دوشنبه, ۱۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 29 April, 2024
مجله ویستا

چگونگی فطرت از دیدگاه های مختلف


چگونگی فطرت از دیدگاه های مختلف
در پاسخ به این سوال كه در بدو تولد, ذاتاً خوب و یا بد متوسط می شود و فطرت و پاك است یا شرور, مكاتب مختلفی اظهار كرده اند كه به اختصار به بعضی از این نظرات اشاره می كنیم:
الف) انسان ذاتاً بد است: این اعتقاد در بین مكاتب فكری متاثر از یهود و مسیحیت یافت می شود مطابق این نظر انسان موجودی گناهكار و ناقص است و متمایل به شر متولد می شود و لذات بایستی از طریق آموزش سخت و جدی, انسان بر خلاف طبع خود رفتار كند تا راهی به رستگاری و نجات یابد.
ب) انسان ذاتاً خوب است: این عقیده مخالف نظر اول است كه انسان را ذاتاً بد می دانست از معروفترین طرفداران آن "ژان ژاك روسو" است كه معتقد است طبیعت انسان خوب است منتها به وسیله بد آموزی های جامعه, خود خواه و فاسد می شود. لذا بایستی طفل را به طبیعت واگذار نمود و از جامعه بدور دارند و تنها رهایش كنند اا بر اساس طبیعت خود رشد كنند در این صورت سعادتمند خواهد شد.
ج) بعضی از انسان ها ذاتاً خوب و بعضی ذاتاً بد هستند: این عقیده در افكار فلاسفه قدیم یونان وجود داشت كه گروهی ذاتاً عالی و گروهی ذاتاً بد هستند و لذا نظام اجتماعی و سیاسی و تربیتی كه بر اساس این عقیده باید تحقق پیدا كند جهت كاملاً مشخصی دارد. گروه عالی در خور علم و آگاهی و تحصیل و حكومت و گروه بد در خور جهل و نادانی و تبعیت كردن.
د) ذات انسان بی تفاوت است: بر طبق این نظریه خوب و بد امری فطری نبوده و كاملاً اكتسابی هستند.
ه) فطرت انسان نه خوب است نه بدو نه خنثی بلكه استعداد خیر و شر در آن به ودیعه گزارده شده است این نظر مبتنی بر آیات و روایات اسلامی است كه به بررسی آن می پردازیم (شكوهی یكتا, ۱۳۷۳, ص ۵۶).
انسان در مكتب اسلام از كرامت و عزت ذاتی برخوردار است. قرآن كریم ارزش هایی متعاغلی را برای انسان مطرح می كند كه همه دال بر برتری و كرامت انسان به بقیه موجودات می باشد. اسلام انسان را موجودی انتخاب شده و برگزیده دانسته است[۱]. و معتقد است كه او از كرامت و شرافت ذاتی برخوردار است. او آنگاه خویشتن واقعی را درك و احساس می كند كه این كرامت و شرافت را در خود درك كند و خود را برتر از پستی ها و دنائتها و اسارت ها و شهوتر اینها بشمارد[۲], نعمت های زمین نیز برای تو آفریده شده است[۳]. با توجه به مطالب طرح شده بدیهی است كه نحوه تفكر انسان نسبت به خود در زمینه عزت نفس در مكاتب و دیدگاه های مختلف. متفاوت است و شخص مسلمان به دلیل داشتن نگرش مثبت نسبت به ذات خود, زمینه كسب عزت نفس بیشتر را نیز خواهد داشت. همچنین اسلام معتقد است كه بخشی از عزت نفس اكتسابی است و انسان می تواند عزت نفس را از طریق مختلف كسب كند. روش ها و عوامل نیل به عزت نفس عبارت است از:
۱- معرفت نفس و خود شناسی: در سایه شناخت خود, فرد خود را به مقام والائی كه شایسته آن است می رساند زیرا كسی كه خود را نمی شناسد باعث جهل می شود و این خود سبب می شود قدر خود را نشناسد و لذا كرامتش زایل شود. علی (ع) در این زمینه می فرماید: "افضل المعرفته معرفته الانسان لنفسه"[۴]" برترین معارف و شناخت ها, شناخت انسان نسبت به خودش است.
۲- تقوی: در تقوس دو بعد مطرح است اول ترك محرمات و دوم انجام واجبات و مستحبات كه هر دو این امور موجبات ایجاد عزت و كرامت نفس را فراهم می آورد.
۳- ادب: نكته مهم در ادب تكریم افزایی و عزت بخشی آن است. با ادب است كه فرد به كرامت می رسد.
۴- علم: علم نیز موجب افزایش كرامت انسان می شود در مشكوه الانوار آمده است:
"یا مومن ان هذا العلم و الادب ثمن نفسك فاجتهد فی تعلمه فما یزید من علمك و ادبك یزید فی ثمنك و قدرك"[۵]. این مومن علم و ادب ارزش وجود توست در تحصیل علم كوشش نما چه به هر مقداری كه بر دانش و ادبت افزوده شود و قیمت تو افزایش می یابد.
۵- حسن خلق: مدار عزت واقعی بر پایه حسن خلق است. علی (ع) در این مورد می فرمایند:
"اكرم الحسن الخلق"[۶]عالی ترین مایه شرف انسان حسن خلق است.
حسن خلق عامل عزت بخشی و نبود آن لباس ذلت و خواری را به فرد دارنده آ، می پوشاند.
۶- صداقت و راستگویی: زیرا دروغ هم باعث روسیاهی و حقارت نفس می شود و هم نشات گرفته از حقارت نفس است.
۷- وفای به عهد: وفا به عهد و پیمان آرامش و زینت كرامت است هنگامی كه انسان به عهد خود وفا كند در خود احساس عزت خواهد نمود. علی (ع) می فرماید: " وفاء بذمم زینته الكرم[۷]".
۸- كار: انسان در سایه كار به عزت نفس نایل می شود. امام صادق (ع) فرمود: حفظ عزت یعنی صبحگاهان برای كسب و كار رفتن و نفس خود را گرامی داشتن.
۹- انجام امور شخصی توسط خود: همینطور كه كل بر دیگران بودن مورد شماتت و امن قرار گرفته است كار خود را شخصاً انجام دادن مایه عزت است.
۱۰- دوری از كارهای موجب عذرخواهی: انسان باید كارهایی را انجام دهد كه از عهده آنها بر می آید و شرایط را در خود می بیند, یكی از پیامدهای معرفت نفس, شناخت قدر, توان و استعدادهای خوددر انجام كارها یا قبول مسولیت های خاص است اما اگر انسان از پس كاری بر نیامد به معذرت خواهی می افتد و عزت نفس او كاهش می یابد. حضرت علی (ع) می فرماید:
" و ایاك ما یعتذرمنه[۸]" مبادا كاری كنی كه به عذرخواهی بكشد.
۱۱پ- عدم تحقیر خود: حدیثی است نبوی كه می فرماید: "اطلبو الحوائج بعزه النفس[۹]" اگر حاجتی به دیگران دارید از آنان بخواهید ولی با عزت نفس بخواهید یعنی برای حاجت, خودتان را نزد دیگران پست و ذلیل نكنید, عزتتان را حفظ می كنید. نیاز خود را مطرح كنید نباید نیاز خود را با قیمت از دست دادن عزتتان رفع كنید (مطهری, ۱۳۶۷, ص ۲۱۱).
● چگونگی فطرت از دیدگاه های مختلف:
در پاسخ به این سوال كه در بدو تولد, ذاتاً خوب و یا بد متوسط می شود و فطرت و پاك است یا شرور, مكاتب مختلفی اظهار كرده اند كه به اختصار به بعضی از این نظرات اشاره می كنیم:
الف) انسان ذاتاً بد است: این اعتقاد در بین مكاتب فكری متاثر از یهود و مسیحیت یافت می شود مطابق این نظر انسان موجودی گناهكار و ناقص است و متمایل به شر متولد می شود و لذات بایستی از طریق آموزش سخت و جدی, انسان بر خلاف طبع خود رفتار كند تا راهی به رستگاری و نجات یابد.
۱- پست بودن دنیا دز نظر انسان با عزت و عزیز بودن خود در جهان هستی: حضرت علی (ع) در این زمینه می فرماید: " من كرمت علیه نفسه هانت علیه الدنیا[۱۰]" كسی كه دارای عزت و كرامت باشد دنیا در نظرش پست و لایق اهانت است. این امر حاصل نمی شود مگر او دنیا را بشناسد و بینش خود را مختص با حیات مادی صرف, نكند بلكه اساس خلقت و جایگاه دنیا را در صحنه گیتی بشناسد و پس از آن مقام عالی انسانیت را كه می تواند كسب نماید را بفهمد.
۲- عدم ارتكاب معصیت: یكی از پیامدهای عزت نفس در آدمی عدم انجام معصیت است. "من كرمت نفسه لا یهنها بالمعصیه[۱۱]". آن كس كه بزرگی و كرامت نفس خود را باور دارد هرگز با پلیدی گناه, پست و موهونش نمی سازد. انسان اگر احساس شخصیت كرد, احساس عزت در او بود, اگر این احساس با معرفت قلبی و یقینی بودد, خود را از اطاعت خدا دور نمی كند و به سرپیچی از فمان خدا دست نمی زند. اصولاً یكی از علت های انجام گناه, احساس بی ارزشی, پوچی و ذلت نفس می باشد از زمینه های روانی گناه, تحقیر, حقارت و كوچكی نفس انسان است و انسان مكرم با شناخت شان خود, دست به گناه نمی زند.
حضرت علی (ع) در این مورد می فرماید: " من شرفت نفسه نزهها عن زله المطالب[۱۲]" كسانیكه شرافت نفسانی دارند دامن خود را به خواهش های پست آلوده نمی كنند.
۳- خوار و موهن بودن شهوات نزد انسان های با كرامت: در نهج البلاغه علی (ع) می فرماید:
" من كرمت علیه نفسه هانت علیه شهوته[۱۳]" كسی كه شخصیت و كرامت نفس داشته باشد یعنی نفسش برایش عزت و شرف داشته باشد, شهوات و میل های نفسانی در نظرش خوار و پست و كوچك است این بدان معنی نیست كه انسان با عزت اصلاً شهوات نداشته باشد بلكه شهوات در تملك و كنترل او باید باشد و از طرف طرق شرعی به ارضای آنها بپردازد به عبارت دیگر میل ها در كف انسان اسیر باشند نه اینكه انسان اسیر و بندی آنها باشد.
امام هادی (ع) می فرماید: "من هانت علیه نفسه فلا تامن شره[۱۴]" بترس از آدمی كه خودش برای خودش قیمت ندارد. آدمی كه احساس شرافت و كرامت در خود نمی كند از شر او ایمن مباش (مطهری, ۱۳۶۷, ص ۲۰۲).
۴- انجام اعمال نیك: انسان با كرامت انجام اعمال نیك را بر خود واجب می داند: "الكریم مری مكارم افعاله دنیا علیه یقضیه[۱۵]". علی (ع) می فرماید: در نظر انسان شریف نیكوكاری و حسن عمل دینی است كه بر ذمه او ست و خود را به اداء آن موظف می داند.
۵- عدم تزلزل در برابر سختی ها: انسان با عزت از روح و نفس مطمئنه ای برخوردار است كه مسایل و مشكلات نمی تواند آنها را دچار تزلزل و ناراحتی روحی و روانی گرداند و در اصطلاح روان شناسی آستانه تحمل آنها بالا است و با كوچكترین مشكل از جا در نمی روند و لذا حلم و سعه صدر در قبال مشكلات و بالا بردن آستانه تحمل در برابر مشكلات در سایه عزت نفس حاصل می شود.
● رو ش های تربیتی موثر بر عزت نفس:
۱- روش های ابراز توانایی ها:
۲- روش تغافل:
۱- روش های ابراز توانایی ها: این روش بر این فرض استوار است كه هر گاه انسان در سایه شرافت خود در در عرصه های گوناگون حیات توانا ببیند و بیابد كه كاری از دستش بر می آید احساس عزت و سربلندی خواهدكرد و هر گاه ببیند كه در انجام كارهای مربوط به خود ناتوان است احساس سرافكندگی و ذلت خواهد داشت. پس لازمت والدین و مربیان امكانات و زمینه عزت نفس در فرد ایجاد شود این زمینه عزت كه می شود آن را "احساس عزت" نیز نامید باید به عزت واقعی برسد زیرا احساس عزت مطلوبیت تمام ندارد و باید در مسیر خود عزت قرار گیرد. تا از لغزیدن در ورطه خودبینی مصون بماند. خود بینی آفتی است كه برای فرد ایجاد می شود كه مظهر توانایی های مختلف قرار گرفته و توسط والدین یا مربیان برای توانایی هایش مورد تایید واقع شده است.
۲- تغافل بروز ضعف ها موجب زایل شدن عزت نفس می شود. پس اختفای آن موجب حفظ عزت می شود در مورد خطای فرد اگر احتمال می دهیم كه موجب گناه و تقصیر شده در فقه اسلامی نباید اعتنا كنیم چه برسد به تجسس در آن و لذا اسلام آن را نهی می كند تا عزت افراد باقی بماند. اما اگر یقین حاصل شد كه فرد خطا كرده زمان تغافل زمانی صادق است كه فرد گمان می كند خطایش را مخفی نگه داشته و اگر هم آشكار شده آن را با توجیه های نادرست خود می پوشاند. لذا در اینجا هم لازم است به توجیهات فرد گردن نهاد گر چه به عدم صحت آنها واقع هستیم. تغافل علاوه بر اینكه نشانه بلاهت و ساده لوحی مربی نیست مایه بزرگواری او نیز هست. خطرناك ترین لحظه در تربیت زمانی است كه فرد خود را از فروپوشیدن خطای خود بی نیاز ببیند و پرده حیا و عفت را پاره كند "عظموا اقداركم بالتغافل عن الدتی من الامور": قدر و منزلت خویش را از طریق تغافل نسبت به امور پیش پا افتاده بزرگ دارید (فلسفی, ۱۳۵۶, ص ۲۲۴).
منبع : موسسه ایران زمین پارسیان


همچنین مشاهده کنید