جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا


بازیگران بازار گاز؛ فرصت ها و چشم انداز آینده


بازیگران بازار گاز؛ فرصت ها و چشم انداز آینده
پوست اندازی بازار جهانی گاز آغاز شده است، به گونه ای که سازمان بین المللی انرژی در گزارشی از روند بازار گاز طبیعی، از تغییر در الگوی سنتی تجارت گاز خبر داد و اعلام کرد: تبادل اطلاعات بین بازارهای شرق و غرب جهان که تا پیش از آن به شیوه خاص خود عمل می کردند، افزایش یافته و گرایش روشنی برای شکل گیری بازار جهانی گاز به وجود آمده است.
فعالیت عرضه کنندگان جهانی گاز برای توسعه ظرفیت های تولید و آغاز تلاش های دارندگان ذخایر گاز برای به دست آوردن سهمی از تجارت جهانی گاز در سال های آینده، اصلی ترین نقش را در ایجاد و تداوم فعالیت های این بازار ایفا می کند که در این میان، فعالیت های ایالات متحده آمریکا، به عنوان بزرگترین بازار گاز طبیعی و دیگر تولیدکنندگان کنونی از جمله روسیه، اوکراین، اروپا، ایران و ترکمنستان و ظرفیت هایی که در کشورهای کانادا، قطر و اندونزی برای تولید «ال.ان.جی» به عنوان یکی از عناصر بازار در سال های آینده، در حال شکل گیری است، بیش از دیگر بازیگران بازار گاز اهمیت یافته است. پایگاه اینترنتی «انرژی تریبون» در این مقاله با بررسی موقعیت این کشورها، چشم اندازی از شرایط بازار جهانی را در دهه های آینده ترسیم کرده است.
●امتیازهای انحصاری روسیه
گفت و گوهای طولانی مدت روسیه و اوکراین در نخستین روز ژانویه ۲۰۰۶ میلادی به اوج خود رسید، یعنی زمانی که شرکت روسی گازپروم، مانع انتقال گاز به اوکراین شد. این موضوع افزون بر مشکلاتی که برای اوکراین به وجود آورد، آشفتگی هایی را در سراسر اروپای غربی که گاز روسیه را از مسیر اوکراین دریافت می کند، به دنبال داشت و می توان گفت روابط روسیه و اوکراین همچنان می تواند زمینه ساز بحران های گاز این منطقه در آینده باشد.
درگیری با اوکراین تنها یکی از مشاجره هایی بود که گازپروم، شرکت انحصاری روسیه در سال های اخیر برای فروش و عرضه گاز طبیعی داشت. این شرکت پیشینه مشابهی را در جایگاه واردکننده، به نام خود ثبت کرده است، به گونه ای که در سال ۱۹۹۷ میلادی، قراردادی را برای واردات گاز از ترکمنستان امضا کرد تا بتواند به تعهدهای خود برای صادرات گاز به هلند از مسیر اوکراین عمل کند، ولی پس از بحث های طولانی درباره چگونگی قیمت گذاری گاز، تبادل گاز بین دو کشور در سال ۲۰۰۴ میلادی به طور موقت، متوقف شد. این شرکت در اواخر سال ۲۰۰۵ میلادی نیز قراردادی را برای فروش گاز طبیعی به شرکت «روس اوکرانرژو»، شرکت به ظاهر اوکراینی که در واقع گاز پروم آن را کنترل می کند، نهایی کرد. در این قرارداد قیمت فروش هر هزار فوت مکعب ۶ دلار و ۵۱ سنت (معادل ۲۳۰ دلار برای هر هزار مترمکعب) تعیین شده بود که غوغایی را در اوکراین به دنبال داشت و سرانجام روز نخست ژانویه ۲۰۰۶ میلادی، فسخ این قرارداد اعلام شد. البته چهار روز بعد، اوکراین توافقنامه ای پنج ساله را برای خرید ۵۸۰ میلیارد فوت مکعب گاز طبیعی از شرکت «روس اکرانرژو» به قیمت ۲ دلار و ۶۹ سنت برای هر هزار فوت مکعب امضا کرد.
با مشاجرات خفیف دیگری که در روند تاریخی صادرات گاز روسیه رخ داده است، خریداران گاز این کشور شک ندارند که باید انحصار روسیه را در بازار گاز طبیعی کاهش داد. این دیدگاه، توسعه مسیرهای متنوعی را که برای احداث خطوط لوله انتقال گاز به اروپا بررسی می شوند، به دنبال داشته است:
●با اجرای خط لوله گاز شمال اروپا (NEGP) میدان گازی «استوکمن»، در دریای «بارنتس»، به عنوان یکی از بزرگترین میدان های گازی دنیا، به طور مستقیم به اروپا وصل خواهد شد. عبور از بلاروس و لهستان، یکی از مسیرهای پیشنهادی برای اجرای این پروژه معرفی شده، هرچند دریای بالتیک و گذر از انگلستان نیز به عنوان مسیرهای احتمالی آن در نظر گرفته شده است.
●استفاده از ذخایر شبه جزیره «یمل» و انتقال گاز آن با استفاده از یک خط لوله به اروپا دیگر گزینه تامین گاز این منطقه به شمار می رود. احتمال وصل شدن این خط لوله به خط لوله ای که از «بارنتس» عبور خواهد کرد و پیوستن آنها به کریدور خط لوله اروپا وجود دارد، ضمن آن که گفت و گوهایی برای استفاده از کشتی های یخ شکن «ال.ان.جی»بر در جریان است که انتقال ذخایر این منطقه را از اقیانوس منجمد شمالی امکان پذیر می کند.
●میدان گازی «کوویتکا» در شرق اروپا نیز به عنوان یکی از گزینه های تامین گاز اروپا مطرح شده است که پیشنهاد استفاده و انتقال ذخایر آن با استفاده از خط لوله احتمالی به چین، در دهه آینده نیز ارائه شده است. برخی کارشناسان اعلام کرده اند تولید این میدان که در سال ۲۰۰۶ میلادی آغاز خواهد شد، می تواند گاز مورد نیاز بازارهای محلی را تامین کند.
اجرای این پروژه ها می تواند کشورهای اروپایی را از پیامدهای اختلاف ها و کشمکش همسایه های شرقی خود در امان نگه دارد.
●نیازهای رو به رشد ایالات متحده
خط لوله ۳ هزار و ۵۰۰ مایلی (حدود ۵ هزار و ۶۳۴ کیلومتر) گاز طبیعی آلاسکا که هزینه احداث آن ۲۰ میلیارد دلار اعلام شده است، یکی از گزینه های تامین نیازهای بازار غرب آمریکا به شمار می رود، ولی هنوز اجرای آن نهایی نشده است. از یک سو هیئت تنظیم انرژی فدرال (FERC) اعلام کرده است که تاخیر بیشتر در احداث این خط لوله ممکن است امکان پذیری اجرای آن را به کمترین میزان برساند و از سوی دیگر دولت آلاسکا خبرهای امیدوارکننده ای از توافق با تولیدکنندگان منتشر کرده است. تضمین قیمت گاز در سر چاه، اصلی ترین موضوع برای نهایی کردن اجرای این پروژه معرفی شده است و بسیاری از تحلیلگران، عامل قیمت را در روند اجرای آن موثر می دانند. خط لوله «مکنزی ریور ولی» نیز به عنوان پروژه ای منطقی تر که پیشرفت قابل توجهی داشته است، برای انتقال روزانه یک میلیارد و ۲۰۰ میلیون فوت مکعب گاز از شمال به جنوب کانادا و ایالات متحده در نظر گرفته شده است که پیش بینی می شود بهره برداری از آن در سال ۲۰۰۸ میلادی آغاز شود.
روند توسعه شبکه حمل و نقل گاز طبیعی ایالات متحده در سال ۲۰۰۴ میلادی کند شد، به گونه ای که آمار اداره اطلاعات انرژی آمریکا نشان می دهد تنها برای احداث ۶ رشته خط لوله جدید در آب های عمیق خلیج مکزیک برنامه ریزی شده است، به اضافه خط لوله «چینی پلین» با ظرفیت روزانه ۵۶۰ میلیون فوت مکعب و امتداد شاخه جنوبی خط لوله «ال پاسو» که ۳۲۰ میلیون فوت مکعب ظرفیت دارد. فاز نخست پروژه «میلینیوم» انتقال گاز کلمبیا نیز که منابع گاز طبیعی کانادا را به شرق ایالات متحده آمریکا وصل می کند، تا نوامبر سال ۲۰۰۶ میلادی اجرا خواهد شد.
بیشترین فعالیت های جدید در صنعت گاز طبیعی ایالات متحده، در زمینه قراردادهای «ال.ان.جی» انجام شده است. «کاوپوینت» که در سال ۲۰۰۵ میلادی به بهره برداری رسید، یکی از بزرگترین تاسیسات دریافت «ال.ان.جی» این کشور با ظرفیت ذخیره سازی جدید ۲ میلیارد و ۵۰۰ میلیون فوت مکعب به شمار می رود. عملیات توسعه پایانه های «ال.ان.جی» در «لیک چارلز» و «البا آیلند» نیز در حال انجام است.
احداث تاسیسات جدید دریافت «ال.ان.جی» افزون بر تاثیر قابل توجه بر قیمت های آینده بازار، می تواند به عنوان یکی از موانع اجرای پروژه های احداث خطوط لوله صادرات گاز در منطقه آلاسکا باشد که شرکت «هوستون شنیر انرژی»، رهبر روند احداث این تاسیسات به شمار می رود. این شرکت اجرای سه پایانه از مجموع چهار پایانه بزرگ دریافت «ال.ان.جی» را که مجوز آنها صادر شده است، به عهده دارد که شامل پایانه «فریپورت» با ظرفیت روزانه یک میلیارد و ۵۰۰ میلیون فوت مکعب، «کورپس کریستی» با ظرفیت روزانه ۲ میلیارد و ۶۰۰ میلیون فوت مکعب و «سابین پس» با ظرفیت ۲ میلیارد و ۶۰۰ میلیون فوت مکعب در روز می شود. هر سه پایانه در تگزاس یا در ساحل تگزاس-لوئیزیانا اجرا خواهند شد. شرکت «سمپرا انرژی کمرون» چهارمین مجوز احداث پایانه «ال.ان.جی» را در هاکنبری لوئیزیانا دریافت کرده است. این پروژه روزانه یک میلیارد و ۵۰۰ میلیون فوت مکعب ظرفیت دارد. بر اساس گزارش اداره اطلاعات انرژی، این شرکت قرارداد دیگری را برای انتقال «ال.ان.جی» تولیدی در اندونزی، به پایانه ای در «باجای» کالیفرنیا، با شرکت «بی.پی» در سال ۲۰۰۳ میلادی، امضا کرده است. تاسیسات شناور GGEB نیز در خلیج مکزیک، فعالیت خود را برای دریافت محموله های «ال.ان.جی» به تازگی آغاز کرده، ولی میزان آن، به طور قابل توجهی کم است (حدود ۵۰۰ هزار فوت مکعب در روز).
اداره اطلاعات انرژی شکاف بین افزایش مصرف و کاهش تولید گاز در این کشور را تا سال ۲۰۱۵ میلادی، سالانه حدود ۸ هزارمیلیارد فوت مکعب (روزانه ۲۲ میلیارد فوت مکعب) پیش بینی کرده است که انتظار می رود با واردات «ال.ان.جی» جبران شود.
●ابرقدرتی به نام ایران
ایران شرایط لازم را برای شناخته شدن به عنوان ابرقدرت در زمینه گاز طبیعی دارد، هرچند روند توسعه ظرفیت های این کشور، به آرامی انجام می شود. بسیاری از خریداران انرژی در حال رقابت برای دستیابی به منابع ایران هستند و این کشور بدون در نظر گرفتن مشکلاتی که به دلیل فعالیت های هسته ای برای این کشور به وجود می آید، طرح های خود را برای توسعه میدان گازی عظیم پارس (جنوبی و شمالی) توسعه می دهد.
ذخایر گاز در لایه خوف میدان نفتی سلمان، میدان زیره در استان بوشهر، میدان هما در جنوب استان فارس، میدان های تابناک، نارکنگان و آغار و دالان در استان فارس و میدان سرخون از دیگر میدان هایی هستند که برای توسعه آنها برنامه ریزی شده است، هرچند بیشترین توجه ایران معطوف توسعه میدان گازی پارس جنوبی شده است که در ۲۸ فاز توسعه خواهد یافت. توسعه این میدان، بزرگترین پروژه ایران در زمینه انرژی به شمار می رود و تاکنون بیش از ۱۵ میلیارد دلار برای اجرای آن سرمایه گذاری شده است:
▪تولید از فاز یک که اجرای آن به عهده شرکت ایرانی پتروپارس بود، اواخر سال ۲۰۰۴ میلادی آغاز شد.
▪اوایل سال ۲۰۰۳ میلادی، تولید از فازهای ۲ و ۳ آغاز شد که کنسرسیومی به رهبری توتال فرانسه و با حضور شرکت های پتروناس مالزی و گازپروم روسیه اجرای آن را به عهده داشت.
▪فازهای ۴ و ۵ نیز در اکتبر ۲۰۰۴ میلادی وارد تولید شدند. شرکت های انی ایتالیا و پتروپارس ایران آن را اجرا کرده اند.
▪شرکت ایرانی پتروپارس و شرکت نروژی استات اویل اجرای فازهای ۶ تا ۸ را به عهده دارند. طبق برنامه ریزی ها، تولید از این پروژه در سال ۲۰۰۷ میلادی آغاز می شود. بخشی از گاز تولیدی در این پروژه برای تزریق در میدان آغاجاری به کار خواهد رفت. در می ۲۰۰۳ میلادی نیز ایران قراردادی را به ارزش یک میلیارد و ۲۰۰ میلیون دلار با کنسرسیومی به رهبری یک شرکت ژاپنی، برای احداث تاسیسات خشکی این فازها امضا کرد.
▪فازهای ۹ و ۱۰ را شرکت کره ای ال.جی اجرا می کند و تولید از آن در سال ۲۰۰۷ میلادی آغاز می شود. قرارداد اجرای این پروژه حدود یک میلیارد و ۶۰۰ میلیون دلار ارزش دارد.
▪فاز ۱۱ برای تولید «ال.ان.جی» به کار می رود و پیش بینی می شود در سال ۲۰۱۰ میلادی وارد تولید شود. شرکت توتال، رهبری پروژه «پارس ال.ان.جی» را برای اجرای این فاز به عهده گرفته است که با مشارکت شرکت ملی نفت ایران انجام خواهد شد. از این شرکت خواسته شده است آخرین شرایط را برای نهایی کردن اجرای این پروژه که یک میلیارد و ۲۰۰ میلیون دلار ارزش دارد، بررسی و فراهم کند. شرکت چینی «سی.ان.پی.سی» و شرکت هندی «او.ان.جی.سی» نیز علاقه مند هستند در این پروژه مشارکت کنند.
▪فاز ۱۲ که پروژه «ان.آی.او.سی ال.ان.جی» نامیده شده است و شرکت ملی نفت ایران اجرا می کند، مورد علاقه هر دو شرکت انی ایتالیا و استات اویل نروژ است.
▪گروهی به رهبری شرکت شل نیز پروژه «پرشین ال.ان.جی» را که برای توسعه فاز ۱۳ طراحی شده است، اجرا خواهد کرد. پیش بینی می شود تولید «ال.ان.جی» و «ال.پی.جی» از این پروژه در سال ۲۰۱۰ میلادی آغاز شود. سرمایه گذاری مورد نیاز این پروژه حدود چهار میلیارد دلار برآورد شده است و شرکت ملی نفت ایران، شرکت اسپانیایی رپسول و شرکت آرژانتینی «وای.پی.اف» در آن مشارکت دارند.
▪فاز ۱۴ برای تولید جی تی ال توسعه خواهد یافت که دو شرکت استات اویل و شل به حضور در آن علاقه مند هستند.
▪بر اساس آخرین اخبار، قرارداد فازهای ۱۵ و ۱۶ نیز با قرارگاه سازندگی خاتم الانبیا نهایی خواهد شد.
▪اجرای فازهای ۱۷ و ۱۸ پارس جنوبی به کنسرسیومی ایرانی با حضور سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران، اویک و شرکت تاسیسات دریایی واگذار شده است.
دیگر فازهای باقی مانده برای توسعه پارس جنوبی، در مرحله برگزاری مناقصه هستند.
●دیگر قراردادها در ایران
ایران در بخش صادرات گاز با خطوط لوله نیز فعال بوده است. حرکت های ایران برای حضور در این بازار با خط لوله انتقال گاز طبیعی به ترکیه در سال ۲۰۰۲ میلادی آغاز شد و کمی پس از آن، ایران و یونان تفاهم نامه ای را برای امتداد این خط لوله از ترکیه به شمال یونان امضا کردند.
در سال ۲۰۰۴ میلادی، شرکت اتریشی «او.ام.وی»، توافقنامه ای را برای مشارکت شرکت ملی صادرات گاز ایران در خط لوله ۵ میلیارد دلاری انتقال گاز «نابوکو» امضا کرد. این خط لوله از ایران آغاز و پس از عبور از ترکیه به اتریش می رسد. پیش بینی می شد پیش از پایان سال ۲۰۰۵ میلادی، آخرین تصمیم ها درباره اجرای این خط لوله گرفته شود، ولی مسایل سیاسی و ژئوپولتیک این تصمیم گیری را به تاخیر انداخته است. پیش بینی می شود خط لوله نابوکو در سال ۲۰۱۱ میلادی به بهره برداری برسد.طرح های بزرگ دیگری نیز برای حضور بیشتر ایران در بازار گاز طراحی شده اند که خط لوله صادرات گاز ایران به هند از مسیر پاکستان از جمله آنها است. همچینن ایران و پاکستان توافقنامه ای را برای احداث خط لوله ای به طول یک هزار و ۶۰۰ مایل (حدود ۲ هزار و ۵۷۶ کیلومتر) و به ارزش ۴ میلیارد دلار امضا کرده اند که می تواند تا هند امتداد یابد. این ایده نیز وجود دارد که خط لوله صادرات گاز ایران به هند، تا چین کشیده شود، ولی با وجود مذاکره هایی که در سال های گذشته انجام شده است، هنوز سه کشور به توافق نهایی بر سر قیمت ها دست نیافته اند، هرچند تحلیلگران به اجرا شدن این پروژه اطمینان دارند.
ایران به عنوان قدرتی منطقه ای، عزم خود را برای تعامل با جمهوری های سابق شوروی جزم کرده است. از جمله در قالب یک تفاهم نامه، معامله ای پایاپای با ارمنستان را شکل داده است که بر اساس آن، به ازای گاز صادراتی خود به این کشور، از ارمنستان برق دریافت می کند. واردات گاز از آذربایجان و ترکمنستان از دیگر فعالیت هایی است که ایران در این زمینه انجام داده است.
برنامه های ایران برای ایفای نقشی برجسته در تجارت «ال.ان.جی» بیش از دیگر برنامه های صادرات گاز این کشور اهمیت دارد. این کشور در نخستین گام، برای اجرای سه پروژه تولید «ال.ان.جی» در عسلویه برنامه ریزی کرده است. گاز مورد نیاز این پروژه ها از محل منابع پارس جنوبی تامین خواهد شد.
در اکتبر ۲۰۰۴ میلادی، ایران تفاهم نامه ای را که شاید بتوان آن را بزرگترین قرارداد در زمینه انرژی خواند، به ارزش ۱۰۰ میلیارد دلار، برای دوره ای ۲۵ ساله و به منظور صادرات «ال.ان.جی» با شرکت چینی ساینوپک امضا کرد. این تفاهم نامه احداث پالایشگاه میعانات گازی و توسعه میدان نفتی یادآوران را نیز شامل می شد.
سال گذشته شرکت گیل هند و شرکت ملی صادرات گاز ایران قراردادی ۳۰ ساله را برای صادرات سالانه ۵ میلیون تن «ال.ان.جی» امضا کردند که میزان آن تا ۷ میلیون و ۵۰۰ هزار تن نیز قابل افزایش است. صادرات این محموله ها در صورت تنفیذ این قرارداد در شورای اقتصاد، از اواخر سال ۲۰۰۹ یا اوایل سال ۲۰۱۰ میلادی آغاز خواهد شد.
●ترکمنستان به دنبال گریز از روسیه
صنعت انرژی ترکمنستان که بیش از هر چیز شامل صنعت گاز طبیعی می شود، در تلاش است تا از تسلط رئیس پیشین خود در جمهوری شوروی خارج شود که وظیفه ای دشوار به شمار می رود و آشکارترین راه این است که مسیرهای گوناگون در منطقه خزر برای دور زدن مجموعه خطوط لوله انتقال گاز طبیعی روسیه به کار گرفته شوند.
تا اواخر دهه ۹۰ میلادی، خطوط لوله انتقال گاز روسیه، تنها منابع انتقال گاز در این منطقه بودند، به گونه ای که گازپروم روسیه در سال ۱۹۹۷ میلادی، پس از کشمکش با ترکمنستان بر سر هزینه ها، توانست دسترسی این کشور را به بازارهای منطقه قطع کند، هرچند این مشاجرات در نهایت برطرف شد و ترکمنستان، صادرات گاز به روسیه و اوکراین را از سر گرفت. ترکمنستان و گازپروم موافقت کردند حجم انتقال گاز را به سالانه ۲ هزار میلیارد فوت مکعب افزایش دهند و افزایش دوباره این حجم تا سقف سالانه ۳ هزار و ۵۰۰ میلیارد فوت مکعب نیز امکان پذیر است. اوکراین نیز توافقنامه ای را با ترکمنستان برای دریافت گاز این کشور از مسیر روسیه امضا کرده است و پیش بینی می شود هر دو توافقنامه تا پایان سال ۲۰۰۶ میلادی اجرا شوند.
خط لوله انتقال گاز ترکمنستان به ایران را می توان نخستین خط لوله انتقال گاز در آسیای مرکزی خواند که بدون حضور روسیه شکل گرفته است و می توان آن را در خاک ایران تا ارمنستان امتداد داد که شبکه جدیدی را برای انتقال گاز شکل می دهد.
اواخر دهه ۹۰ میلادی، تلاش های ترکمنستان برای اجرایی کردن خط لوله انتقال گاز آسیای مرکزی از مسیر افغانستان به پاکستان و در صورت امکان به هند آغاز شد، ولی نهایی کردن اجرای این پروژه، با توجه به بروز جنگ در افغانستان، به فراموشی سپرده شد، هرچند بعد از خروج رژیم طالبان از افغانستان، «کرزای»، رئیس جمهوری این کشور، «نیازاف» رئیس جمهوری ترکمنستان و «مشرف» رئیس جمهوری پاکستان این ایده را دوباره پیگیری کردند و مطالعه چگونگی اجرای آن هم اکنون در حال انجام است.
ترکمنستان بررسی دیگر گزینه های خود را برای حضور در بازار جهانی، به طور فعال پیگیری می کند، ولی بسیاری از این تفاهم ها، به فراموشی سپرده شده اند. برای مثال در سال ۱۹۹۹ میلادی، آذربایجان، قبرس، ترکیه و ترکمنستان، تفاهم نامه ای را برای احداث خط لوله انتقال گاز خزر (TCGP) از ترکمنستان و از مسیر آذربایجان به قبرس و ترکیه امضا کردند، ولی اجرای آن هم اکنون پیگیری نمی شود.
هیچ پروژه ای به اندازه پروژه احداث خط لوله انتقال گاز ترکمنستان به چین که طولانی ترین خط لوله انتقال گاز دنیا به شمار می رود، جاه طلبانه نیست. شرکت های «اکسون موبیل»، «میتسوبیشی» و «سی.ان.پی.سی» پیشنهاد اجرای این پروژه را ارائه کرده اند. این خط لوله در نهایت، به ژاپن می رسد.
●کانادا در بازار
چهار تا پنج سال پیش، پیش بینی ها از تولید گاز ایالات متحده آمریکا بر مبنای این پیش بینی تغییرناپذیر انجام می شد که کانادا به عنوان اصلی ترین منبع واردات گاز این کشور، می تواند سهم خود را در بازار آمریکا حفظ کند. منطق سنتی این بود که اگر تقاضای ایالات متحده آمریکا ۲ درصد افزایش یابد، واردات از کانادا نیز به همان اندازه بیشتر می شود، در نتیجه باید در زمانی که یکی از منابع گاز ایالات متحده، برای مثال در میدان های دریایی، متوقف می شود (همان گونه که اتفاق افتاد)، گاز کانادا این کسری عرضه را جبران کند، ولی تحلیلگران بازار در شرایط کنونی معتقدند که تولید گاز طبیعی کانادا هم اکنون در بالاترین حد و در سطح ۱۸ میلیارد فوت مکعب گاز در روز قرار دارد و تولید از حوزه رسوبی غرب کانادا که در حال حاضر ۱۴ میلیارد فوت مکعب گاز در روز برآورد می شود، در سال های ۲۰۲۰ و ۲۰۲۴ میلادی، به ترتیب تا روزانه ۹ و ۶ میلیارد فوت مکعب کاهش می یابد. بررسی ها نشان می دهد نقش منطقه «آلبرتا» در تولید گاز کانادا به میدان های جدید گازی در منطقه «بریتیش کلمبیا» منتقل شده است و بر اساس آخرین پیش بینی ها ذخایر قابل تولید در «بریتیش کلمبیا» به حدود ۴۵ هزار میلیارد فوت مکعب می رسد.
در استان ساحلی شرقی کانادا نیز فعالیت هایی اساسی در جریان است. بیشترین تولید گاز طبیعی در سال ۱۹۹۹ میلادی در «نوا اسکاتیا» آغاز شد، جایی که بیشترین فعالیت های حال حاضر، در آن متمرکز شده است. پیش بینی می شود تولید از میدان های دریایی در جزیره «نیوفاندلند»، اواخر امسال یا اوایل سال آینده آغاز شود که بهترین زمان برای آغاز تولید گاز طبیعی به شمار می رود.
به نظر نمی رسد هیچ یک از پروژه های کانادا زودتر از پروژه خط لوله ای که گاز شمال را از منطقه «مکنزی دلتا» منتقل خواهد کرد، به نتیجه برسد. در صورت اجرای به موقع این پروژه، گاز از سال ۲۰۱۰ میلادی در این خط لوله جریان می یابد، ولی برای جبران کاهش تولید در منطقه حوزه رسوبی غرب کانادا به بیش از یک خط لوله نیاز است. حتی با پیش بینی های اغراق آمیزی که برای توسعه ظرفیت های منطقه مکنزی انجام شده است، ظرفیت تولید خط لوله از روزانه ۵ میلیارد فوت مکعب بیشتر نمی شود.
دو مشکل اساسی برای اجرای پروژه های خطوط لوله انتقال گاز شمال کانادا وجود دارد که ممکن است مانع تامین نیازهای این کشور و حتی تامین نیازهای ایالات متحده آمریکا شود. مشکل نخست، رقابتی است که تولیدکنندگان بزرگ نفت در منطقه «آلبرتا» و «ساسکاچوان» برای استفاده از گاز طبیعی در فرآیند تولید و بازیافت نفت دارند. مشکل دوم، احتمال کم شدن جذابیت خطوط لوله منطقه شمالی کانادا با احداث پایانه های «ال.ان.جی» در این منطقه است.
شرکت های «پتروکانادا» و «ترانس کانادا» در حال احداث پایانه «ال.ان.جی» با ظرفیت روزانه ۵۰۰ میلیون فوت مکعب در «گراس کاکونا» در کبک هستند. «پتروکانادا» در سال ۲۰۰۴ میلادی توافقنامه ای را با شرکت گازپروم روسیه امضا کرد تا «ال.ان.جی» میدان «استاکمن» را در این پایانه دریافت کند. در صورتی که دیگر طرح های «ال.ان.جی» در شرق کانادا احداث شوند، تا سال ۲۰۰۸ میلادی، ۴ میلیارد فوت مکعب به ظرفیت پایانه های این کشور افزوده خواهد شد.
●حضور چشمگیر قطر در بازار ال.ان.جی
این یک تناقض بزرگ زمین شناسی است که قطر به عنوان یک کشور کوچک در خاورمیانه بدون این که ذخایر نفت خام قابل توجهی برای عرض اندام در جهان داشته باشد، حدود ۹۱۰ هزار میلیارد فوت مکعب از ذخایر گاز ثابت شده دنیا را در اختیار دارد و پس از روسیه و ایران در مقام سومین دارنده ذخایر گاز دنیا قرار گرفته است.
میدان گازی دریایی قطر که در شمال این کشور قرار دارد، بزرگترین میدان در نوع خود در دنیا به شمار می رود. این کشور میدان های بزرگ دیگری نیز دارد، اما هیچ کدام به اندازه میدان گازی شمالی آن بزرگ نیستند. قطر هم اکنون منبع مشخصی از «ال.ان.جی» به شمار می رود که دو مشارکت (جوینت ونچر) «قطرگاز» و «راس گاز» صادرات «ال.ان.جی» آن را به عهده دارند.
«قطرگاز» مشارکتی است که بین شرکت های «قطرپترولیوم» با ۶۵ درصد سهم، «توتال» با ۱۰ درصد سهم، «اکسون موبیل» با ۱۰ درصد سهم، «میتسویی» با ۵/۷ درصد سهم و «ماروبنی» با ۵/۷ درصد سهم تشکیل شده است و نخستین محموله «ال.ان.جی» آن در سال ۱۹۹۹ میلادی، به ژاپن ارسال شد.
پروژه «قطر ال.ان.جی» سه واحد تولیدی (ترین) دارد که ظرفیت آن را در مجموع به ۹ میلیون و ۲۰۰ هزار تن در سال، معادل یک میلیارد و ۳۰۰ میلیون فوت مکعب در روز می رساند. «راس گاز» نیز که شرکت های «قطرپترولیوم» و «اکسون موبیل» در آن حضور دارند، چهار واحد تولید «ال.ان.جی» با ظرفیت ۱۳ میلیون و ۲۰۰ هزار تن در سال، حدود یک میلیارد و ۹۰۰ هزار فوت مکعب در روز در اختیار دارد و پنجمین واحد تولید «ال.ان.جی» را در سال ۲۰۰۷ میلادی تکمیل خواهد کرد. این شرکت ها در سال ۲۰۰۳ میلادی، برای مشارکت در در پروژه «راس گاز ۲» به توافق رسیدند. این پروژه احداث دو واحد بزرگ «ال.ان.جی» را شامل می شود که هر کدام سالانه ۷ میلیون و ۸۰۰ تن و در مجموع ۱۵ میلیون و ۶۰۰ هزار تن ظرفیت خواهند داشت. این واحدها بزرگترین واحدهای تولید «ال.ان.جی» دنیا به شمار می روند و بهره برداری از آنها در سال ۲۰۰۸ یا ۲۰۰۹ میلادی آغاز می شود. برای صادرات تولیدات این واحدها به ایالات متحده آمریکا برنامه ریزی شده است.
شرکت های «قطر پترولیوم» و «کونوکوفیلیپس» تفاهم نامه ای را برای اجرای پروژه «قطرگاز ۳» امضا کرده اند که ظرفیت تولید سالانه ۷ میلیون و ۵۰۰ هزار تن «ال.ان.جی» را خواهد داشت. پیش بینی می شود این پروژه در سال ۲۰۰۹ میلادی به بهره برداری برسد. پروژه «قطرگاز ۴» نیز با مشارکت شرکت شل اجرا می شود و تولید آن در سال ۲۰۰۹ یا ۲۰۱۰ میلادی آغاز خواهد شد.
گاز قطر افزون بر ایالات متحده آمریکا به ژاپن و کره صادر می شود و هند نیز به تازگی به خریداران آتی گاز این کشور اضافه شده است.
قطر پروژه هایی را برای تولید «جی.تی.ال» اجرا می کند. از جمله بهره برداری از طرح «اوریکس جی.تی. ال» به تازگی آغاز شد. شرکت قطرپترولیوم و شرکت ساسول آفریقای جنوبی در اجرای این طرح سهم داشته اند و پیش بینی می شود روزانه ۳۴ هزار بشکه «جی.تی.ال» و به طور عمده، گازوئیل تولید کند. برنامه ریزی های این شرکت ها با همراهی شرکت «شورون» برای سه برابر کردن حجم تولید این طرح و افزایش آن به بیش از یک هزار بشکه در روز در حال انجام است.
●روند نزولی تولید ال.ان.جی در اندونزی
اندونزی شرایطی کاملا عکس قطر دارد. این کشور که رهبر «ال.ان.جی» دنیا به شمار می رود و ژاپن و کره جنوبی اصلی ترین خریداران آن هستند، در حال از دست دادن سهم خود در بازار است و این روزها نمی تواند به تعهدهای قراردادی خود در این بازار عمل کند. البته این اتفاق قابل پیش بینی بود. کشوری با ۲۵۰ میلیون نفر جمعیت و رشد اقتصادی بیش از ۵ درصد در سال به انرژی نیاز دارد و با وجود عضویت اندونزی در اوپک و ایفای نقش به عنوان صادرکننده نفت خام و گاز طبیعی برای دوره ای طولانی، این کشور در حال تبدیل شدن به کشوری واردکننده است. ناتوانی اندونزی در تامین گاز مورد نیاز برای تبدیل به «ال.ان.جی» سبب شده است، تاسیسات صادرات «ال.ان.جی» این کشور در منطقه «آرون» در استان «آسه»، در دو سال گذشته، با ظرفیتی کمتر از توان خود فعالیت کند.
شاید شرکت «بی.پی» تنها راه نجات این کشور باشد. پیش بینی می شود با بهره برداری از پروژه «تانگاه» که این شرکت در ایالت «پاپوا» اجرا می کند، روند کاهشی تولید «ال.ان.جی» اندونزی معکوس شود. این پروژه شامل دو واحد تولید «ال.ان.جی» با ظرفیت سالانه ۶ میلیون و ۶۰۰ هزار تن است که بهره برداری از آنها در سال ۲۰۰۸ میلادی آغاز می شود. برای دوبرابر کردن این ظرفیت، پس از بهره برداری از این پروژه نیز برنامه ریزی شده است.
منبع : شبکه اطلاع رسانی شانا