوجوانان را با همه کاستی ها و کمی هایشان قبول داشت. باید کاستی های رفتاری آنها را همچون نقاط قوت و توانایی شان پذیرفت و نوجوان را به عنوان فردی که دارای استقلال، سلیقه های خاص و عقاید قابل ارائه است، پذیرفت. باید احساسات نوجوان را قبول کرد و اعتماد به نفس او را با تقدیر از کارهای پسندیده اش بالا ببریم. باید آنها را درک کرد و نسبت به عقایدشان بی اهمیت نبود.
در این زمینه باید به عقیده و نظر احترام گذاشت و با کمترین ناراحتی یا بروز رفتارهای هیجانی به پذیرش یا رد عقیده او اقدام کرد. ارتباط را دوطرفه کنید. از دادن پند و اندرز مستقیم به او خودداری کنید. مقداری آزادی عمل به نوجوانتان بدهید و برای ارتباط با او وقت کافی بگذارید.
اختلاف بلوغ زودرس در دو جنس
به اعتقاد مبرم در هر دو جنس ( پسران و دختران) این جهش حدود چهار سال و نیم به طول می انجامد. هنگامی که تظاهرات بلوغ از هنجارهای گروهی منحرف می شود، به وحشت می افتند و عزت نفس آنها خدشه دار می شود.
یکی از دلایل نگرش منفی دختران به تظاهرات بلوغ، عقاید منفی دیگران در این مورد است. اگر والدین و دوستان طوری با او رفتار کنند که گویی به خاطر دردسری که دچارش شده است، نیاز به همدردی دارد، او واکنش منفی و بدی را نشان خواهد داد، اما در صورت برخورد معقولانه والدین، بسیاری از واکنش های منفی دختران به ظهور بلوغ، از بین می رود یا کمتر می شود. این مورد در پسران باعث می شود خود را جلوتر از همسالان بدانند و رفتارهای آمرانه و برتری طلبی داشته باشند. این رفتارها باعث می شود انعطاف ناپذیر و یک دنده برخورد کنند و به سختی قادر به همسان سازی خود با همسالان شوند.
درواقع تجربیات دست اندرکاران اصول تعلیم و تربیت موید آن است که معمولا دخترها از بلوغ زودرس رنج می برند و احساس ناراحتی می کنند و سعی دارند حتی المقدور این موضوع را از دیگران مخفی نگه دارند، در حالی که پسران نوجوان برعکس دختران، از بلوغ زودرس استقبال می کنند و با نوعی غرور و شعف با دیگران از آن گفت وگو می کنند.
به طور کلی تاثیرات بلوغ زودرس در پسران بیشتر از دختران است. شاید یکی از علل مهم آن، این است که جامعه به بلوغ پسران نوجوان بیشتر توجه می کند و در این توجه کمتر ابهامی وجود دارد.
بنابراین دختران و پسران نسبت به بلوغ زودرس، واکنش های یکسانی از خود نشان نمی دهند.
منبع : روزنامه همشهری