پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

ظهور مجدد طالبان


ظهور مجدد طالبان
طالبان که در دهه هفتاد شمسی،با صبغه به ظاهر دینی و شعار تامین عدالت اسلامی و شریعت اسلامی و با حمایت هواداران خارجی اش، به خاطر تحقق اهداف شوم آنها در افغانستان ظهور کرد، با سرعت سرسام آور در مدت کوتاه توانست اکثریت مناطق افغانستان راتصرف نماید ومردم را به خاک و خون بکشاند.
میلیون ها آواره، هزاران یتیم، کشته، معلول و معیوب دست آورد این گروه در دوران حاکمیت اش به جای ثبات، آرامش، رشد ساختارهای فکری، فرهنگی و اجتماعی جامعه افغانی بود، سیاست زمین سوخته، ژینوساید، و کوچاندن مردم به صورت اکراه و اجبار از طرف این گروه به مردم مسلمان افغانستان تحمیل می شد، اما جامعه جهانی فقط نظاره گر بود و در سکوت عمیق به خواب خرگوشی فرو رفته بود، فقط ما شاهد محکوم نمودن طالبان به خاطر قتل عام مردم از جانب سازمان ملل متحد بودیم و بس.
مردم افغانستان به فراموشی غم انگیز سپرده شده بودند و همه اعمال ضد بشری و ضد انسانی که از جانب طالبان صورت می گرفت، سکوت محض جامعه جهانی را به دنبال داشت و بس.
اما حادثه ۱۱ سپتامبر در امن ترین نقطه جهان (نیویورک آمریکا) تکان شدید به جهان وارد ساخت و زنگ بیدار باش را به صدا در آورد و به جهانیان فهماند که مرگ عزیزان چقدر سخت و دشوار است و نباید کشوری را که در آن انسان ارزش ماهوی خویش را از دست داده، فراموش کرد، نباید از قتل عام هزاران نفر بیگناه غیر نظامی چشم پوشی کرد، از جانب دیگر کشور نا امن و بی ثبات را نباید به حال خودش رها کرد، چون تروریستان در آن به زودی می توانند رخنه کنند و به سازمان دهی فعالیت هایشان بپردازند.
بناء جامعه جهانی بر آن شد که بساط طالبان را برچینند و لانه تروریستان راتخریب کند تا همچون حوادث ناگوار دیگردر گوشه دیگراز این کره خاکی اتفاق نیفتد و هزاران نفردیگر را به خاک و خون نکشانند، به همین منظور با حملات سریع خود، طالبان و تروریستان را در هم کوبید و افغانستان از وجود طالبان تخلیه شد، طوری که دیگر ظهور طالبان در ذهن ها متصور نبود. (چون طالبان دیگربه عنوان حکومت برایشان کارکردی نداشت)
حال سوال اینجاست که چرا طالبان مجددا ظهور کرده است؟ آیا طالبان به تنهایی بدون حمایت کشور های دیگر قادر خواهد بود که دوباره خود را منسجم کرده و جبهه جدید بگشایند؟ پشت پرده چه کسانی هستند که آرامش، صلح و امنیت در افغانستان خار چشم و استخوان گلوی آنها قلمداد می شود؟قربانیان اصلی این زد و بندها چه کسانی هستند و. . . اینها سوالاتی است که ذهن هر فرد مسوول را به خود جلب نموده است.
اما اگر کمی دقیق شویم در می یابیم که دستهای پیدا و پنهان در ظهور مجدد طالبان نقش دارد و برای تحقق اهداف شوم شان از گروه طالبان به عنوان حربه و ابزار استفاده می کنند و باید در نظرداشت منافع ملی کشورشان، در نبود امنیت در افغانستان و قدرت یابی طالبان است.
دستگیری اتباع پاکستان در ولایات ناامن افغانستان از طرف مسوولین امنیتی افغانستان موید این ادعا است، بارها این افراد به رسانه ها جهت افشای دخالت پاکستان ، انگلیس و آمریکا در امور داخلی افغانستان معرفی شده و واکنش های جامعه جهانی را نیز در پی داشته است. مثلا دستگیری پنج تبعه پاکستانی در ولایت غزنی از طرف رهبران شان و همچنین ادعای اخیر مبنی بر ورود تعداد زیادی از افراد پاکستانی برای بر هم زدن نظم و امنیت افغانستان موید دیگر ادعای ما است.
یا کمک نظامی و امنیتی انگلیسی ها به طالبان و ساخت کمپ آموزشی برای این گروه نیز از دیگر مواردی است که مبارزه را در کنار تروریست قرار می دهد .جالب این است هر باری که انگشت انتقاد به طرف پاکستان از طرف جامعه جهانی مبنی بر اکمال و تجهیز تند روان طالب و تروریستان متوجه می گردد، آن کشور سعی می کند که خود را نیز قربانی تروریسم قلمداد نماید، اغتشاش طلاب مدرسه لعل و سرکوب نمودن آنها در اسلام آباد پاکستان بیانگر این واقعیت است، حال سوال اینجاست که آیا مسوولین پاکستانی از فعالیت طلاب این مدرسه آگاهی ندارند؟ مسلما جواب منفی است اما این بار با یورش بر مسجد لعل خواست که افکار جهانیان را مبنی بر متعهد بودن پاکستان در مبارزه با تروریسم به خود جلب نماید.
از طرف دیگر طالبان با اتخاذ سیاست جدید، یعنی به هدف رسیدن از هر وسیله ممکن حتی با سپر قرار دادن افراد عادی و استفاده از خانه های مردم به عنوان سنگر می خواهند افکار عمومی را برانگیزد.
مطابق ماده ۵۷ و ۵۸ قرار داد ۱۹۴۹ ژنو طرف های درگیر در جنگ ملزم می گردند که هر نوع احتیاط لازم را به کار گیرند تا به افراد غیر نظامی و اهداف شخصی آسیب رسانده نشود، بناء جامعه جهانی باید درصدد ریشه یابی تروریسم و طالبان بر آیند و ریشه های آنها را باید نابود کنند و فشار خود را گسترش داده و مانع تجهیز طالبان شوند. البته در سیاست های پاکستان که متحد استراتژیک آمریکا است باید تغییراتی صورت گیرد تا آمریکا به بهانه های واهی به آتش افروزی و ناامنی در منطقه دست نزند و از طرفی به بهانه مبارزه با تروریسم و القاعده و طالبان به دخالت و اشغال نپردازد و با فشار بر پاکستان و حمایت اطلاعاتی از طالبان منطقه را به سمت نا امنی نبرد.
پاکستان و افغانستان باید بدانند که با امن بودن هر دو کشور بهانه ای برای اشغال برای غرب باقی نخواهد ماند و مبارزه هماهنگ با طالبان و القاعده استقلال و امنیت را برای دو کشور به ارمغان خواهد آورد.
منبع: Terror Victims
منبع : روزنامه جوان