دوشنبه, ۱۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 29 April, 2024
مجله ویستا

پیشگامی در راه پرسنگلاخ!


پیشگامی در راه پرسنگلاخ!
خبر کاندیداتوری نخستین نامزد برای انتخابات دهم ریاست جمهوری امروز در حالی اعلام می‌شود که دقیقاً ۸ ماه تا روز برگزاری این انتخابات سرنوشت‌ساز فرصت باقی است. نگاهی به تحولات ماه‌های اخیر کشور و نیز اظهارنظرهای متفاوت در مورد انتخابات دهم و کاندیداهای احتمالی آن، نشان می‌دهد که سیاستمداران کشور شأن ویژه‌ای برای ۲۲ خرداد ۸۸ و نتیجه حاصل از انتخابات آن روز قائل هستنـد. بسیاری از مردم نیز با امید و اضطراب، به انتظار روزی نشسته‌اند که سرنوشت ۴ سال مدیریت کشور رقم خواهد خورد. در چنین شرایطی، انتظار می رفت که مدعیان عرصه سیاست، اعم از گروه‌های سیاسی و کسانی که خود را برای حضور در رقابت آماده می‌کنند، بسیار زودتر از دوره‌های پیشین پرده‌ها را کنار بزنند و هم برنامه‌های خود را به مردم عرضه کنند و هم مرد اجرای آن برنامه‌ها را. اما جز مهدی کروبی که مانند همیشه جسارت به خرج داد و با پیشگام شدن در این راه پرسنگلاخ به استقبال توهین و تحقیرهای احتمالی سیاست‌پیشگانی از دو جناح رفت، هنوز هیچ کس به خود جرات نداده است میل به ریاست جمهوری یا اشتیاق به خدمتگزاری برای مردم را به صورت علنی اعلام کند. البته عده‌ای مدعی هستند که سخن گفتن در مورد ریاست جمهوری زودهنگام است.
اما به نظر می‌رسد دغدغه اصلی بسیاری از گروه‌ها و کاندیداهای احتمالی، بی اطلاعی آنها از نحوه بازی رقیب است که متاسفانه گاه بر عملکرد نهادها و تریبون‌های پرقدرت نیز تاثیر می‌گذارد. به عبارت دیگر، عناصر اصلی در اکثر گروه‌های سیاسی، هم به میزان توانمندی‌های خود اشراف دارند و هم نسبت به شناخت مردم از عملکرد خویش آگاه هستند. این وضعیت، بسیاری از سیاست پیشگان را قانع ساخته است که تنها راه پیروزی در عرصه انتخابات، تلاش برای ضایع ساختن رقیب است تا مردم از ترس پیروزی یک نفر یا یک جناح، ناگزیر به فرد دیگری روی بیاورند؛ اما از او هم توقع زیادی برای حل مشکلات خود نداشته باشند یا حداقل در مرحله فعلی، از او برنامه مشخصی برای رفع بحران های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی نخواهند! ظاهراً آنچه که بعضی از گروه‌های سیاسی را به نتیجه‌بخش بودن این روش مطمئن ساخته است تجربه دوره‌های پیشین انتخابات است که یک بار مردم از <ترس حاکمیت اقتدارگرایان> به طرف کاندیدای دیگری رفتند و یک‌بار هم آنها را ترساندند که <اگر فلان کس رئیس‌جمهور شود مافیای نفتی همه ثروت ملی را خواهد برد و دست‌های ناپاک، باقیمانده بیت‌المال را چپاول خواهند کرد.> همین <مردم‌ترسانی> به کاندیداهای پیروز کمک کرد تا برنامه منسجم برای دوره مسئولیت خود ارائه نکنند و در ذهن مردم نیز سوالی در این مورد به وجود نیاید. در نتیجه حداقل در یکی از این دوره‌ها، پس از انتخاب رئیس‌جمهور، سخنانی توسط او و همکارانش – به ویژه در عرصه‌های بین‌المللی– مطرح شد که حتی یک کلام از آنها در دوره تبلیغات ریاست جمهوری مورد بحث قرار نگرفته بود . ‌ ‌
اکنون به نظر می‌رسد همان شیوه با جدیت بیشتری دنبال می‌شود. البته این بار، هم مردم را می‌ترسانند و هم گروه‌های سیاسی و کاندیداهای آنها را . برای ارعاب نوین، روش‌های قبلی و جدید به صورت تلفیقی اجرا می‌شود . یک جناح با دست گذاشتن بر احساسات مذهبی اقشاری از مردم و با توسل به دروغ یا بزرگ‌نمایی بعضی از مسائل و همچنین پوشاندن واقعیات در مورد خودی‌ها، تلاش می‌کند ذهن عده‌ای را کاملاً از دنیا و تحولات دنیوی منحرف سازد و به آنها هشدار دهد که تنها راه فلاح اخروی، پیروزی یک جناح است . عده‌ای دیگر در همین جناح نیز پیام‌هایی را ظاهراً خطاب به رقیب ارسال می‌کنند اما مخاطب اصلی این پیام‌ها مردم هستند تا بدانند که اگر کسی غیر از کاندیدای مطلوب آنها به قدرت برسد جامعه و کشور روی آرامش نخواهد دید! به عنوان یک اقدام کمکی، گاه و بیگاه از اینحربه نیز بهره می‌گیرند که <کاندیدای رقیب رد صلاحیت می‌شود> یا <کاندیدای رقیب باید رد صلاحیت شود> این القائات نیز با این هدف صورت می‌گیرد که بعضی اصناف و اقشار، از هرگونه سرمایه‌گذاری بر روی رقیبی که پیشاپیش تصمیم برای حذف اوگرفته شده است خودداری کنند.
‌ ‌در جناح مقابل هم ،‌روش <مردم ترسانی> به نحو دیگری در حال پیگیری است. البته منصفانه باید گفت آنچه که این جناح برای ترساندن مردم می‌گوید به واقعیت نزدیکتر است. نگارنده به لحاظ شخصی این جناح را ترجیح می‌دهد و حداقل فایده حاکمیت آن را کاهش مشکلات یا عدم افزایش آنها می‌داند. اما به نظر می‌رسد تداوم <دیوسازی> برای منصرف ساختن مردم از <فرشته‌یابی> روش مناسبی در آغازین سال از چهارمین دهه استقرار نظام جمهوری اسلامی نیست. بلکه همه گروه‌ها بایستی به صورت مشخص – و البته با توجه به واقعیت‌های سیاسی کشور – برنامه‌هایی برای دوره چهارساله‌ پس از پیروزی خود ارائه دهند. امروز همگان قبول دارند که کشورایران، هم فرصت‌های بسیار خوبی در اختیار دارد و هم با تهدیدهای جدی مواجه است.
این تهدیدها و فرصت‌ها – بالقوه یا بالفعل– به گونه‌ای است که عبور و بهره‌مندی از آنها مستلزم تصدی ریاست جمهوری و دولت توسط یک گروه – تاکید می‌شود گروه نه فرد– می باشد که هم دارای تفکر صحیح باشند و هم آراسته به صفت شجاعت در اجرا. پس لازم است که همه گروه‌ها و افراد، با پایان دادن به بازی <می‌آییم– نمی‌آییم> یا سایر بازی‌های مشابه، در اولین فرصت –که همین امروز هم بسیار دیر است– برنامه‌های دقیق خود را به مردم عرضه نمایند و کاندیداهای احتمالی رانیز معرفی کنند. اگر این اقدام صورت گیرد گروه‌های مرجع به مردم کمک خواهند کرد تا مفیدترین و اجرایی‌ترین برنامه را شناسایی کنند. اکثریت مردم نیز به خوبی قادر خواهند بود تا با مراجعه به سوابق کاندیداهای احتمالی، لایق‌ترین و شجاع‌ترین آنها رابرای اجرای این برنامه‌ها برگزینند. پیگیری این روش به گروه‌های سیاسی نیز فرصت لازم را خواهد داد تا از راه‌های رسمی و غیررسمی، محبوب‌ترین کاندیدای نزدیک به جناح خویش را شناسایی و در نزدیکی انتخابات او را به عنوان کاندیدای رسمی معرفی کنند.
گامی که کروبی برداشت و امروز دقیقاً در فاصله ۸ ماه تا برگزاری انتخابات، خبر آن منتشر شد را باید به فال نیک گرفت. البته همانطور که دبیر کل حزب اعتماد ملی گفته است در مراحل نهایی ممکن است کاندیدای اجماعی اصلاح‌طلبان، کروبی باشد یا فرد دیگر. اما اقدام او فتح باب خوبی است تا همه گروه‌ها و افرادی که خود را ملزم به صداقت می‌دانند با ارائه برنامه، به مردم فرصت کافی برای بررسی برنامه‌ها و شناسایی بهترین کاندیدا را بدهند. ‌
منبع : روزنامه آفتاب یزد


همچنین مشاهده کنید