جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

دلش بی انتها مثل کویر است


دلش بی انتها مثل کویر است
● به یاد علی شریعتی
سه دهه از خاموشی آن صدای آرام و دلنشین كه از دلی سرشار بی قراری و اخلاص برمی خاست، می گذرد. در این سه دهه همیشه بیست و نهم خرداد دلم را به آرامگاه خلوت پشت دیوار زینبیه برده است. حتی روزهایی هم كه بیست و نهم خرداد نبوده و در كنار مزار او بوده ام، باز به یاد بیست و نهم خرداد و آن هجرت غریبانه و مظلومانه و سبز و سرخ افتاده ام و در آن گورستان خلوت چشم هایم را با ابرها گره زده ام.
در این سال ها مخالفان افراطی و موافقان تفریطی علی شریعتی كارها كرده اند و گفتارها بر زبان آورده اند. یك روز مثلاً به دفاع از ظاهر مذهب، لامذهب و وهابی اش نامیدند، یك روز تندروها به خاطر آنكه به «سخن» و«كلام» و «قلم» باوری عمیق داشت، محافظه كار و غیرانقلابی اش خواندند. یك روز تفریطی ها به خاطر دفاع از اندیشه های او نابخردانه دست به ترور اهل اندیشه زدند. یك روز پیروان مذهب ظاهر به خاطر دفاع از آزادی او را ماركسیسم زده و تندرو و دعوت كننده به استبدادش برشمردند... و... و... و...
اما علی شریعتی همان است كه در زمانه خود و روزگار خویش بود و هنوز هم هست: مروج بیداری و مبلغ آگاهی. برای ارائه نمونه های والا و «اسوه» های متعالی این آگاهی و بیداری در تاریخ ما نیز چند شخصیت جاودانه را هم سراغ گرفته بود: محمد، علی، فاطمه، حسین، زینب، ابوذر، سلمان و حر... و با اخلاصی عمیق و ناب و نفسی گرم و تازه و قلمی روشن و روان از آنها می گفت و می نوشت. محمد را به خاطر توحید و ایمان همیشه باطراوتی كه عرضه كرد ، علی را به خاطر شكیبایی و پایداری اش بر این ایمان؛ فاطمه را به خاطر عصمت و پارسایی اش در مسیر این ایمان، حسین را به خاطر شهادت و شجاعتش در دفاع از این ایمان، زینب را به خاطر فداكاری و پیامش در جهت این ایمان، ابوذر را به خاطر صراحت و صداقتش در این راه، سلمان را به خاطر عمق تفكر و جست وجویش در جهت رسیدن به این ایمان و حر را به خاطر انتخاب آگاهانه اش در آخرین ساعت زندگی در جهت پیوستن به این ایمان...
شاید بسیاری از آرا و اندیشه های اجتماعی او در این سه دهه به نقد و چالش كشیده شده باشد؛ شعله بسیاری از شور و هیجان ها در علاقه به تفكرات سیاسی اش كم فروغ شده باشد، شاید... شاید... شاید... اما احترام و خضوع علاقه مندان به اهل بیت و سرسپردگان بر آستان امامان شیعه- كه درود خداوند بر ایشان باد- در تلاش او برای معرفی دوباره «خاندان» از زاویه ای سازنده و تاثیر گذار روز به روز فزونی یافته است.
او از منظری آگاهی بخش ما را با شكوه آل الله آشنا ساخت. دل ها را از ناله و زنجموره بر عجز آنها برحذر داشت و به گریستن بر مظلومیت و عظمت شان دعوت كرد. او پیرایه ها را كه ناآگاهی و غفلت بر گرد والایی این شخصیت ها پدید آمده بود، با «گفتار» و «نوشتار» و «دم» و «قلم» خود زدود و معصومان و امامان را اسوه های واقعی و حقیقی برای زندگی ایرانی مسلمان دانست. البته امروزه هم جامعه مسلمانان متفكر و شیعیان باخلوص نگران رواج دوباره خرافه ها و منفعت طلبی ها در معرفی آنهایند. علی شریعتی با همه صحبت و دلدادگی و شیفتگی اش به «خاندان» با مشی خردگرایانه و روشی تعقلی حقیقت زندگی امامان را وارد زندگی جوانان پیش از نسل ما، هم نسلان ما و نسل پس از ما كرد. مجموعه آثار او در معرفی محمد(ص)، علی(ع)، فاطمه(س) و فرزندان و اصحاب ایشان امروزه و پس از چند دهه شامل مرور زمان نشده و تاریخ مصرف نخواهند داشت. راهگشا برای سرگردانی ها، دلیل برای حیرانی ها و نوری برای تاباندن بر غفلت ظلمانی زندگی ما است.
در این روزها كه ما ایرانیان دوستدار «خاندان» آن را ایام فاطمیه می نامیم، هنوز كتاب «فاطمه، فاطمه است» او یكی از بهترین آثار برای پناه بردن و ایمان آوردن فرزندان این آب و خاك است كه نمی خواهند دچار محو و صحو در شخصیت های ساخته و پرداخته ماهواره های غفلت و ظلمت باشند و نیز همین كتاب ارزنده و دیگر آثار ولایی او برهانی روشن است بر رد برخی غلو ها، خرافه ها و كرامت تراشی های غیرعقلانی كه گاه به نام تجلیل آن بزرگواران از برخی تریبون های رسمی و غیررسمی دامن زده می شود. عظیم ترین و ماندگارترین و باطراوت ترین آثار علی شریعتی همین ها است كه ما را با عظمت، مسئولیت، عقلانیت، محبت و ارادتی پیوند می زند تا محمد و خاندان او را ؟ كه سلام بر آنان باد- به واقعیت و با حقیقت بشناسیم.
یادم می آید در همان سال های اوان جوانی شعری برای علی شریعتی در قالب دوبیتی گفته بودم. شاید به آنچه امروز رسیده ام و بخشی از آن در این مختصر قلمی شد، هنوز دست نیافته بودم. الان كه به آن شعر می نگرم، می بینم فطرت جوانی ام به همین نكته در آن دوبیتی اشاره داشته است:
به جانش داغ مظلوم غدیر است
كه دریای كلامش دلپذیر است
از او تنها همین را می توان گفت:
دلش بی انتها مثل كویر است
سهیل محمودی
منبع : روزنامه شرق