پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024


مجله ویستا

اختلال در خواندن


اختلال در خواندن
آیا به یاددارید که یادگیری خواندن چقدر مشکل بود؟ بر خلاف تکلم که مبدا تکامل آن بسیار قدیمی است خواندن و نوشتن از ابداعات اخیر انسان هستند . ممکن است تنها یکهزار سال پیش بوده که جوامع واقع در قسمت‌های غیرمرتبط جهان دریافتند که هزاران کلمه مورد استفاده در تکلم از تعداد کوچکتری صداهای جدا (۴۴‌ آوا در زبان انگلیسی) تشکیل شده‌اند و این آ‌واها می‌توانند حتی با تعداد کوچکتری از علامت‌های ظاهری نشان داده شوند. یادگیری این علامات نیاز به زمان دارد و بعضی بچه‌ها مشکلات استثنایی را تجربه می‌کنند این به دلیل کم هوشی نیست بلکه به این دلیل است که مغز آنها شرایط ویژه خواندن را برای مسلط شدن دشوار می‌یابد . از هر ده نفر ممکن است یک نفر این شرایط را داشته باشد که هم اکنون با اسم عصبی اختلال پیشرفته در خواندن )Dyslexia( شناخته می‌شود.
اختلال در خواندن بسیار متداول و در عین حال دردآور برای کودکانی است که این بیماری را دارند و نمی‌توانند در یابند که چرا خواندن برای آنها دشوار است در حالی که می‌دانند به اندازه دوستانشان باهوشند. بسیاری از کودکان اعتماد به نفس خود را از دست می‌دهند و این می‌تواند آنها را به ناتوانی ،‌تهاجم و حتی بزهکاری هدایت کند. همچنین بسیاری از افراد مبتلا به بیماری اختلال در خواندن سعی می‌کنند توانایی‌های بزرگ خود را در زمینه‌های دیگری مثل ورزش،‌علم،‌کار با کامپیوتر ،‌خرید و فروش و یا هنر نشان دهند که مشکلات ابتدایی آنها با خواندن نتوانسته باعث از دست دادن تمام آرزوها و اعتماد به نفسشان شود . نه تنها دریافتن علل بیولوژیکی این بیماری به تنهایی مهم نیست بلکه کمک به پیشگیری از آن نیز دردآور است .درک روش بهتر خواندن می‌تواند ما را به راهی برای پشت سرگذاشتن و درمان این مشکل هدایت کند.
● یادگیری خواندن
خواندن بستگی به توانایی تشخیص ظاهر ،علامات و حروف الفبا درجای درست خود ،تلفظ صحیح هر زبانی که کودک یاد می‌گیرد و شنیدن مجزای صداهای کلمات در جای درست خود دارد. این مسئله مربوط به استخراج واحدی است که واج نام دارد که در نتیجه آن علامات می‌توانند به صداهای درست ترجمه شوند .
متاسفانه اکثر افراد مبتلا به اختلال در خواندن در تحلیل تلفظ و اشکال صداشناسی کلمات بی‌دقت و کند هستند.
توانایی تشخیص حروف و صداها به دقت بستگی به هر دو مکانیسم‌های بینایی و شنوایی دارد. برای خواننده ابتدایی، کلمات ناآشنای هر حرف باید تشخیص داده شده سپس در جای درست قرار داده شود. این عمل به آسانی تشخیص صداها نیست زیرا چشم‌ها از یک حرف به حرف‌‌ کناری آن تغییرات کوچکی می‌دهند. حروف در هنگام هر ثبات چشم تشخیص داده می‌شوند ولی ترتیب آنها به ترتیب جایی است که چشم در هنگام دیدن آنها را دیده و متمرکز شده است.آنچه که چشم‌ها می‌بینند باید با پیام‌های حرکتی آمده از سیستم حرکت چشم ادغام شوند و بسیاری از افراد دچار اختلال در خواندن با همین ادغام حرکتی- بینایی مشکل دارند.
کنترل بینایی در سیستم حرکت چشم با یک شبکه از نورون‌های بزرگ که سیستم سلولی بزرگ )Magnocellular( نام دارند اداره می‌شود.
نام این سیستم به دلیل بزرگ بودن نورونهای آن است . )Magno( این شبکه را می‌توان در سمت راست رتینا در مسیر قشر مخ و مخچه به سمت نورونهای حرکتی ماهیچه‌های چشم مشاهده کرد. این سیستم برای پاسخ دهی مناسب به تحریکات حرکتی تخصص یافته و به همین دلیل برای یافتن مقاصد حرکتی مهم به کار می‌رود . از اعمال مهم این سیستم تولید پیام‌های حسی به هنگام خواندن و زمانی است که چشم از حروفی که باید ثبت شوند دور می‌شود. این پیام حسی اشتباه نتیجه سیستم حرکتی چشم است که می‌خواهد چشم را بر روی حروف مورد نظر بازگرداند. سیستم سلولی بزرگ نقش مهمی را در کمک به تمرکز چشم بر روی حروف و در نتیجه تشخیص ترتیب آنها بازی می‌کند.
دانشمندان علوم اعصاب دریافته‌اندکه سیستم Magnocellular بینایی به تدریج در بسیاری از افراد مبتلا به اختلال در خواندن آسیب می‌بیند . مشاهده مستقیم بافت مغز یک راه نشان دادن این مسئله است. علاوه بر این حساسیت حس بینایی افراد مبتلا به اختلال در خواندن ضعیف‌تر از خواننده‌های نرمال است و پاسخ‌های موج مغزی آنها به تحریکات حرکتی،‌غیرنرمال است. عکس‌برداری از مغز هم تصاویر متفاوتی را از فعالیت در مناطقی حساس به حس بینایی نشان داده است، کنترل تمرکز چشم در این افراد کمتر است. بنابراین آنها معمولا از آنکه حروف به نظر متحرک می‌آیند و هنگام خواندن تغییر مکان می‌دهند گله می‌کنند. این اختلالات بینایی به‌طور حتم نتیجه اختلال در سیستم Magnocellular بینایی است که باعث اختلال در تمرکز چشم‌ها می‌شود.
● قرار دادن صداها در جای مناسب
بسیاری از افراد مبتلا در خواندن در قرار دادن صداهای کلمات درجای مناسب دچار مشکل هستند پس آنها کلمات را درست تلفظ نمی‌کنند و درگفتن تلفظ سریع نیز بسیار ضعیف هستند. آنها در تفسیر صداهای حروف بسیار کند و بسیار بی‌دقت هستند. همانند مشکلات بینایی آنها، بدون شک این کمبود آوا شناسی ریشه در کمبودهای وسیعی از فن شنوایی آنها دارد.
ما صداهای حروف را که واج نام دارند از طریق تفاوت‌های آنها در فرکانس صدا و تفاوت‌های فاحش مربوط به ویژگیشان تمایز می‌دهیم . دنبال کردن این تغییرات فرکانس شنوایی با یک سیستم وسیع نورونهای شنوایی که باعث تغییرات در فرکانس و قدرت صدا می‌شوند صورت می‌گیرد. این یک نظریه در حال گسترش است که این نورونها در پیشرفت همانند افراد دچار اختلال در خواندن هستند که در برابر دیگر خوانندگان شکست خورده و محدودیت‌های موجود بین صداهای مشابه مثل bوd شنیدن را برای آنها مشکل می‌سازد.
بسیاری از افراد مبتلا به اختلال در خواندن شواهدی را برای نابودی پیشرفت سلول‌های مغز نشان می‌دهند که در نواحی بینایی و شنوایی باعث گسترش مشکلات در خواندن می‌شوند. این ناشی از وجود مشکلاتی در نورونهایی است که یک شبکه در مغز تشکیل داده و به نظر می‌رسد برای تغییرات زمانی تخصص یافته‌اند . این سلول‌ها تماما دارای یک سطح مولکولی هستند که ارتباطات با یکدیگر را تشخیص و تشکیل می‌دهند.
سیستم Magnocellular اطلاعات زیادی را به مخچه می‌فرستد. جالب است بدانیم که بعضی افراد مبتلا به اختلال در خواندن به‌طور مشخص کودن هستند و دست خط آنها بسیار ناخواناست.
مطالعه متابولیسم مخچه آنها نشان داده که عمل آنها می‌تواند در افراد مبتلا با اختلال در خواندن آسیب بینند و این ممکن است ریشه مشکلات آنها در دست خط باشد. بعضی دانشمندان علوم اعصاب معتقدند که مخچه درچیزی بیش ازنوشتن و حرکات و خواندن از جمله در شناخت برنامه‌ها دخالت دارند. اگر چنین نظریه‌ای درست باشد کمبود در عمل مخچه نیز می‌تواند به مشکلات یادگیری خواندن، نوشتن وتلفظ اضافه شود.
● چه کاری می‌توان انجام داد؟
تعدادی از درمان‌ها برای افراد مبتلا به اختلال در خواندن با توجه به عوامل متفاوت ایجاد کننده آنها وجود دارند. بعضی روی عامل Magnocellular متمرکز شده ولی برخی داده‌ها شامل نتایج متفاوتی از اختلال در خواندن سطحی و عمقی هستند که ممکن است نوعی دیگر از مداوا را احتیاج داشته باشد . تمام این عوامل به شناسایی سریع این بیماری وابسته هستند.
دانشمندان همواره بر روی یک عامل توافق ندارند که بهترین درمان برای افراد مبتلا به اختلال درخواندن چیست. اخیرا پیشنهاد شده است که مشکلات تشخیص صداها باعث این می‌شود که برخی از این افراد راه اشتباهی را برای یادگیری صداها با استفاده از مکانیسم‌های شکل پذیری نرمال مغز بروند.
تصور بر این است که کودکان را می‌توان به راه مستقیم واصلی بازگردانداگر مجبور به استفاده از بازی‌های کامپیوتری شوند که توسط این بازی‌ها آرام شده و محدودیت‌های واجی برای آنها بسیارواضح‌تر به نظر برسد. سپس صداها اوج می‌گیرند. این طور به نظر می‌رسد که این روش مطلوبی است که در تست‌های مستقل همچنان انجام می‌شود. آنچه که از نظر علمی در مورد این نظریه هیجان انگیز وجود دارد این است که مغز نرمال عالی با عامل ژنتیکی اولیه غیرنرمال برخورد کرده تا به خلق یک محیط نتیجه عالی منتهی گردد. این یک مثال تهاجمی راجع به چگونگی برخورد ژنها و محیط می‌باشد.
لازم است متذکر شویم که افراد مبتلا به اختلال در خواندن ممکن است کمی بهتر از خوانندگان عادی در زمینه‌هایی از یادگیری مثل تمایز رنگ‌ها و تمایز اشکال خاص قضاوت نمایند.
این نکات برای بیان این است که چرا بسیاری از افراد مبتلا به اختلال در خواندن ممکن است در مشاهده گروه‌های متشکله با تنوع بالا، نسبت به افراد عادی بالاترباشند. به یاد بیاوریم که لئوناردو داوینچی ،‌ هانس کریستین اندرسون ،‌ادیسون و انیشتین بسیاری از مبتکران و هنرمندان مبتلا به اختلال در خواندن بوده‌اند‌.
مترجم : دکتر احسان الله محمدی
متخصص مغز واعصاب
منبع : روزنامه رسالت